به گزارش خبرنگار ایمنا، مسائل و مشکلات شهری به فراخور زمان و در هر منطقه یا محله شهری به گونه متفاوتی بیان میشود، بافت اجتماعی و کالبدی مناطق نیز راهبردهای مدیریتی متفاوتی را میطلبد در حالی که سرعت توسعه در برخی مناطق به دلیل سرمایهگذاری در بخشهای مختلف بیشتر بوده است.
با توجه به فرآیند سیستم یک شهر و سرعت پیشی گرفتن بعضی از آنها، محلات کمتر توسعه یافته گویا از گردونه آبادانی و پیشرفت جا مانده و چهرهای ناهمگون برای شهر ایجاد کردهاند، این ناهمگونی علاوه بر مشخصههای کالبدی، مشخصههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی یک شهر را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
جدای از تفاوتهای ذاتی یک مکان نسبت به مکان دیگر و فرآیندهای مداخلهگر برون شهری، عملکرد نامتناسب مدیریت شهری موجب توسعه نامتوازن بین محلات و مناطق مختلف شده و هزینه اضافی و بار سنگینی را بر ساختار مدیریتی شهر تحمیل میکند.
این توسعه ناهمگون مشکلاتی برای زیرساختهای شهر و افراد ساکن در آن ایجاد کرده و اثرات منفی بر روی پیشرفت و آبادانی یک شهر خواهد داشت البته نبود توازن میان محلات و مناطق در کلانشهرهای کشور محسوستر است چراکه این شهرهای بزرگ با جمعیت زیاد و نرخ مهاجرت بالا با مشکلات بیشتری در این زمینه روبه رو هستند.
برای اطلاع از تبعات توسعه نامتوازن شهر و راهکارهای مناسب کاهش شکاف بین مناطق شهری با «فرزاد مومنی» کارشناس طراحی شهری و مشاور شهرداری اصفهان به گفت وگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
توسعه نامتوازن محلات و مناطق مختلف شهر چه پیامدهایی دارد؟
نبود توسعه متوازن کالبدی، اجتماعی و فرهنگی بین محلات و مناطق مختلف شهر موجب برهم ریختگی توازن اجتماعی و ناهنجاریهای اجتماعی میشود، شهروندان ساکن در این مناطق از عزت نفس کافی برخوردار نیستند که این خود موجب بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی برای آنان میشود در این شرایط افراد تمایل به ترک این محلات دارند تا از طبقه اجتماعی ساکن در محل سکونت خود فاصله بگیرند.
این شهروندان در تلاش بوده تا از نظر اقتصادی جایگاه خود را ارتقا داده و به محلههای مرفه نشین شهر بروند، در نتیجه هویت و حس تعلقی نسبت به محل سکونت خود ندارند که این خود زمینهساز از بین رفتن ساختار یک محله است. شهروندان ساکن در این مناطق علاوه بر داشتن مشکلات اقتصادی و اجتماعی دچار فقر کالبدی و هویتی هستند و تمایل به کتمان هویت خود دارند.
علت توسعه نامتوازن محلات و مناطق چیست؟
یکی از دلایل توسعه نامتوازن مناطق مسائل اقتصادی است، مشکلات و کمبودهای اقتصادی موجب شده تا مدیران یک محله تمایل به فعالیت در منطقهای مرفه نشین داشته باشند زیرا بودجه کافی برای انجام فعالیتهای عمرانی و فرهنگی و جمعآوری رزومه کاری مناسب در این مناطق وجود دارد.
بنابراین نه تنها شهروندان بلکه مدیران شهر نیز تمایل به کار، سکونت و فعالیت در محلههای مرفه شهر را دارند.
نبود توازن در اختصاص امکانات موجب شده تا بخشی از جامعه فراموش شود و شهروندانی که توان سکونت در مناطق مرفه را ندارند به سمت ناهنجاریهای اجتماعی گرایش پیدا کنند، البته تبعات این ناهنجاریها گریبانگیر قشر مرفه جامعه نیز میشود.
برای رهایی محلات و مناطق شهری از تبعات توسعه نامتوازن چه باید کرد؟
برندسازی یک راه حل مناسب برای ایجاد تعادل منطقهای است. هر منطقه یا محله ظرفیت اختصاص برند خاص خود را دارد، کشف این برندها و پتانسیلها بر عهده مدیریت شهری است.
یک منطقه یا محله شهری پتانسیلهای مختلفی از نظر اجتماعی، اقتصادی و گردشگری دارد که نیازمند برندسازی است، چنانچه به ویژگیهای خاص هر منطقه توجه شود فرآیند توسعه اجتماعی و اقتصادی مناطق نیز به تعادل میرسد.
