۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰
قصه ماهی‌های فراموشکار

ماهی، موجود واقع در یک فضای معلق و سیال است که نمی تواند جایگاه مشخصی را برای خودش تعیین کند و به هر سو حرکت می کند اما نمی‌داند که دقیقا در کجای این دریای پهناور قرار دارد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، «ماهی های نُه ماهی» نام نمایشنامه ای از صابر محمدی، نویسنده جوان کهگیلویه و بویراحمد است که سه سال پیش نیز در بیست و هفتمین جشنواره تئاتر استانی فجر بوشهر خوش درخشید و تاکنون چندین اجرا با شیوه های متفاوت را تجربه کرده است.

این نمایشنامه روایت زندگی زنی به نام نیلو است که هر شب را روی اسکله یکی از شهرهای بندری جنوب در انتظار عشقی واقعی می گذراند. زنی که سال ها هنگام این انتظار با آدم های مختلف روی همان اسکله آشنا شده است. او فرزندانش را روی همان اسکله به دنیا آورده است. زنی که خود بند ناف نوزادانش را بریده و آنها را به ماهیان دریا سپرده است. زنی که حالا با گذر زمان از خوردن ماهی بیم دارد و بوی ماهی حالش را برهم می زند.

متن این نمایش تحت تأثیر رئالیسم جادویی است. سبکی که به «صابر محمدی» به عنوان نویسنده این اجازه را داده تا در روایتی رئالیستی از زندگی زنی زجر دیده با استفاده از داستانی بومی، رسوم فولکلوریک و استفاده از نمادها و ایهام در داستان، روایتی غیرواقعی داشته باشد.

وجود ویژگی جادویی و فضای سیال در این نمایشنامه به هرکارگردان قدرت تغییر و تخیلی خواهد بخشید که در هر اجرا می توان با اجرای متفاوت و جدیدی از آن روبرو شد. چنان که در اجرای نمایش «ماهی های نه ماهی» به کارگردانی کوروش شمس، از عنوان نمایش تا اجرا با نگاه جدیدی از این نمایشنامه روبرو خواهیم شد؛ هنگاهی که برای تماشا این نمایش وارد تماشاخانه ماه اصفهان می شوید و روی صندلی ها نشسته انتظار می کشید تا نور روی صحنه بتابد و اجرا شروع شود، بوی ماهی و دریا شما را با خود به ساحل خواهد برد. در ادامه این مطلب صحبت های کوروش شمس در گفت و گو با خبرنگار ایمنا را در رابطه با چگونگی انتخاب تا اجرای نمایش «ماهی های نه ماهی» را خواهید خواند:

نگاه نویسنده و قلم او

کوروش شمس درباره دلیل خود از انتخاب نمایشنامه «ماهی های نه ماهی» می گوید: بنظرم صابر محمدی فشار روانی موجود در جامعه را بیشتر روی دوش زنان می‌بیند. فشاری که شاید دیده نمی شود. دلیلم از انتخاب این نمایشنامه همین نگاه و البته داشتن درام محکم و قوی آن است. این نمایشنامه از نظر ساختار نوشتاری خیلی خوب است و به آدم اجازه خلاقیت و تصویر سازی می دهد.

دست کارگردان را برای کار باز می گذارد. این نمایش را می توان به صورت رئال هم کار کرد اما ساختار درام این اجازه را به من داد که از فضای سورئالیستی نوشته کمک بگیرم و اجرا را به سمتی ببرم که نگاه ریزبینانه تری به مضمون نمایش داشته باشد. من معتقدم قصه گفتن آن هم به صورت خیلی ساده و رئال دیگر پاسخگوی مخاطب امروز نیست، چرا که مخاطب امروز آنقدر قصه دیده و شنیده که از آن زده شده است. من سعی کردم در این اجرا به نوعی از قصه گویی جدید بهره ببرم و این ویژگی را در نوشته صابر محمدی پیدا کردم.

