به گزارش خبرنگار ایمنا، این روزها که اخبار تلخ از در و دیوار بر سر پر مشغله مردم سرزمینمان آوار میشود تا حالِ آنها را ناخوش و چروکهای صورتشان را بیشتر کند، در میان تمام هشتگهایی که از آسیبهای اجتماعی گرفته تا تبعیض و محرومیت را در خود جای دادهاند، هوای بارانی روز گذشته اصفهان، انگار کمی دل شهروندانش را جوان و خیال آنها را آسوده کرده است و چه زیبا که ایمان آوریم به اراده خداوند که هر چیزی را به آب، پاکترینِ هستی، زنده نگاه داشت.
مردمان نصف جهان هم که حالا دیگر هر قطرهای که از آسمان نازل میشود را غنیمت میشمارند، روایت خود را از رفتن زیر این قطرهها در صفحات اجتماعی خود به اشتراک گذاشتند.
اگر قصد نشستن به پای درد و دل آنها را داشته باشیم، توئیتر بهترین پیشنهاد است؛ پیشنهادی که از معجزه کلمات، ارمغانی زیبا میآفریند تا حال و روز اصفهانیها را به تصویر بکشد.
بعضیها از لذت پیادهروی زیر باران در چهارباغی نوشتند که مانند آن به این راحتیها به دست نمیآید؛ برخی دیگر شروع به توصیفهای بینظیر از شهر خود کردند، مانند مجتبی که نوشت "اصفهانِ بارانی تمام جهان است" یا کاربر دیگری که توئیت کرد "بزن باران، بر تن خشک زاینده رود، چونان مرحمی که بر زخم جان، بر نقش جهان..."
فروزش هنگام باران از حیاط خانه خود اینگونه روایت باران میکند "خدایا شکرت؛ بالاخره در اصفهان هم یه بارون حسابی اومد و آلودگیهای هوا را شست و برد؛ این یعنی بدون درد کشیدن میتونم نفس بکشم"
سرزده کاربری بود که با لهجه اصفهانی توئیت کرد "خدایا چند ساعت بارونِد هم شهرا سرزنده کرد هم لبی زندهرودا تر؛ شکرد خدا"
کاربر دیگری نیز توئیت کرد "رفیق اصفهانی ام پیام داده و میگه: وای اصفهان داره بارون میاد؛ خیلی وقت بود جوبا بهخاطر بارون پر از آب نشده بودن. با این که بارون خیلی شدیده، کمتر کسی چتر همراهشه؛ با کلی ایموجی قلب؛ به گمونم هر کسی که خشک شدن زایندهرود رو به چشم دید، تا آخر عمر واکنشش به بارون همین باشه"
آری باران برای اصفهانیها مترادف میشود با زایندهرود و غم نداشتنش، اما آنها مردمانی از جنس امیدند؛ همانگونه که علی امیدوارانه در میانههای روز از شدت بارش باران عکس گرفته، منتشر کرده و نوشت "امروز در اصفهان هوای بارانی داریم، به جاری شدن زایندهرود امیدوارم"و یا فاطمه که از گفتوگوی خود با دخترش در این روز بارانی اینگونه یاد میکند "نهال حساب کرده بود سه هفته اینجوری بارون بیاد سیل میاد، بعد زاینده رود پر میشه".
این امیدواری اما چندان هم بی پاسخ نماند؛ پاسخ کوتاه بود و ساده "دوباره جاری شدن آب در زایندهرود" حجت این خبر را اینگونه منتشر کرد "خبر آمد خبری در راه است... قراره زاینده رود اوایل بهمن بازگشایی بشه؛ تنهایی و عاشقانههای ما اصفهانیا با بازگشت زاینده رود رنگ دیگه میگیره."
آب زایندهرود که حق مردم حاشیه آن است و زیبایی نهفته در سیمای اصفهان نیز گره در آن دارد؛ اکنون از یک رودخانه دائمی به موقت تبدیل شده است و همین مسئله نگرانی مردم شهر را به دنبال داشته است؛ خدابخش توئیت کرد: احتمال بازگشایی آب زایندهرود هفته اول بهمن برای کشاورزان اصفهان؛ خبر بسیار خوبی است که امروز شنیدم ولی در دلم نگران شدم که شاید این بار هم همانند سنوات قبل این بازگشایی مقطعی و مربوط به مناسبتی خاص باشد. مسکن برای کشاورزان جواب نمیدهد باید کار اساسی شود."
ساحل نیز نوشت "زایندهرود مظلوم ایران را عدهای خشکاندند حالا باید دلخوش به باز کردن چند روز در سال باشیم با یک عالمه اما و اگر. در حالی که هم بارندگی خوب است و هم آب زیادی در بالادست هدر میرود."
القصه اینکه قدر بدانیم مردمی را که از زمان خشک شدن زایندهرود همیشگی، روی چشم در چشم شدن با آن را ندارند و مدتهاست از کنار آن که عبور میکنند داغ دلشان تازه میشود؛ قدر بدانیم مردمی را که با هزاران شوق و ذوق از زیباتر شدن شهر خود برای دیگران مینویسند، از خیابانهایی که آیینه آسمان میشوند زیر پای مردم خوب شهر؛ قدر بدانیم کشاورزانی که فداکارانه پای مملکت خود ایستادهاند اما دلمردگی زایندهرود کاری کرده که آنها در همان روز بارانی دست به تجمع بزنند؛ از همه مهمتر قدر بدانیم آب را، باران را، زایندهرود را، که اگر از دست دهیم، صدها دریغ و افسوس باقی میماند برای ما که ارثیه آیندگان کنیم.
نظر شما