۵ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۹
لطافت فلز در نگاه هنرمندانه

هنر مشبک عمری به قدمت تاریخ دارد و با ورود فلز در این هنر که به‌عنوان مصالحی سخت اما ماندگار کاربرد دارد یکی از صنایع تزیینی و کاربردی هنرمندان ایران زمین و به ویژه سپاهان شکل گرفت که از دیرباز تا امروز ادامه دارد و طرح‌های آن بسان پنجره چونان لطافتی به فلز می‌بخشند که سختی آن غرق در زیبایی می‌شود.

به گزارش ایمنا، کیقباد بذرافشان متولد سال ۱۳۳۸ در اصفهان است و حدود ۴۶ سال در زمینه ساخت صنایع دستی مشبک فلز فعالیت دارد. وی دانش آموختۀ رشته رنگرزی و نساجی در مقطع کاردانی و دارای درجه یک هنری معادل دکترای هنر است. وی در نخستین همایش بین المللی "هنر و صناعات در فرهنگ تمدن ایرانی اسلامی" در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ نیز به عنوان چهره ماندگار شناخته شد.  

اتوبوس در ایستگاه ترمینال زاینده رود می ایستد و ما در کوچه شهید نادر تهرانی به خانه ای می رسیم که تابلوی "کارگاه صنایع دستی بذرافشان" بر آن جلوه‌گر است، خانه ای که میزبان نگاه و دستان کیقباد بذرافشان برای ساختن و پرداختن است و ما اکنون  به کارگاهی وارد شدیم که استاد بذرافشان با همراهی همسر و دختر خود سختی فلز را با روح هنری‌اش درهم می آمیزد و آنچه حاصل می شود لطیف و افسون‌گر است، افسونی که  از تلفیق شگرف فلز و چوب و رنگ حاصل می شود. دو در با ابعاد بزرگ که از هنر مشبک فلز حاصل شده است بر ایوان حیاط چشم‌ها را خیره می کنند. میهمان می شویم...

اصفهان بهترین معلم است

کیقباد بذرافشان می گوید: «من کلاس سوم راهنمایی بودم که فعالیت در زمینه مشبک فلز را شروع کردم و ابتدا در کنار تحصیلم و بعد درکنار کارم در کارخانه نساجی آن کار را ادامه دادم و الان بیش از ۴۰ سال است که کارگاه فلز دارم و کار می کنم.»

او دلیل پرداختن به هنر را علاقه‌اش می داند و ادامه می دهد: «اینکه هنر را انتخاب کردم به دلیل علاقه خود من بود نه اینکه از پدرم به من رسیده باشد. من فلز را انتخاب کردم چون متریال سختی است و ماندگارترین مصالح است و از آن آثار زیادی ساختم. اول روی طوق و علامت کار می کردم و بعد مشبک را روی کارهای مصرفی مثل جعبه، منقل، جلد قرآن، گیره های چای خوری، تابلوهای تزیینی، درهای اماکن متبرکه یا دیگر مکان ها هم انجام دادم و هنوزهم دارم ادامه می دهم.»

اصفهان شهر هنر و هنرمندان است و به واقع نیمه ای از جهان... حال این پیشکسوت هنر مشبک فلز نیز از تاثیر اصفهان در پرداختن به هنر می گوید: «من متولد شهر اصفهان هستم و این شهر خیلی تاثیر داشت که به هنر بپردازم چون در اصفهان هرجا قدم می گذاریم هنر را می بینیم و آثار هنری که در شهر اصفهان برجای مانده خودشان بهترین معلم برای هر فرد است. آثار تاریخی اصفهان برای هنرمندان مانند کتابی است که از هر گوشه اش می توانند الهام بگیرند و برای پیشبرد کارشان استفاده کنند، برای همین هم هنرمند در اصفهان بیشتر از دیگر شهرهای ایران است. واقعا دیدن آثار هنری اصفهان و الگوگرفتن از آنها لذت بخش است.»