سفر ناخودآگاه های ما به جنوب کشور

این کارگردان درباره لهجه جنوبی بازیگر ها در این نمایش می گوید: تم نمایشنامه ارجاع جغرافیایی دارد. البته نه به این معنی که به جنوب کشور اشاره داشته باشد اما از دریا حرف می‌زند، از کار در کویت ، از عسلویه.. و ناخودآگاه ما را به آن نقطه از کشور می برد. به نظرم این موضوع نه تنها ایرادی به داستان وارد نمی کند بلکه با توجه به این که من و گورهم نیز آشنایی بیشتری به آن نقطه جغرافیا و سرزمین داریم، بهتر می‌توانیم با آن ارتباط گرفته و حتی بازیگر را بهتر هدایت و آن شخصیت ها را خلق کنیم.

نقش و جایگاه نماد پر معنای ماهی

در یونان، کلمه «دلفوس» هم به معنای ماهی و هم به معنای «رحم» است. ماهی نماد «الهه مادر طبیعت» است. یا به عبارتی نماد زایش، حاصل خیزی و نماد زن است که به عنوان یکی از سرچشمه های زایش مورد پرستش بوده است. «کارل گوستاو یونگ» ماهی را نماد رشد و باروری روان انسان می داند. در ادبیات فارسی نیز ماهی نماد زیبایی، امید، زندگی و پویایی است.

هرچند که در این نمایش حرفی از امید نیست. حتی وقتی که زن مردانی خارج از اسکله را به «ننه» نشان می دهد و از او می پرسد که آیا می تواند با آنها عشق را تجربه کند یا نه؟ «ننه» به او می‌گوید: "نه!". کوروش شمس در همین رابطه و در پاسخ به این پرسش که نقش ماهی در اجرای نمایش «ماهی های نُه ماهی» چه معنا و مفهمومی دارد توضیح می‌دهد: ماهی در هر فصلی به صورت نشانه شناسی جایگاه خاصی دارد، ماهی در فرهنگ عامه نشانه بی عقبگی و نداشتن حافظه است. جایی دیگر نشانه ای از گرایش جنسی است. در فرهنگ دیگر نشان از فرار ، سُر خوردن و در رفتن است. اما در کل ماهی عنصر موجود در یک فضای معلق و سیال است که نمی تواند جایگاه مشخصی را برای خودش تعیین کند. ماهی به هر سو حرکت می کند اما نمیداند که دقیقا در کجای این دریای پهناور قرار دارد. انگار که ماهی ها همیشه در حال خواب دیدن هستند.

در «ماهی های نه ماهی» نیز ماهی، ما را ارجاع می دهد به چیزی یا کسی که دوست دارد بعد از هر اتفاقی آن گذشته را فراموش کند. و برای همین در این نمایش می بینیم که شخصیت ها مدام اسم خودشان و دیگران را فراموش می کنند. حتی لذت را فرموش کرده اند و تبدیل به خواب و خاطره شده است، لذتی که شاید حتی وجود نداشته و تنها یک مطالبه غریزی بوده است. شاید هنوز اصلا «مریم» به وجود نیامده است.

تغییر در نمایشنامه

این کارگردان در رابطه با تغییرات وارد شده به نمایشنامه در مرحله اجرا می گوید: تنها تعدادی از کارکتر ها را کمتر کردم. تعداد مردهای زندگی این زن بیشتر بود. اما بیشتر آنها شناسنامه مشخصی نداشتند. از نویسنده اجازه گرفتم تا تعداد مردهای داستان را کمتر کنم تا بتوانم برای دو شخصیت مردی که در نمایش دارم، عقبه و شناسنامه بسازم تا جایگاه دراماتیک‌تری داشته باشند. به این وسیله می‌توانم برای آنها داستانی بسازم، آنها هم دچار نوعی گم گشتگی هستند. همه به دنبال خواب ها و خیال ها و خاطره هایشان هستند.

