۱۳ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۳
تو بگو کار، من می‌گویم عشق

لطافت هوا، نوازش گلبرگ‌ها، آفتاب دلنشین؛ بوی شب‌بوهای بنفش، سفید و زرد و جنب و جوش اردک‌های برکه باغ گلها همه و همه از آمدن بهار خبر می‌دهد در این باغ مصفا...

به گزارش ایمنا، آفتاب روزهای پایانی زمستان بسی دلچسب و فرح بخش برای باغی است که هر طرفش بوی پامچال، شقایق و شب بو فضا را عطرآگین کرده است؛ روح آدمی صیقل می‌خورد در هوای دلنشین" باغ گلها"؛ باغی که در آن سه نوع باغ ایرانی، ژاپنی و اروپایی نهفته است.

اینجا بسان بهشتی است که به دست زمینیان رنگارنگ شده و باغ افسانه‌ای را در اذهان شهرنشینان شهر اسطوره‌ای ثبت کرده است؛ چیزی جز عشق نمی‌تواند این همه زیبایی خلق کند؛ چرا که عشق و علاقه نسبت به هرکار معجزه می‌کند، این عشق را باید در دستان و چهره گشاده باغبانی دید که هر روز و هر چهار فصلش را وقف گل‌ها کرده است و چنان در کار و حرفه خود غرق شده است که ۱۳ سال گذشته و او تقریبا همه این روزها را در کنار سبزینه‌ها و گل های روح بخش سپری کرده است.

"مهدی مقیمی" به عشق گل و گیاه، شغل باغبانی را انتخاب کرده است؛ او هر روز از ساعت ۷ صبح تا ۴ بعدازظهر با دستانی چروکین اما پر از مهر، گل‌ها را از گلدان جدا و به دل خاک می‌سپارد: « از سال ۸۴ تا حالا در باغ گلها باغبونی می‌کنم؛ نصف بیشتر این گلها را من کاشتم، این حس خوبی بهم میده...»

چی شد که به علاقه‌تون به گلکاری و باغبونی پی بردید؟

وقتی خدمت سربازی‌ام تمام شد، منزل‌ مان تهران بود، چون از قبل مغازه مرغ فروشی داشتیم، همان جا مشغول کار شدم؛ آن روزها حیاط خانه‌مان خیلی بزرگ بود، ۲۰۰ متر باغچه داشتیم به خاطر همین عصرها و روزهای تعطیل گلکاری می‌کردم، بعضی وقت‌ها گل‌ها را بهم پیوند می‌زدم؛ در آن ساعات حس و حال خوبی داشتم؛ غم و غصه را بی خیال می‌شدم؛ آن زمان بود که فهمیدم جای من در مغازه مرغ فروشی نیست؛ به خاطر همین وقتی به اصفهان مهاجرت کردیم چند سالی در باغ پرندگان و باغ پروانه ها مشغول شدم و از سال ۸۴ هم به باغ گلها آمدم؛ از آن سال تا حالا از زندگی راضی‌ام، چون هر روز با گلها زندگی می‌کنم.

از یک روز کاری‌تون برامون بگید؟

در باغ هر چیزی که مرتبط با گل و گیاه باشد، انجام می‌دهم از گل کاری، تعویض گل‌ها، پین‌چین گل‌ها، باغچه‌کنی، آبیاری چمن ها و هرس کردن شاخه ها همه کارهایی است که در طول یک روز انجام می‌دهم. به علاوه کار انتظامات باغچه را هم به عهده دارم تا کسی وارد باغچه نشه، گل‌ها را مثل بچه هایم دوست دارم، خیلی از باغچه‌ها با هماهنگی من کاشته می‌شود، یه جورایی همه کاری انجام می دم، حتی اگر انشعابات لوله آب دچار اشکال بشه یا برق کشی ایراد پیدا کنه، کمک می‌کنم.

نزدیک به نوروز سرتان شلوغ می‌شود؟

بله، در روزهای آخر زمستان باغچه‌ها باید آماده بشه به خاطر همین کار شخم زنی و کوددهی را انجام می‌دیم تا باغ برای عید آماده بشه؛ از ۱۵ اسفندماه که هوا بهتر شد، گل‌کاری را شروع می‌کنیم؛ هر قسمتی از باغ گل مخصوص خودش را دارد؛ یه سری از گل‌ها در سایه و برخی دیگر باید در آفتاب کاشته بشه؛ برای گل های قیمتی هم  باغچه لوکس و قشنگ در نظر می‌گیریم.

گل های مخصوص به دیوار سبز را هم در قسمت مخصوص به خودش می‌کاریم برای اینکه گل ها را در شب عید سرما نزند، پلاستیک می‌کشیم و صبح‌ها جمع می‌کنیم.