تبلیغات مدیریت شهری نقش موثری در برندسازی دارد، تبلیغات برندسازی نباید به صورت قیاسی و خط کشی شده انجام شود. به علاوه باید برای هر منطقه پروژههایی متناسب با شرایط همان محل تعریف شود، انجام پروژههای محرک توسعه در مناطق کم برخوردار موجب برقراری تعادل منطقهای و ساختار متوازن اجتماعی، اقتصادی و کالبدی خواهد شد.
توسعه متوازن بین محلات و مناطق در چه ابعادی باید مورد توجه قرار بگیرد؟
توسعه متوازن باید در همه ابعاد کالبدی، اجتماعی، مدیریتی و اقتصادی مورد توجه قرار بگیرد در این راستا باید پروژههایی همه جانبه، جامع، چند سویه و چند جانبه طراحی و اجرا شود به طور مثال توجه صرف به طرح توسعه کالبدی حرم حضرت زینب در شمال شهر، موجب اصلاح یک منطقه از کلانشهر اصفهان نمیشود بلکه اصلاح و تقویت ساختار اجتماعی نیز در این زمینه اهمیت دارد.
برنامهریزی برای احداث میدان شهری در منطقه ۱۴ شهر اصفهان موجب ایجاد فضایی امن برای تعاملات اجتماعی میشود و از منظر اقتصادی منافعی را برای شهر دارد، با توجه به پتانسیلهای فرهنگی و مذهبی کشور اقتصاد در مراکز مذهبی نسبت به سایر مناطق رونق بیشتری دارد.
به منظور دستیابی به توسعه متوازن بین مناطق، پروژههای محرک توسعه در همه ابعاد باید مورد توجه قرار بگیرد، اما متاسفانه در فرآیند توسعه یک منطقه صرفا پروژههای کالبدی مدنظر قرار گرفته و به سایر مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی توجه نمیشود به طور مثال در مسیر احیای بافت فرسوده یا بازآفرینی شهری مشخصههای مختلفی مثل تبلیغات فرهنگی، برنامهریزی منسجم، آموزشهای متناسب، زمانبندی دقیق و ساخت ابنیه با کیفیت باید مورد توجه قرار بگیرد.
در این مسیر لزوم درنظر داشتن آموزشهای لازم درحوزههای اجتماعی و فرهنگی از اهمیت زیادی برخوردار است و ارائه تبلیغات در سطح شهر به تنهایی اثرگذار نیست، به علاوه نوع و میزان استفاده از تبلیغات شهری نیز باید متناسب با شکاف و توسعه نامتوازن بین مناطق باشد به طور مثال شهرداری برای سرمایهگذاری روی یک حوزه شهری نیاز به مقدار مشخصی بودجه دارد، اما تنها پنج درصد بودجه مورد نظر محقق میشود البته درصورت نبود برنامهریزی صحیح و تخصیص نیافتن بودجه مورد نیاز نیل به توسعه متناسب برای مناطق و محلات ممکن نبوده و هزینه صرف شده فایدهای ندارد.
توجه همزمان به ابعاد فرهنگی و اجتماعی و بحثهای کالبدی و اقتصادی به منظور اثربخشی بیشتر برنامههای توسعه یک ضرورت است، این برنامهها حتما باید در قالب کالبد مشخصی انجام شود در غیر این صورت طرحهای محرک توسعه مناطق با شکست مواجه شده و نتیجه مطلوب حاصل نمیشود.
شهروندان باید تغییرات کالبدی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را همزمان حس کرده و در برنامههای شهرداری مشارکت داشته باشند، البته این مشارکت نباید صرفا جنبه مادی داشته باشد بلکه باید از نظرات ساکنان در حوزههای مختلف شهری استفاده شود.
برای مشارکت بهتر شهروندان در برنامهها و طرحهای شهرداری چه پیشنهادی دارید؟
دعوت، ایجاد مشوق و مشارکت شهروندان سه رکن اساسی برای توسعه پایدار یک شهر است و در این راستا نگاه یک جانبه از بالا به پایین اثر بخش نیست بلکه مدیران شهر باید نگاهی همه جانبه و از پایین به بالا داشته باشند.
نگاه پایین به بالا موجب شده تا شهروندان مشارکت موثری در حوزههای شهری از جمله حوزههای کالبدی، فرهنگی و اجتماعی داشته و خود را در فرآیند توسعه سهیم بدانند. برای نیل به این هدف راهاندازی یک سایت و دعوت از شهروندان برای مشارکت در حوزه مورد علاقه خود پیشنهاد مناسبی است.
نظر شما