وی می افزاید: «من استادی نداشتم و هرچه آموختم تجربی و با دیدن آثار هنری دیگران بوده است چرا که علاقه داشتم و به همین دلیل برایم سخت نبود. اول باید اصول هنر را یادگرفت، بقیه اش علاقه و خلاقیت است که از هر چیزی مهم تر است تا بتوانیم آثار متفاوت و تک و خاص که قبلا نبوده را خلق کنیم. وادی هنر خیلی فضا برای رشد و خلق کردن دارد و حتی ۱۰۰ سال هم کم است که در یک رشته به اوج رسید، اما من بعد از حدود پنجاه سال توانسته ام آثار متفاوتی خلق کنم.»

در این کارگاه هرسو نظر می کنیم هنر است و عشق و فلز، و استاد بذرافشان به همراهی همسر و فرزندش قدرت فاخر خود در بخشیدن لطافت به فلز و خلق آثار یگانۀ سپاهان را  به رخ جهانیان کشیده اند. بذرافشان می گوید: «برادر و خواهرانم مایه طراحی هنری را داشتند اما در زمینه هنر هیچ فعالیتی نداشتند و در خانواده فقط من بودم که به هنر پرداختم و مشبک فلز را روی آهن، برنج، مس، نقره و طلا کار کردم. من سه فرزند دارم که یکی از آنها یعنی دخترم "شیما بذرافشان" در زمینه هنر فعالیت می کند. او سال ۱۳۹۳ در رشته نگارگری از دانشگاه هنر اصفهان فارغ التحصیل شده است و علاوه بر نگارگری، کارهای خودم مثل قلمزنی، مشبک و طلاکوبی را هم دنبال می کند. دختر دیگرم در زمینه حسابداری فعالیت دارد و پسرم فوق لیسانس کشاورزی است که مقطع دکترا را در استرالیا ادامه تحصیل می دهد. همسرم "اعظم فرقانی" نیز مشبک فلز را از من آموخت و حدود ۲۰ سال است که به این هنر می پردازد، در واقع ما خانوادگی کار می کنیم.»

آثاری تکرار نشدنی و یگانه

این چهره ماندگار صنایع دستی اصفهان که در سال ۹۴ درجه یک هنری را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده است به سبک کار خود و عدم تکرار در آثارش اشاره کرده و می افزاید: «تفاوت کار من با بسیاری از هنرمندان صنایع دستی فلز و به ویژه مشبک فلز این است که من کاری را تکرار نمی کنم یعنی کپی کاری انجام نمی دهم بلکه طرح های متفاوتی را کار کرده ام که قبلا وجود نداشته مثلا شاهنامه فردوسی را کار کردم، تابلوی صفحه اول شاهنامه، تابلوی کار تلفیقی رستم و سهراب، تابلوی هفت خوان رستم، طراحی و ساخت در مشبک نقره در ابعاد ۳×۵ متر را انجام دادم که در ساخت آن از هنرهای مشبک فلز، قلمزنی، منبت و معرق چوب، خوشنویسی و طراحی استفاده کرده ام.»

اکنون آثار استاد بذرافشان زینت‌بخش موزه های بسیار است. او تصریح می کند: «آثار زیادی از من توسط راوی خریداری و به بیرون از ایران برده می شود؛ ضمن اینکه بسیاری از آثار من در موزه ها قرار دارند ازجمله قرآن بزرگ یزدجری که یکی از بزرگ ترین قرآن های خاورمیانه است در کتابخانه ملی تهران، دوجلد کتاب قرآن در کتابخانه ملی تهران، پارتیشن و تابلو در موزه قرآن واقع در موزه هنرهای معاصر اصفهان، یک پاروان که آیات قرآنی دارد در موزه قرآن تهران و یک جلد قرآن نیز در کتابخانه ملی تهران؛ ضمن آنکه درب ورودی زورخانه مجموعه فرهنگی امیرالمومنین در ابتدای خیابان ابن سینا را کارکردم و تندیس های زیادی هم برای اکثر همایش ها ساخته ام، البته این موارد برخی از آثار شاخصی است که تاکنون کار کرده ام.»