یک صحنه با چندین معنا

وی با بیان این که طراحی صحنه در این اجرا یک صحنه کاربردی است، می گوید: سعی کردیم طراحی صحنه کاربردی باشد، این صحنه در جایی از نمایش دریا، در ابتدای نمایش رحم زن، درجایی دیگر جایگاه جنین ها، جایگاه ماهی ها  و جایگاه آدم هایی که نشستنه اند در ساحل .. اما همه این ها در یک زمینه شفاف سفیدند که دچار سایه است و هیچکس نمی‌داند آنچه می بیند، شخص است یا سایه آن! آدم این نمایش خودشان را کشف نمی کنند و مدام معلقند میان مسیری که از آن گذشته اند. آن ها مدام دچار این سئوال هستند که آیا مسیری که رفته یا برگشته اند درست است یا نه. ماهی ها در این صحنه هرگز حرکت نمی کنند چرا که سفیدی مطلق قدرت تخمین مسافت را از آنها گرفته است. همچنین آدم ها هم در این فرا واقعیت گیر کرده اند.

تمام تلاشمان بر این بوده تا طراحی صحنه، طراحی سیالی باشد، صدای آب، بوی ماهی، کشش نگاه مخاطب در عمق بیشتری که با پرده های سفید انجام شده است، همه در همین راستا هستند.

استفاده از انیمیشن

شمس ادامه می دهد: در طراحی صحنه قسمتی است که روی پرده قصه روایت شده توسط یکی از شخصیت ها یعنی «ننه» نمایش داده می شود. قصه ماهی سیاه کوچولو که البته با داستان صمد بهرنگی تفاوت ها دارد. این ماهی سیاه کوچولو در دهان کوسه زیست می کند. مثل ما آدم ها.. بنظرم اگر آدم ها به خصوص زن ها را ماهی تصور کنیم همه در دهان کوسه جامعه در حال زیست هستیم. مدام دهانی باز می شود تا ما را ببلعد، چیزی بگوید یا چیزی بخواهد.  ما سعی کردیم با انیمیشن ذهنیت های زن دریا را نشان بدهیم. تنها کسی که می توانیم واقعیت ذهنی او را از آنچه می گوید تشخیص دهیم.

کوروش شمس در پایان اضافه می کند: من در «ماهی های نه ماهی» همه چیز را در اختیار مخاطب قرار می دهم. این مخاطب است که با استفاده از دانش خودش، ادبیات، رنگ، داستان و اسطوره شناسی چیزی را در خودش می سازد و در انتها به او اجازه تصمیم‌گیری داده می شود. مخاطب وقتی اجرایی را می بیند خودش چیزی را خلق می‌کند نه ما. من اصلا به خودم اجازه نمی‌دهم به مخاطب امروز و سطح علم و سوادی که امروزه مخاطب نمایش با خودش دارد دستور یا پیامی بدهم. تماشاگر در اتمسفر و موقعیتی که ایجاد شده است به نقطه ای با مشخصات و ویژگی های منحصر به فرد خودش می رسد و بنظرم آن نقطه هرچه که هست، درست و به جا به دست می آید.

به گزارش ایمنا در این نمایش رویا زیرک قشقایی، جویا پورمشکور، حسین عالی‌پور، حجت شبانی، رضا خسروی و کمند شمس به ایفای نقش می‌پردازند. گفتنی است، تماشاخانه ماه حوزه هنری استان اصفهان، واقع در خیابان استانداری، گذر سعدی، همه روزه تا ۲۷ اردیبهشت ماه ساعت ۱۹ شاهد اجرای نمایش صحنه‌ای «ماهی‌های نه ماهی» است و علاقه‌مندان برای تهیه بلیت می‌توانند به این مکان مراجعه و یا به صورت خرید اینترنتی از نشانی partakticket.com اقدام کنند.

کد خبر 376137

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ساره IR ۰۹:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۶
    0 0
    عالی بود. ای کاش اسم نویسنده گزارش را هم درج می کردید.