در کار خود اشتباه هم کرده اید؟

بله، مثلا دو تا سم که با هم سازگاری نداشتند و برای گیاه مضر بودند را به گیاه زدم و بعد کل بوته وگل‌ها خشک شد، یکبار هم بیشتر از حد سم پاشی کرده بودم که بعد از مدتی یاد گرفتم که چه میزان و چطور درخت را سم پاشی کنم و برایم تجربه شد؛ خیلی آن روز ناراحت شدم که گل ها نابود شد؛ اما الان می دانم چه کار کنم تا گل‌ها و بوته‌ها شاداب بماند.

چند فرزند دارید؟ فرزندانتون هم مثل شما به باغبانی علاقه مند هستند؟

دو فرزند، یک دختر و یک پسر؛ بله برخی اوقات در خانه تراریوم درست می‌کنم که بفروشم؛ بچه هام هم کاشت تراریوم را یاد گرفتند و پیشنهادهایی برای تزیین و کاشت بهتر تراریوم دارند.

چه خاطره خوب یا بدی در این سالها به یاد دارید؟

با گل‌ها زندگی کردن همه‌اش خاطره‌ اس؛ اینکه هر روز یه چیز جدید در مورد گل‌ها یاد می گیرم، برایم بسیار لذت بخشه؛ در این سالها چندین بار به نمایشگاه های مختلف توی شهرهای دیگه رفتم تا چیدمان های جدید گل ها را یاد بگیرم.

سال دومی که به باغ گلها آمدم، مشغول هرس کردن درختان بودم که از بالای درخت افتادم و گردن و یکی از پاهایم شکست این تنها خاطره بدی است که در این سالها داشتم.

تجربه این سالها را در اختیار بقیه هم گذاشته اید؟ 

بله گروه‌های ۵ تا ۶ نفره از دانشجویان کارآموز به باغ گلها می آیند تا چیزهایی که توی کتاب ها خوندند عملی یاد بگیرند؛ ما باغچه‌هایی به نام باغچه‌های کارآموزی در اختیار آنان می‌گذاریم تا گل بکارند باید یاد بگیرند هر گلی مکان مخصوص به خود را برای کاشت دارد؛ مثلا گل پامچال و گل پاپیتال باید در سایه کاشت شود؛ آب دهی آنها هم فرق می‌کند. برخی از گل‌ها باید به ریشه آنها آب داد و نباید آب را بر روی شاخه های آن پاشید؛ اینها همه تجربی به دست آمده و دانشجویانی هم که اینجا می‌آیند اینها را عملا و به صورت تجربی یاد می‌گیرند.

این بوته‌های شبویی که داخل باغچه کاشته اید و گل های شبویی که در داخل گلدان قرار دارد، چه فرقی با هم دارند؟

برای صرفه جویی در هزینه، تولک‌ها یا نشاهای شبو را در باغچه کاشتیم، اما سرما امسال بیشتر است، به خاطر همین برای جلوگیری از سرمازدگی بر روی آنها پلاستیک کشیدیم این بوته‌ها دو ماهه است؛ سالهای قبل گلدان‌های گل شبو را از بیرون می‌ آوردیم و داخل باغچه می‌کاشتیم که البته قیمت بیشتری نسبت به این بوته‌ها دارد.

گل های شبو تا چه زمانی عمر می کنند؟

گل های شبو معمولا باید تا نیمه اردیبهشت دوام بیاورند، اما در اصفهان به خاطر آب و هوای آن، این گل ها تا اوایل خرداد طراوت خود را دارد.

دیوار سبز چیست؟

دیوار سبز، دیواری است که گلهایی مثل گل مغربی را در آن می‌کارند، این دیوار پر از گل است و مردم خیلی دوست دارند با آن عکس بگیرند.

خشک شدن زاینده رود تاثیری بر طراوت گل ها و بوته ها داشته است؟

بله از وقتی زاینده رود خشک شده است، درختان و بوته‌ها طراوت سابق را ندارند، چون به غیر از آب دهی ریشه گیاه، رطوبت هوا هم باعث سرزندگی و شادابی گیاه می شود، البته در این سال‌ها سعی شده گیاهان مقاوم به خشکی مثل بومادران بیشتر در باغ گل‌ها کشت شود.

"اگر با گیاه صحبت کنی یا برایش موسیقی بگذاری، بهتر رشد می‌کند"، شما این صحبت ها را قبول دارید؟

بله همه موجودات زنده همینطور هستند حتی میوه ها مثلا اگر هر روز با گیاه بنجامین صحبت نکنی، هر روز خزان دارد.

روح و جان "آقای مقیمی" با گیاهان این باغ گره خورده است، هر روز به باغ گلها می‌آید و تا نزدیک غروب در کنار این گیاهان و درختان برای کسب روزی حلال کار می‌کند، "من تو را هرس می‌کنم، کود میدم، آب میدم، ان شاالله که برگ و بار و گل بدی و مردم از تو خوششون بیاد " این جملات را در حالی که لبخندی به لب دارد می‌گوید و مشغول هرس درختان می شود...

کد خبر 369224

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.