کودکان؛‌ حلقه گمشده گردشگری ایران

گردشگری، سفری است که در آن شرط سنی لحاظ نشده و با انگیزه گردش و هدف لذت بردن و تفریح و استراحت انجام می شود، بنابراین به کودکان نیز باید به عنوان یکی از گروه های گردشگری توجه کرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، "گردشگری کودک" موضوعی است که کمتر به آن توجه شده است و همانطور که نام آن گویای مفهوم است با هدف برآورده کردن نیازهای کودکان شکل می‌گیرد که در این خصوص نیازهای متفاوت کودکان در مقایسه با بزرگسالان می‌تواند بیانگر لزوم تعریف این شکل از گردشگری باشد. قطعا اگر سفر با مختصات و زبان ذهن و دنیای کودکان هماهنگ باشد می‌توان لذت آن را برای این گروه سنی کنجکاو افزایش داده و از دیگر سو در آموزش آنها نیز تاثیرگذار خواهد بود. بر این اساس وجود فضاهای گردشگری طراحی شده مناسب با کودکان نقش مهمی در آموختن و تجربه کردن فرهنگ و تاریخ به کودکان دارد؛ این در حالی است که در کشور ما نه تنها هیچ تعریف مشخصی درباره گردشگری کودک وجود ندارد و زیرساخت مناسبی نیز برای آنها طراحی نشده است بلکه در بسیاری از اماکن و موزه ها این گروه از گردشگران حتی از سوی کارشناسان امر نادیده گرفته می‌شوند و گویی خود کودکی نکرده اند!

در این گزارش با لیلا کفاش زاده مدیر دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور، زاهد شفیعی عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان و رضا دبیری نژاد مدیر موزه ملی ملک تهران گفت‌وگو شده است.

گردشگری کودک در ایران هیچ تعریفی ندارد

لیلا کفاش زاده مدیر دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور می‌گوید: «واقعیت این است هیچ تعریف مشخصی درباره گردشگری کودک در ایران وجود ندارد، هیچ مرامنامه‌ای برای این کار طراحی و نوشته نشده است، مثلا تعریف سواد یک جایگاهی دارد، سن دارد، نهادی دارد به عنوان مثال آموزش و پرورش در کشور ما نهاد رسمی سواد آموزی است و جایگاه آن مدرسه است، اما گردشگری کودک نهاد رسمی ندارد و هنوز تعریف و چهارچوبی برای آن تعریف نشده و نهادی ندارد که مسئولیت این موضوع را به عهده بگیرد؛ البته یکی از رسمی ترین سازمان های ما در زمینه گردشگری، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است اما اینکه بخش گردشگری این سازمان آیا بخش کودک دارد که به موضوع گردشگری کودک فکر کند و چهارچوب‌ها و استانداردها را تعریف کند باید پاسخ داد که نه هنوز وجود ندارد و این موضوع فعلا توسط یکسری افراد یا نهادهای تازه ایجاد شده‌ای دنبال می‌شود.»

وی با تاکید بر اینکه ما هنوز تعریف مشخصی برای گردشگری کودک نداریم ادامه می دهد: «هرکاری که در این زمینه انجام می‌دهیم به نوعی آزمون و خطا است، شاید این مسئله بر اثر اتفاق‌ها و رویدادهایی که تعریف می‌شود به یک تعریف رسمی برسد اما آن چیزی که الان وجود دارد و درباره آن حرف می‌زنیم و می‌خواهیم آن را ایجاد کنیم چه چیز است؟ قطعا چیزی در این زمینه در کشور ما وجود ندارد که البته جای تاسف است.»

تاکید بر دیدن در گردشگری برای کودکان

کفاش زاده تاکید می کند: «قطعا گردشگری کودکان با گردشگری بزرگسالان فرق می کند؛ در توصیح این موضوع باید به فلسفه اشاره کرد که یکی از پیچیده ترین مباحث تاریخی حوزه علوم انسانی است که از زمان سقراط تا افلاطون هم وجود داشته و اتفاقا ایران هم کشوری غنی در زمینه فلسفه است. اکنون حدود ۳۰ سال است که در دنیا درخصوص فلسفه برای کودکان فکر  و درباره آن برنامه ریزی می‌کنند که قطعا این فلسفه برای کودکان با فلسفه برای بزرگسالان فرق می‌کند. فلسفه برای کودکان چیزی است که تعریف آن وجود دارد، یعنی شکل دیگری اندیشیدن، به بچه ها توان حرف زدن و گفتکو را دادن و اجازۀ اظهار نظر دادن، این معنای فلسفه برای کودکان است.»

