۱۰ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۶:۵۹
خوش خبر باشی زنده‌رود

خبر آورده‌اند که اصفهان می‌خواهد خودش باشد؛ اصفهان بدون زاینده‌رود، بی‌خودترین اصفهان است؛ اگر به خنکای آن مشتاق هستید، این چند روز را غنیمت بدانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، اصفهانی‌های بسیاری پا بر لبه زاینده‌رود، چشم به راه آمدن آن و گوش به زنگ آخرین خبر از جاری شدن لحظه به لحظه آب در بستر چند صد روز خشک مانده‌اش سپرده‌اند؛ آن‌ها چند روزی است خبردار شده‌اند که زاینده‌رود، این تمام دار و ندار شهر که هر رویشی را بر خود استوار کرده، قصد جاری شدن دوباره در شهر را دارد.

درست صبح بعدِ یکی از تلخ‌ترین عصرهای فوتبالیِ این مردم، ترکش‌های باخت به ژاپن و حذف از آسیا هنوز هم بر حال ناکوک آنان هویدا است، وقتی که از صبح، در تاکسی و مترو و اتوبوس حرف از همان اشتباه معروف دقیقه ۵۶ بازی با ژاپن در میان مردم تکرار می‌شود، تنها چیزی که می‌تواند غم ازدست رفتن رویای ۴۳ ساله را به لفظ عامیانه "بشوره و ببره" همین خبر جاری شدن آب در زاینده‌رود است که چند روزی می‌شود قرارهای فامیلی را معطل نگه داشته تا با اتفاق افتادنش خانواده‌های اصفهانی را به "لب آب" بکشاند.

اگر قرار بود آب زاینده‌رود حساب شده به اصفهان برسد، تا قبل از غروب آفتاب دومین سه‌شنبه بهمن ماه ۹۸ نمی‌رسید اما باران شب گذشته زمین‌های تشنه را سیراب کرده تا حتی برای چند ساعت هم که بود انتظار کهنه شده شهروندان اصفهانی را زودتر پاسخ دهد.

"آخرین خبر رو نوشته: الآن آب رسیده به ناژوون" حوالی ظهر و نزدیک سی و سه پل، دو نوجوان به هر عابر پیاده‌ای که رد می‌شود این خبر را می‌رسانند تا نکند کسی از آنجا بگذرد و از آخرین حال و احوال زاینده‌رود بی اطلاع بماند.

رفته رفته به تعداد آن‌هایی که مشتاقانه منتظر نوازش دست لطف زاینده‌رود بر تن و جان خسته شهر هستند، افزوده می‌شود و هریک از دیگری سراغ می‌گیرد که "آب تا کجا رسیده؟" و خب این دلهره نهفته در خرد جمعی این مردم از نبود آب، تا وقتی که با چشم خود نبینند که پای پل‌های شهر تا بالای زانو در آب فرو رفته، آرام نمی‌گیرد.

ساعت از ظهر همچنان فاصله می‌گیرد و خبری از آمدن آب تا پای سی و سه پل نیست؛ مهمان از راه دور آمده انگار توقع استقبال دارد و ناز او با این نشستن‌ها خریده نمی‌شود؛ باید آهنگ او کرد.

قدم به سمت مبدا آب آغاز و یکی یکی پل‌های تاریخی شهر طی می‌شود، پل‌هایی که امروز هرکدامشان ایستگاه امیدی هستند برای جمعیت چند صدنفری که در اطراف آن جمع شده، دست به پیشانی گذاشته و ردّ آب را از زیر نور خورشید می‌گیرند تا بفهمند کی قرار است به کنار حصیر پهن شده آنان هم پای بگذارد.

بالاخره آب به آبادانی شهر می‌رسد، جمعیت بیشتر از قبل و بعد از این نقطه، در کنار پل مارنان دوربین به دست جمع شده‌اند تا دویدن قطره‌های آب را ثبت کنند بر زمینی که چه آب در آن باشد چه نباشد میان مردم شهر "لب آب" نام دارد.

