به گزارش خبرنگار ایمنا، شیرازِ عصر دوشنبه خلاصه شد در چند دقیقهای که سیلاب نوروزی، خرد و کلان را از آدم گرفته تا خودرو و از مردم محلی گرفته تا مسافر با خود برد و طعم سال نو را در روزهای اول به کام شیرازی که هیچگاه عادت نداشتیم غم زدهاش ببینیم، تلخ کرد.
روایت همیشگی شیراز، روخوانی شایستهای از زندگی مردمان پیشانی بلند آن است و مگر میشود قلبِ قطبِ ادبِ ایران غمزده بماند و مردمانش در سوگواره آن شریک نباشند؟ مردمانی که این روزهای سخت شیراز نقش اول آدم خوبهای داستان سیل و ویرانی را بازی میکنند و چه هنرمندانه لحظههای ناب آن را ساختند و میسازند.
و چه با انصافاند دیگر مردمان ما که بیرون گود نشستهاند اما این بار نه از سر ترحم بلکه از روی احترام، نام و نشان مردم شیراز را در صفحههای اجتماعی خود دست به دست کردند.
شاید دور از توقع باشد اما فضای پسا سیل توییتر از وصف مهربانی و صبر و انسان دوستی اهالی شیراز پر شده بود، آنگونه که کاربران شگفتزده از آن روایت میکردند "امروز شیرازیها با رایگان کردن خانههایشان و توزیع غذای گرم و سرعت عمل در اسکان و مداوای آسیب دیدگان و مسافران نشان دادند چیزی که #ایران را سرپا نگه داشته همین #جامعه_مدنی خیرخواه و مردم شریفی است که در جای جای مملکت قابل مشاهدهاند. ان شالله که مستدام هستند".
به راستی مردم شیراز کدام ویژگیها را در خود دارند که مردم اینگونه چیزها از آن میگویند؟ "مسافر شیراز هستم الحق عجب مردم نجیب و بامعرفتی دارد این شهر (درجهت کمک به مسافران سیل زده) داستانهای زیبایی میبینم دراین شهر دست مریزاد؛ بی جهت نیست پایتخت فرهنگی ایران است."
همین وصف در توییت "نیلوفر نیز به چشم میآید "لحظه بازگشت از شیراز که برای تعطیلات عید رفته بودیم، دائم به این فکر میکردم که هیچوقت مهمون نوازی و مهربونیهای شیرازیها رو فراموش نمیکنم اما وقتی رسیدیم رشت، از سیل شیراز خبردار شدیم که به شدت شوکه و ناراحتم کرد؛ امیدوارم هرچه زودتر وضعیتشون بهتر بشه."
محسن نیز نوشت "مردم شیراز مشتاقانه برای هموطنان سیلزده سنگ تمام گذاشتند و شوراهای مردمی تشکیل دادند؛ دم مردم شیراز گرم و چقدر که عزیز و دوست داشتنی هستند".
مردم شیراز با همدلی خود در مدیریت سیل و همیاری با آسیب دیدگان، بار دیگر درسهایی را که خیلیها فراموش کرده بودند، یادآور شدند، تصاویر بسیاری از مردم این شهر منتشر شد که یکی سرپناه رایگان فراهم میکرد و دیگری با جمعی از دوستانش معابر را از باقی مانده سیل خالی میکرد.
حمید از انسانیتهای کمرنگ شده این روزها میگوید که در شیراز بار دیگر زنده شد "اونقدر به هم بی اعتماد شدیم، اونقدر پشت هم رو خالی کردیم که حالا از مهمان نوازی شیرازیها تعجب میکنیم و بغض میکنیم که آفرین یکی تعمیر میکنه، یکی سقف میده، یکی نون و آب؛ خودمون از اینکه مثل انسان رفتار میکنیم گاهی متعجب میشیم!"
ردپای مردم در سیل شیراز اما روی دیگری هم دارد؛ بازهم مطابق همیشه جماعتی پیدا شدند که وصله ناجور ماجرای سیل بودند، آنهایی که همیشه دست به سلفی گرفتنشان خوب بوده و نمیخواهند از دیگران عقب بمانند یا آنها که معلوم نیست چرا ولی درست لحظه سیل و امثال آن همان کارهایی که نباید انجام دهند را انجام میدهند. "تأسف بار است علیرغم هشدار سیل برای دقایقی دیگر اما مردم همیشه در صحنه ما روی پل اصلی پارک کردهاند ترافیک ایجاد کردهاند با خیال راحت مشغول تماشای طغیان رودخانه؛ خودتان هیچ، گناه دیگرانی که پشت ترافیک شما میمانند چیست؟"
و یا آنهایی که حتی از آب گل آلود سیل نیز ماهی خود را میخواهند بگیرند "در مواقع بحرانی مثل سیل شیراز، نکتهای که خیلی مهمه مسئله اهمّ و مهم کردن مشکلات است یعنی فرق اینها را بشناسیم و براین اساس عمل کنیم مثلاً الان دیگر جای عدالت خواهی و جناح بندیهای سیاسی نیست الان فقط باید کمک کرد و لاغیر."
آری تنها کمک کردن در این مواقع چاره کار خواهد بود و به نسبت آن سره از ناسره مشخص میشود "در همین حوادث اونایی که انسانیت دارند از اونایی که فقط شعارشو بلدند تفکیک میشه؛ همین سختیهاست که معلوم میکنه مردم چقدر هوای هم رو دارند. همینجاهاست که تفاوت مدیر جهادی و لیبرال مشخص میشه. در همین شرایط نیروهای لشکری و امدادی و نظامی در یک وضعیت واقعی خودشون رو محک میزنند."
آنچه از توییتهای "سیل شیراز" در این چند خط از آن صحبتی نشد، همان مقصرهایی بود که طبق عادت هرروزه خود به دنبال آن میگردیم؛ اینکه چرا باید یک مسیل تبدیل به جاده شود یا چرا پیشبینیهای لازم برای مدیریت سیل نشد یا هرچیز دیگری که از آن بوی بی مسئولیتی میآید، همگی باشد برای روزهای بعد و آدمهای متخصصتر؛ اما آنچه باید همه ما مردم بدانیم این است که تفاوتی در بی مسئولیها نیست، شاید آن کسی که با رفتار ناشیانه خود جان عدهای را تهدید میکند یا آن کسی که گوش به نصیحت دستگاههای امدادی نمیدهد یا آن کسی که نشسته تا نیمه خالی لیوان نمایان شود و آن را برای امیال خود دست بگیرد، همگی جنس بی مسئولیتیها و بی انصافیهایشان با مسببین اصلی حادثه شیراز یکی باشد اگرچه شدت آن تفاوت داشته باشد اما فراموش نکنیم که هر شترمرغ دزدی، روزگاری تخم مرغ دزد بوده است؛ کاش درس بگیریم: "به جویی که یک روز بگذشت آب، نسازد خردمند ازو جایِ خواب"
نظر شما