مدیر دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری می افزاید: «وقتی ما از فلسفه برای کودکان حرف می زنیم منظورمان این نیست که افلاطون را به کودک آموزش دهیم، بنابراین گردشگری برای کودکان هم این نیست که ما یک کودک را به محل "برج طغرل" ببریم و همانطور که از سازه و تاریخچه آن برای بزرگسالان حرف می زنیم به کودک هم همان مفاهیم را توضیح دهیم چون کودک اصلا از این مباحث دنیای بزرگسالان درکی ندارد. گردشگری برای کودکان می‌تواند فقط دیدن باشد نه اینکه آن کودک از آن منطقه یا بنای تاریخی یا سایت باستان شناسی اطلاعات علمی بدست آورد، بنابراین باید بتوانیم به کودکان دید بدهیم و همانطور که فلسفه دارد به کودکان تفکر را یاد می دهد ما نیز چگونه دیدن را به کودکان یاد دهیم. این چیزی است که شاید بتوان درخصوص گردشگری کودک به آن فکر کرد، اینکه از نظر آن کودک دیدن یک اثر، بنا، محوطه یا شهر چه چیزی می تواند باشد.»

وی با اشاره به نهادهایی که می توانند در زمینه توسعه گردشگری کودک اثرگذار باشند اظهار می کند: «یکی از اصلی ترین نهادهایی که در این خصوص تاثیرگذار است سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است اما یک نهاد کافی نیست. محیط زیست یکی از نهادهای موثر است چون یکی از چیزهای اطراف که همیشه مورد نظر گردشگری است محیطی است که در آن زندگی می کنیم، نهاد دیگر آموزش و پرورش است که با وارد کردن این مباحث در دروس می‌تواند یکی از بهترین جایگاه هایی باشد که گردشگری را برای کودکان بنیانگذاری می‌کند، رسانه ها نیز می‌توانند یکی از بهترین نهادهایی باشند که موضوع گردشگری کودک را مطرح کنند. در واقع چندین نهاد باید دست به دست هم بدهند و موضوع گردشگری کودک برای آنها مهم باشد.»

الفبا را داریم کاغذ و مداد نداریم!

کفاش زاده با تصریح اینکه باید از شعار فراتر برویم ادامه می‌دهد: «نباید توسعه گردشگری کودک را در حد شعار مطرح کرد همچون این شعار که سازمان میراث فرهنگی همیشه می‌گوید درآمد حاصل از گردشگری چند برابر نفت است، این گفته درست است اما در صورتی که لااقل اول یک سرویس بهداشتی داشته باشید! در حالی که در بزرگ ترین شهرهای ایران که واقعا امکانات خیلی خوبی نسبت به سایر شهرها دارند هنوز نیاز اولیه گردشگر یعنی آب و دستشویی را برآورده نمی کنند! در حالی که واقعا ایران می تواند از گردشگری بیشتر از هر پتانسیل دیگر درآمد داشته باشد چون تاریخ ، بنا، اقلیم ، گونه جانوری و تنوع گیاه ، اسطوره، داستان و افسانه داریم و در واقع ایران به لحاظ این داشته ها کشوری عجیب و غریب است و چیزی نیست که برای گردشگری مطرح شود و ایران نداشته باشد به جز زیرساخت، به جز بستر مناسب برای گردشگری.»

مدیر دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری می گوید: «انگار که الفبا را داریم اما کاغذ و مداد برای نوشتن نداریم. به مخاطب می گوییم ما ۳۲ حرف داریم و یکی یکی آن ها را نام می بریم و می گوییم از این ۳۲ حرف می شود کلمه ساخت. اما کلمه را با چه چیزی می توان نوشت؟ با مداد. مداد داریم؟ کاغذ داریم؟ در هر صورت همه نهادهای مرتبط با گردشگری و در ارتباط با کودکان می توانند در ایجاد فضای مناسب برای کودکان موثر باشند.»