قدرت خرید مردم کم شده است

وی به مشکلاتی که هنرمندان با آن ها مواجه هستند ازجمله معضلات تهیه مواد اولیه و تاثیر نوسانات دلار بر قیمت آن ها اشاره کرده و ادامه می دهد: «علاقۀ هنرمند است که باعث شده کار کند حتی اگر هم به لحاظ مادی برایش چیزی نداشته باشد بازهم کار می کند. علاقه اش است که جلو می رود و دیگر مادیات براش مهم نیست و مهم کارش است که او را ارضا می کند. البته اکنون مسئلۀ مالی برای همه هنرمندان یک معضل است و تهیه مواد اولیه هم به خصوص در یک سال اخیر با مشکلات زیادی روبه‌رو است درحالی که در کشوری مانند چین مواد اولیه با سوبسید به هنرمندان پرداخت می شود تا کار کنند اما متاسفانه در ایران اینطور نیست. ازطرفی نوسانات دلار هم خیلی روی کار ما اثر گذاشته است. موضوع دیگر این است که کار هنری نیاز درجه اول مردم نیست و شاید نیاز درجه شش و هفت و شاید بیشتر باشد اما وقتی قدرت خرید مردم کم شود همین را هم نمی خرند و این موضوعات باعث شده خیلی از هنرمندان هنر را کنار بگذارند.»

استاد بذرافشان به وجود ارتباط با دنیا و ورود گردشگران دیگر کشورها به اصفهان و ایران تاکید کرده و آن را یکی از لازمه های مقابله با مشکلات حوزه صنایع دستی می داند. وی می گوید: «متاسفانه ما با دنیا ارتباط خوبی نداریم که هنرمان را ارایه کنیم؛ مثلا ما به نمایشگاهی در ترکیه رفتیم و آنها آثار مشبک فلز را لیست کرده و عکس گرفتند و به ما اجازه فروش ندادند و همه را برگرداندند چون به ما اجازه نمی دهند که کار مشبک به نمایشگاهشان ببریم چون خودشان دارند کار مشبک می کنند البته کیفیت کارشان خیلی پایین است اما همین حمایت از هنرمند است. آنها نمی خواستند ارز از کشورشان خارج شود و همه این مشکلاتی که هنرمندان ما با آن مواجه هستند به این دلیل است که ارتباط وجود ندارد، اگر ارتباط بود حتما می‌شد هنرمندان ایران هم جنس خود را در دیگر کشورها عرضه کنند.»

صنایع دستی برتر از نفت

وی درآمدی که از ازطریق صنایع دستی می تواند حاصل شود را با نفت مقایسه کرده و تأکید می کند: «جامعۀ ایران و به خصوص اصفهان باید مدیون هنرمندان باشند چون یک توریست خارجی برای دیدن میدان نقش جهان یا دیگر آثار اصفهان می آید که همه‌ اش به خاطر هنرمندانی است که آن هارا به وجود آورده اند و هتل دار و راننده تاکسی و شغل های متفاوت دیگر نیز می توانند از حضور گردشگران استفاده ببَرند؛ اما الان وضعیت به گونه ای است که توریست خارجی وجود ندارد و این برای هنر اصفهان و ایران ضرر بزرگی است.»

بذرافشان ادامه می دهد: «من اکثر نمایشگاه های صنایع دستی داخل و خارج از ایران را شرکت می کنم اما وقتی در مردم توانایی خرید وجود نداشته باشد این نیاز درجه ششم و هفتم است و شاید بیشتر. درحالی که چهل سال قبل من با ۲۰ روز کار می توانستم یک پیکان بخرم، ارزش هنر اینطور بود که قدرت خرید ما بالا می رفت چون توریست بود و خریداری می کرد و هنرمندان و ازجمله من با یک روز کار می توانستند امورات خود را بگذرانند، اما حالا ۱۶ ساعت کار می کنیم اما نمی توانیم اموراتمان را هم بگذرانیم... باید هنرمند حمایت شود.»

