چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی

امروز از مزار آقای شکرپاره هم حتی شور و طرب سال‌های دور احساس می‌شود؛ سال‌های دوری که تجربه جمعی مردم اصفهان را گره می‌زند به تماشاخانه شهر و هنرنمایی ارحام صدرِ هنر ایران.

به گزارش خبرنگار ایمنا، حالا که ۱۰ سال است از درگذشت رضا ارحام صدر، هنرمند نام آشنای اصفهانی می‌گذرد، محبت او همچنان در دل مردم هنردوست اصفهان زنده است و گواه آن جمعیت بسیاری است که در قطعه نان‌آوران باغ رضوان اصفهان گرد آمده اند تا از خاطراتی که با این کمدین بزرگ دارند، بگویند و بشنوند.

ارحام صدر را بنیانگذار کمدی انتقادی می‌دانند از میان خاطراتی که از اجراهای او نقل می‌شود، تئاتر او را در خدمت مردم و مسبب حل مشکلات آنان توصیف می‌کنند "او هرشب با دیالوگ جدید وارد صحنه می‌شد؛ یک شب با پای شَل به روی صحنه آمد و گفت در دست اندازهای چهارباغ زمین خورده‌ام و ستون فقراتم شکسته؛ او با همین کار باعث شد کسانی که در ساخت مسیر چهارباغ اختلاس کرده و با ریختن مصالح کم در سطح خیابات باعث پایین و بالا شدن خیابان شده بودند توسط وزارت کشور شناسایی و دستگیر شوند؛ او صبح همان روز خبر اختلاس را شنیده بود از طریق هنر حرف مردم را زد، شیوه‌ای که در اروپا برخی هنرمندان انجام می‌دادند و ارحام صدر با تئاتر خود آن را وارد ایران کرد"

نصرت الله وحدت شاید بهترین کسی است که از کارنامه ارحام صدر خبر دارد؛ او که توان آمدن به مراسم رفیق گرمابه و گلستان خود را نداشت، در ارتباط تلفنی اینگونه دوست سال های دور خود را توصیف کرد "از مدرسه باهم فرار می‌کردم و می آمدیم در خیابان برای مردم آرتیست بازی درمی‌آوردیم؛ بعد از مدتی لباس "لورل و هاردی" را گیر آوردیم و با آن‌ها عکس انداختیم؛ باهم رفتیم برای تست هنرپیشگی؛ باهم استخدام شدیم همیشه باهم بودیم و خاطرات زیادی از او دارم؛ هیچ هنری بالاتر از هنر خنداندن نیست برای همین همیشه به دنبال تئاتر طنز و کمدی بودیم"

آری؛ هیچ هنری بزرگتر از خنداندن مردم نیست، آنقدر بزرگ که بر هر درد بی درمانی دوا می‌شود و ارحام صدر این را خوب می‌دانست و همیشه می‌گفت "من با خندیدن این مردم شاد می‌شوم و برای اجرا توان پیدا می‌کنم و نمی‌گذارم کسی آن‌ها را به گریه اندازد، همیشه از زشت و زیبایی زندگی آنان نقل کرده‌ام و خدا را شکر می‌کنم که در این راه موفق بوده‌ام"

خاطراتی که هنرمندان اصفهانی از او نقل می‌کنند مانند هنرش شیرین است؛ برخی او را در کنار تاج و کسایی، بزرگترین هنرمند اصفهان می‌دانند برخی دیگر بی بدیل تر از آن می‌دانند که بتوان مانند او را پیدا کرد؛ از ۱۷۶ نمایشی که در ۵۰ سال فعالیتش انجام داده تا بیش از ۱۰۰ انجمن خیریه که به امضای او بنیان گذاشته شده؛ دیگری در وصف او و فقدان حضورش در هنر تئاتر اصفهان شعر می‌سراید و مردی دیگر هنر آوازش را تقدیم به روح او می‌کند؛ جمع دوستداران او آنقدر زیاد است که جا برای نشستن خیلی‌ها نیست و مجبورند روی پا ایستاده و سر تعظیم به هنر "شکرپاره" تئاتر اصفهان فرود آورند.

چند فیلم خاطره‌انگیز از ارحام صدر در مراسم پخش شد تا آن نسلی که از او فقط یک نام شنیده‌اند، طنازی اش را به تماشا بنشینند و وصف او را در کلام دیگران بشنوند.

بشنوند که علی نصیریان سبک نمایش ایرانی را وامدار او هنر او میداند و شاهد آن را چند دهه حضور مستمر در تماشاخانه‌های اصفهان می‌داند.

یا بشنوند که محمدعلی کشاورز او را صاحب مکتب نمایش اصفهان معرفی و مرحوم مرتضی احمدی به دست بوسی ارحام صدر افتخار می‌کند.

آری مکتب تئاتر اصفهان را همه با خنداندن مردم آن می‌شناسند و چه سخت هنری است خنداندن آن‌هایی که از شیرنی کلام و بیان دست قند و عسل را بسته‌اند؛ مکتبی که امروز تکیه به مردانی چون حسن اکلیلی دارد که ارحام صدر در رورهای پایانی عمر خود دست تئاتر اصفهان را در دست آنان گذاشت.

اما دریغ از حمایت‌هایی که باید از این هنر ریشه‌دار بشود، این را اکلیلی به خبرنگار ایمنا می‌گوید و گله می‌کند از آنکه هنوز هم در این شهر تماشاخانه‌ای درخور مردم اصفهان نیست که بتوان آن اجراهای گذشته را تقدیم مردم کرد "این اواخر مرحوم ارحام صدر دست به آموزش جوانان زیادی زد، اساتید هنر نیز اجراهای او را نمونه شایسته‌ای از کمدی انتقادی می‌دانند و تنها راه احیای دوباره آن حمایت است و حمایت است و حمایت"

آنچه امروز از استقبال چشمگیر مردم اصفهان از مراسم سالگرد ارحام صدر و خنده‌هایی که آنان حتی با گذشت سالها از اجرای او به لب داشتند، می‌توان فهمید، علاقه نصف جهان به هنر تئاتر کمدی انتقادی است که شاید اگر سال‌ها هم از روی آن بگذرد، تاریخ انقضایی برای آن وجود نخواهد داشت.

کد خبر 361367

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.