کفاش زاده با اشاره به مناسب سازی موزه ها برای کودکان تصریح می‌کند: «بهترین حالت این است که ما یک موزه خیلی جامع و کامل با پیشینه کاملی از ایران مخصوص کودکان داشته باشیم که فضایی برای تجربۀ محیط موزه برای کودکان باشد اما نداریم. موزه های ایران کم نیستند هر چند  برخی شهرهای ایران که به لحاظ تاریخی و فرهنگی غنی هستند موزه ندارند! به هر حال با توجه به موزه هایی که وجود دارند چه کاری باید برای کودکان انجام داد؟ اینکه ما انتظار داشته باشیم ویترین های کوتاه برای کودکان طراحی شود به نظر ناممکن می رسد چون همین ویترین هایی که در موزه ها وجود دارد آنقدر به تعمیر و سرویس نیاز دارد که نمی توان ویترین ویژه برای کودکان را انتظار داشت، اما ساده ترین راه این است که در موزه ها کنار ویترین ها یکسری مکعب های چوبی با ارتفاع ۲۰ سانتی متری مانند پایه گذاشته شود مثل پله که کودک بتواند خودش را بالا بکشد و درون ویترین را ببیند.»

وی ادامه می دهد: «موضوع دیگر تربیت راهنمایانی برای کودکان است که ما در پژوهشگاه میراث فرهنگی این دوره را بارها برگزار کردیم که بگوییم "راهنمای دوستدار کودک" چه چیزهایی را باید بداند و با نهایت تاسف اعلام می کنم که راهنمایان به تعداد کمتر از انگشتان یک دست در این کارگاه ها شرکت کردند، درحالی که این کارگاه ها برای موزه داران رایگان بود اما رغبتی برای شرکت کردن وجود نداشت! البته هستند موزه هایی که در زمینه کودک هم خیلی خوب کار می کنند اما در اقلیت قرار دارند. متاسفانه در خیلی از موزه های ما آبخوری درست و حسابی نیست! یعنی یکسری امکانات اولیه برای کودکان هم وجود ندارد.»

لذت بازدید را از کودک نگیریم

مدیر دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری  به موزه داران می گوید: «کافی است مدیر موزه، مسئول موزه یا راهنمای موزه اندکی به این موضوع فکر کنند و این موارد را آماده کنند تا حداقل اول کودک به لحاظ قدی بتواند آن شی را ببیند. بعد ما باید راهنمای موزه را تربیت کنیم مثلا بداند "گیلگمش" چیست که تصویر آن بر روی سفال موزه آبگینه وجود دارد و درباره این تصویر برای کودک صحبت کند، راهنما باید بداند که داستان این تصویر را برای کودک دبستانی به چه صورت تعریف کند و برای دبیرستانی به چه صورت. البته اینکه یک راهنما بنشیند برای تک تک  اشیای موزه اش سناریوی کودکان بنویسد و طراحی کند آرمانگرانه است ولی هیچ مدیر موزه ای نمی گوید برای چه این خلاقیت را انجام داده ای، اما متاسفانه این اتفاق نمی افتد. بیاییم به عنوان یک موزه دار در موزه‌مان جستجو کنیم و ببینیم کدام قسمت های موزه برای کودک می‌تواند جذاب تر باشد؟ مسلما داستان و شکل برای بچه ها جالب است، پس یک مسیر را طراحی کنیم و بر اساس آثار این مسیر سناریوی داستانی برای کودکان بنویسم.»