استادِ یگانۀ هنر مشبک فلز با تأکید بر ارزش افزودۀ هنر می گوید: «ارزش افزوده ای که هنر دارد در هیچ صنعتی وجود ندارد. هنرمند می تواند حتی یک مقوا را به میلیون ها دلار تبدیل کند در حالی که هیچ صنعتی حتی هواپیماسازی و نفت هم چنین هنری ندارند، کدام صنعت می تواند چنین کند؟ سال‌ها قبل درآمدی که یک هنرمند از هنر به‌دست آورد از نفت بیشتر بود، اما متاسفانه مسئولین در ایران، هنر را کنار گذاشته اند.»

بذرافشان به اصفهان قدیم و رشد صنایع دستی و حضور پرتعداد گردشگران خارجی در این شهر اشاره کرده و تأکید می کند: «الان ارتباطات وجود ندارد و هرچه توریست نباشد هنرمندان ناچار می شوند مغازه شان را به کاری تبدیل کنند که درآمدی داشته باشند. سال‌ها قبل کل چهارباغ سرشار از صنایع دستی و توریست بود، اما الان چهارباغ پوشاک فروشی شده و سرشار از مغازه های عرضه کنندۀ ساندویچ و پیتزا است و این ضعف در حمایت از هنرمندان بود که امروز چهارباغ به این روز درآمده است. بازار بلند یا بازار هنر و میدان نقش جهان نیز فقط برای عرضه صنایع دستی بود و در مجموع هرجای اصفهان را که نگاه می کردیم صنایع دستی می دیدیم. زاینده رود هم که روح اصفهان بود، اصفهان را به زاینده رود می شناختند و با خشکیدنش افسردگی در همه مردم بوجود آمده است. خیلی ها هم شعار می دهند، سایت های مختلفی می زنند و سخنرانی های زیادی می کنند اما درعمل چیزی دیده نمی شود.»

توریستی که خرید نمی کند چه فایده دارد!

وی ارتباط با کشورهای توسعه یافته و حضور گردشگران خارجی متمول را لازمه رشد صنایع دستی اصفهان می داند و ادامه می دهد: «یکسری توریست های گرسنه و بدبخت تر از ما به کشور و به شهرمان آمدند و می آیند اما آنها توانایی پنج دلار خریدن یک زیورآلات را هم ندارند. شما هرجا گروه توریست دیدی آیا خریدی در دست آنها می بینید؟ آنها حتی یک پلاستیک کوچک هم در دست ندارند و اصلا خرید نمی کنند، اینها چه ثمری برای اصفهان و ایران دارند!؟ درحالی که ما به توریست ثروتمند نیاز داریم.»

این استاد هنر مشبک فلز به حضور گردشگران داخلی نیز اشاره کرده و می گوید: «ازطرف دیگر تابستان ها اصفهان از مسافرانی که از دیگر شهرهای ایران به این شهر می آیند پُر است اما مسافری که در پارک چادر بزند همانجا غذا درست کند و بخورد چه منفعتی برای اصفهان دارد!؟ باید مسافری بیاید که به مسافرخانه و هتل برود به سالن غذاخوری برود و برای اصفهان هزینه کند اما اینها باری روی این استان هستند که فقط باید آنها را ساپورت کرد اما هیچ درآمدی برای اصفهان ندارند البته این مسایل به توانایی مالی مردم کشورمان بازمی گردد و مسلم است که هرکس مسافرت می رود ازخدایش است هتل برود اما مشکلات مالی در کشور ما زیاد است. حالا همین را در اندازۀ بالاترش یعنی توریست های خارجی ببینید؛ توریستی ارزش دارد که خرید کند، ریخت و پاش کند ضمن اینکه الان توریست ها یک راوی در اصفهان پیدا می کنند و به خانه او می روند و ما اصفهانی ها هم ذاتا مهمان نوازیم و نمی گذاریم این مهمان دست در جیبش کند و همه چیز دراختیارش می گذاریم. اینها برای استان اصفهان منفعت ندارد. باید گردونه همه اش با هم بچرخد، تنها هم اصفهان اینگونه نیست و همه شهرها اینگونه است.»