کدام مردم شهر؟ همان‌هایی که تا حرف از زاینده رود می‌شود، افسوس می‌خورند برای کشاورزان اصفهانی، افسوس می‌خورند برای روزهایی که هر زمان اراده می‌کردند آب این رودخانه همدم صحبت‌هایشان بود و افسوس می‌خورند برای شهری که آب دارد اما از او دریغ می‌شود.

آرام آرام آب به جمعیت نشسته کنار بستر رودخانه می‌رسد تا آن‌هایی که بعدازظهر خود را اینجا طی می‌کنند نیز لذت جاری شدن آب را بچشند "دخترم! من اومدم پایین دارم آب رو می‌بینم که داره از جلوی خونه ما رد میشه، اگه الآن بیای لب بالکن می‌تونی ببینی آب رو" با این حرف‌ها این لذت تکثیر می‌شود میان تمام مردم شهر، مانند عکس‌ها و فیلم‌هایی که همراه با آب زاینده‌رود گرفته می‌شود تا به هشتگ‌های پرطرفدار اصفهانی‌ها تبدیل شود.

آب به مسیر طولانی خود ادامه می‌دهد و مردم انگار کودکی را از سر گرفته‌اند از بس به دنبال آب می‌دوند دویدنی که از سر ذوق‌زدگی نشسته بر لب آن‌ها، خانه کرده در چشمانشان و جاری شده در کلامشان است و همه این چشم و زبان‌ها قرار گذاشته‌اند به احترام این مهمان دو هفته‌ای شهر مهربان‌تر شوند، کمتر بد بخواهند و بیشتر خوب بمانند در کنار آب، در کنار زندگی.

هرچه خورشید پایین‌تر می‌رود، آب یکی یکی پل‌ها را در آغوش می‌کشد تا خیال شهر را از جاری شدنش راحت کند؛ خیال شهر که راحت می‌شود خورشید هم غروب می‌کند تا نور شهر بر دل آب تابیده و شب‌های اصفهان رنگ تازه‌ای به خود بگیرد.

ای زاینده‌رود همیشه عزیز؛ می‌دانی روزهایی که نیستی نه فقط حالمان خوب نیست که چرخ زندگی خیلی از ما نیز نمی‌چرخد، خیلی از ما که زحمت کشاورز بودن، به پهنای دستانمان پینه بسته و سرمای حمایت نشدن، عرق زحمت را به شرم تبدیل کرده‌است.

خبر داری که نبودنت بر صورت سالک زده کودکان شرق نصف جهان جا مانده و بر اقتصاد مردمش بذر رکود پاشیده است؟ از حال ما اگر بپرسی همین خبرها را داریم؛ حالا که آمدی از تو می‌خواهیم خوش خبر باشی برای این مردم، برای این مردم خوب.

پس بدان همه ذوقی که از جاری شدنت داریم را هضم می‌کنیم در غم ازدست دادن روزهایی که دائم مایه خیر بودی و اکنون چاره‌ای جز دلخوش ماندن به موقتی بودنت نداریم تا روزها و شب‌های اصفهان حتی برای مدتی کوتاه، فقط در کنار "تو" سپری شود؛ پس حالا که از دور دست‌ها آمده‌ای، دعا کن بغض هایمان را فراموش نکنیم و پای آمدن همیشگی‌ات بمانیم.

گزارش از: علی یگانه نسب - خبرنگار سرویس جامعه ایمنا

کد خبر 366108

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مجید IR ۰۷:۴۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۰
    2 0
    کاش مسئولین درک میکردند که زاینده رود اصفهان رگ حیاتی مردم اصفهان در این روزهای سخت هست و فکری اساسی میکردند رودخانه را که پر از اب دیدیم اشک در چشمان حلقه زد به امید زاینده رود دائمی
  • مجید IR ۰۷:۴۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۰
    0 0
    کاش مسئولین درک میکردند که زاینده رود اصفهان رگ حیاتی مردم اصفهان در این روزهای سخت هست و فکری اساسی میکردند رودخانه را که پر از اب دیدیم اشک در چشمان حلقه زد به امید زاینده رود دائمی