کفاش زاده ادامه می دهد: «کودکان معمولا از طریق مدارس به موزه ها می‌روند و یکی از مکان هایی که راحت به مدارس اجازه بازدید می‌دهد موزه ها هستند چرا که موزه ها برای آموزش و پرورش مکان های امنی است و آموزش و پرورش اجازه دارد دانش آموزان را به عنوان اردو به موزه ها ببرد. خب زمان این اردو به اندازه یک زنگ مدرسه یعنی حدود یک ساعت و نیم است پس موزه دار باید برای آن یک ساعت و نیم برنامه ریزی کند و مسیری را انتخاب کند که در آن مسیر اشیائی است که کودک بیشتر آن ها را دوست دارد و با آن ها بیشتر ارتباط برقرار می کند و سپس موزه دار برای آن مسیر داستان طراحی کند. از طرفی نباید این بازدید به گونه ای باشد که معالمان مُدام بگویند "گوش کن، باید اینها را کنفرانس بدهی، در کلاس از تو می پرسم" و به این ترتیب معلم لذت بازدید از موزه را از کودک نگیرد و از آن طرف راهنما مدام عنوان نکند که "بچه ها دست نزنید، حرف نزنید، گوش کنید، همه با هم جمع بشید و ساکت باشید تا من توضیح بدهم" که در این صورت باز هم این راهنما نقش همان معلم را بازی کرده و آن لذت بازدید را به کلاس تاریخ با یکسری توضیحات پر از اعداد و ارقامی تبدیل کرده است که کودک یا نمی شنود یا اصلا متوجه نمی شود و به این ترتیب بازدید تمام می شود و ما این فرصت را ازدست داده ایم.»

وی تصریح می کند: «متاسفانه الان بسیاری از موزه ها آخر سال آمار می دهند که آمار بالایی دانش آموز از فلان موزه بازدید کرده اند، البته واقعا هم بازدید کرده اند اما از این تعداد آیا واقعا ۱۰ نفر آنها چیزی آموخته اند!؟ این موضوعی است که باید رصد کرده و آمار بگیریم.

نبود طراحی زیرساخت برای گردشگری کودکان

زاهد شفیعی عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان با بیان اینکه نقش کودکان در سفر اهمیت بسیاری دارد، می‌گوید: «نقش کودکان در انتخاب مقصد گردشگری و هم چنین نحوۀ سفر و نحوۀ استفاده از خدمات گردشگری و اینکه چه خدماتی باید انتخاب شود به نقشی جدی شده در دنیا تبدیل شده است. درحقیقت گردشگری که درحال حاضر در دنیا فعال است گردشگری خانواده است که اصطلاحا به آن family trip"" گفته می شود که نیازمند یکسری زیرساخت هایی است یعنی شما در گردشگران ورودی باید اقشار مختلف یا طبقات مختلف سنی را ببینید.»

وی می افزاید: «اما موضوع مهمی که وجود دارد این است که شما در مقصد چه فعالیت هایی برای کودکان طراحی کرده اید؟ و اصولا زیرساخت هایی برای کودکان وجود دارد یا خیر؟ متاسفانه در اصفهان در بخش گردشگری بین المللی هیچ گونه زیرساختی برای کودکان طراحی نکرده ایم بنابراین شما در گردشگران ورودی که به ایران می‌آیند خانواده نمی‌بینید و اکثر آنها سالخوره هستند.»

شفیعی با تاکید بر اینکه جریان سفر در دنیا با خانواده ها شکل می‌گیرد، می‌گوید: «یکی از دلایل ایجاد گردشگری خانواده در کشورهای توسعه یافته به دلیل وجود زیرساخت است و بخش دیگر سیاستگذاری توسعۀ گردشگری است که برای خانواده ها مفید است و متاسفانه در اکثر مقاصدمان زیرساخت  و یا طراحی محصول کافی و مناسب برای کودکان ندیدیم.»

استادیار دانشگاه هنر اصفهان تصریح می کند: «مقاصد کشور ما مقاصد دوستدار کودک نیستند. برای همین ما خیلی به ندرت می‌بینیم که یک اروپایی با بچه هایشان به اصفهان و یا به ایران سفر کنند چون اصولا بچه ها نمی‌توانند با این محصولی که ما در مقصد ارایه می‌کنیم ارتباط خوبی برقرار کنند مثلا محصول گردشگری ما میراث فرهنگی است و بچه ها نمی توانند پا به پای بزرگسالان با یک پدیده معماری یا میراث فرهنگی ارتباط برقرار کنند لذا برای اینکه بچه ها بتوانند با میراث ارتباط برقرار کنند نیاز است که ما از تکنولوژی استفاده کنیم، در حوزه میراث محصولاتی داشته باشیم که برای بچه ها جذاب باشد تا او بتواند پا به پای پدرش از یک سایت تاریخی و میراثی و موزه بازدید کند.»

موزه باید برای کودکان و نوجوانان پاتوق باشد

رضا دبیری نژاد مدیر موزه ملک تهران با بیان اینکه امروزه کودکان بیش از نیمی از بازدیدکنندگان موزه ها در دنیا را تشکیل می‌دهند، می‌گوید: «کودکان مخاطبان جدی موزه ها هستند و در ایران هم به همین صورت است اما مسئله و چالش در این است که چقدر می توان با آنها ارتباط برقرار کرد یا چقدر به نتیجه می‌رسد یا می‌توان با آنها تعامل داشت؟ در این خصوص باید گفت که اولا مهم ترین مسئله این است که خود موزه ها باید کودک و نوجوان را جدی بگیرند و این موضوع را فقط به عنوان فرض تفننی نگیرند و بپذیرند که باید پیوسته با کودکان کار کنند، دوم اینکه مدارس و مراکزی که بیشتر با کودکان در ارتباط هستند را هم جدی بگیرند چون برخی از مراکزی که موزه ها را جزو برنامه بازدید دانش آموزان می‌گذارند صرفا با دید رفع تکلیف یا اینکه تفننی باشد به این موضوع برخورد می‌کنند.»

وی ادامه می‌دهد: «در حال حاضر مشکل عمده این است که موزه ها را به شکل یک بار مصرف برای کودکان ارایه می‌کنند یعنی انگار قرار است برویم یک بار  موزه را ببینیم و تمام شد و رفت، درحالی که اگر قرار است یک موزه اثرگذار باشد آن موزه باید برای کودکان و نوجوانان پاتوق باشد و این امکان را داشته باشد که شما بارها و بارها به سراغش بروی و هربار یک رویداد و یک برنامه و  یک تور داشته باشد. درست است که موزه کودک نداریم و اصلا قرار نیست کودکان فقط به موزه های کودک بروند اما می بینیم که یکسری از موزه ها هستند به ویژه موزه های خصوصی که کودکان را با موزه آشنا می‌کنند و کارگاه دارند و به خوبی مسئله کودکان را دنبال می‌کنند.»

دبیری نژاد تاکید می‌کند: «در این میان اولا موزه ها باید بپذیرند که حوزه کودکان و نوجوانان ادبیات خودش را دارد دوم اینکه باید تجربه کنند، قرار نیست موزه، مدرسه باشد و خیلی خشک و رسمی برای بچه اتفاق بیفتد بلکه باید سعی کنند برای بچه ها هم برنامه سازی کنند و به هر بهانه ای نمایشگاه ها، تورها و رویدادهای ویژه، کارگاه ها و مسابقه هایی را برای کودکان برگزار کنند و یادمان باشد همه چیز قرار نیست مستقیم باشد، بچه ها باید به موزه بیایند و به آنها خوش بگذرد و این خودش قدم مهمی است و از آن می توان استفاده کرد به ویژه اینکه می توان با همکاری و تعامل با مراکز و سازمان دیگر به برنامه های متنوع تری هم رسید مثلا استفاده از  متخصصین، نویسندگان، تصویرسازان، عروسک سازها و افرادی که در حوزه کودک کار می کنند و سرشار از ایده هستند.»

باید زبان کودکی آموخت

مدیر موزه ملک با ابراز خرسندی از اینکه در حدود شش سال گذشته تحولی در زمینه توجه به کودکان در موزه ها اتفاق افتاده که محدود به روز کودک نیست، می گوید: «موزه به مثابه یک مرکز آموزش غیر رسمی غیر مستقیم این امکان را دارد که محل تجربه برای کودکان و محل خاطره باشد، به ویژه اینکه در سنی داریم درباره کودکان صحبت می کنیم که نهادهای ذهنی شان شکل می‌گیرد و برای اینکه این نهاد ذهنی آنها شکل بگیرد می‌توان از تجربه های غیرمستقیم در موزه ها استفاده کرد و یادمان باشد ظرفیت های موزه هم در این زمینه زیاد است و هر موزه هم باید شکل و شمایل خودش را پیدا کند و خیلی هم ربطی به هزینه و بودجه و تالار ندارد بلکه می‌توان خلاقیت های ساده ای را بکار برد که این خلاقیت ها می‌تواند در راهنمایان موزه ها باشد، اما مسئله اینجا است که مسئولین موزه های ما معمولا این موضوع را پیچیده و سخت می‌کنند و فکر می‌کنند باید یک پروژه عظیمی از اساس برای کودکان تغییر کند یا صرفا آن را از کارشناسان پایین دست بخواهند.»

دبیری نژاد می‌افزاید: «من فکر می‌کنم می‌توان از تجربه‌های اندکی این موضوع را شروع کرد و در این تجربه های اندک اولین قدم این است که خود مسئولان موزه ها در میدان باشند و کار را جدی بگیرند. دوم اینکه هرکسی که در موزه است فکر کند که خودش چه کاری می‌تواند انجام دهد در واقع پس چون کار با کودک افتاد باید زبان کودکی آموخت. اولین قصه این است که تا میدان نروی و رو در روی کودک ننشینی و کودکی را تجربه نکنی  و کودکان را دوست نداشته باشی و حس کنی که آنها کودکان خودت هستند و کودکانی هستند که شما دوستشان داری و فکر کنی اینجا خانه ما است و ما میزبان کودکان هستیم، آن وقت می شود با هر چیز ساده ای کار کرد حتی با یک قصه و یک بازی و می تواند به تجربه های جدی تری هم رسید.»

وی با اشاره به برنامه هایی که در موزه ملی ملک درخصوص کودکان انجام شده است، تصریح می کند: «سیستم ما در موزه ملک به این صورت است که به گروه های دانش آموزی کودک و نوجوان فهرست ارائه می کنیم، یعنی قبل از اینکه بیایند به آنها می گوییم چه برنامه ای می خواهند. ما یکسری کارگاه ها و تجربه هایی داشتیم که آن ها را طی این سالها به کارگاه های ثابت تبدیل کرده ایم مثلا تور سکه، تور کمال الملک، تور خوشنویسی، کارگاه پازل و کاشی، نقوش هندسی و به گروه‌ها می‌گوییم که چه چیزی می‌خواهند و سعی می‌کنیم به تناسب برنامه ای که می‌خواهند عمل کنیم دوم اینکه سعی می‌کنیم با معلمان تاریخ و معلمان هنر ارتباط داشته باشیم که آنها هم آموزش ببینند. ازطرف دیگر پروژه کودکان کار و کودکان خیابانی را پیش برده بودیم که امسال یکسری تجربه هایی را با کودکان خاص شروع کردیم مثل کودکان اوتیسم، کودکان نابینا و الان هم داریم تجربه هایی را با کودکان معلول دیگر پیش می بریم که ببینیم چقدر می‌توان روی کودکان خاص کار کرد و در کنار آن نیز گاهی ما سراغ مدارس و مراکز می‌رویم و نمایشگاه ها و کارگاه هایی را در آن محل ها برگزار می کنیم.»

به گزارش ایمنا، زندگی امروز ما، در شهرهای شلوغ و خانه ‌هایی آپارتمانی و بدون حیاط، کودکان را با چالش کودکی روبه رو کرده است بنابراین لازم است تا نیازهای کودکان برای تجربه دنیای اطراف را با سفر جبران کنیم و در این میان گردشگری کودک فرصتی است که این امکان را فراهم می کند. گردشگری کودک باعث شکوفایی خلاقیت کودکان، حفظ آداب و رسوم، آموزش و یادگیری، بهبود روابط و تعاملات اجتماعی، حفاظت از محیط زیست، مشارکت دادن کودکان در تصمیم گیری ها، بازی کردن و لذت بردن می شود و در این خصوص فضاهای دوستدار کودک در گردشگری اهمیت بسیاری دارد. درحالی که گردشگری کودک در کشورهای توسعه یافته به صورت تخصصی مورد توجه قرار گرفته و زیرساخت های لازم تامین شده است اما ایران حتی با مفاهیم اولیۀ گردشگری کودک نیز بیگانه است بنابراین حداقل می توان با داشته های موجود تنها با کمی خلاقیت و ایده پردازی و نایده نگرفتن کودکان، لذت بازدید از برخی اماکن ازجمله موزه ها را در آنها ایجاد کرد.

گزارش از: شیرین مستغاثی، سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 365475

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.