بذرافشان تصریح می کند که برای بهبود اوضاع صنایع دستی دهه ها است که راهکار داده اند اما ترتیب اثر داده نشده است. وی می افزاید: «ما ساعت شش و نیم صبح به کارگاه می آیم و تا ساعت هشت شب می مانیم اما مدتی است که نمی شود کار کرد چون هم مواد اولیه گران است و هم توانایی خرید وجود ندارد که بخواهیم کار کنیم و بفروشیم. البته یکسری کارهای هنری هم صنعتی شده که تولید انبود می کنند و کیفیت ها خیلی پایین و قیمت هاشان هم پایین است و شاید به دلیل پایین بودن قیمت آن ها را خریداری کنند اما بازهم خرید زیاد نیست. ازطرفی وقتی کیفیت مواد اولیه را پایین آورده و کار کنند دیگر به آن هنر نمی گویند.

وی درخصوص صنعتی شدن هنر مشبک فلز می گوید: «منظورم از صنعتی کارکردن یعنی مشبک فلز را با لیزر انجام می دهند البته کسی که اهل فن است متوجه می شود اما ۹۹ درصد مردم متوجه نمی شوند که کدام با دست انجام شده و کدام با لیزر و البته نمی شود نام اثر هنری را برای مشبکی که با لیزر انجام شده است، بکار برد اما متاسفانه کار هنری به همین سمت صنعتی شدن و تولید انبود درحال سوق پیداکردن است. کار صنعتی را همیشه و همه کس می توانند انجام دهند اما کار هنری ماندگار است و ارزش افزوده دارد و آن را فقط هنرمندی می تواند انجام دهد که عمرش را روی این کار گذاشته است، اما کار صنعتی کپی کردن است و ماندگار نیست. چیزی که ارزش هنری دارد ماندگار و موزه ای خواهد شد.»

انتخابی که تکرار می شود

کیقباد بذرافشان علی‌رغم همه ناملایماتی که به صنایع دستی وارد شده است بازهم از علاقه خود به هنر مشبک فلز سخن می گوید و آن را انتخابی می داند که اگر فرصتی دیگر برایش حاصل می‌شد یک بار و دوبار و صدباره انتخابش را تکرار می کرد. وی می گوید: «اگر بازهم متولد شوم مشبک فلز را انتخاب می کنم چون به کار هنری علاقه دارم. من تکنسین نساجی هستم و ۱۲ سال درکارخانه شاغل بودم اما در کنار آن کار هنری انجام می‌دادم اما بعد که کارخانه بسته شد ، فعالیتم را فقط در صنایع دستی فلز ادامه دادم. کار هنری برای من تفریح است و حتی اوقات بیکاری ام هم روی هنر و طرح‌هایم فکر می کنم. من بیشتر کارهای تلفیقی انجام می دهم یعنی فلز را با هنرهای دیگر درگیر و تلفیق می کنم و فلز علی‌رغم سختی، به‌خوبی قدرت تلفیق با دیگر هنرها را دارد و به این ترتیب فلز درعین اینکه سخت است حالت لطیفی می گیرد. »

فاجعۀ مهاجرت هنرمندان

وی حدود سه سال است که با وضع قانون جدید مشمول بیمه صنایع دستی شده است اما متاسفانه حداقل بیمه برای هنرمندانی مانند او درنظر گرفته می شود. بذرافشان دراین خصوص می گوید: «با این حداقل بیمه ای که تازه سه سال است به هنرمندان صنایع دستی تعلق گرفته است بعد از بازنشستگی تنها حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان حقوق بازنشستگی به آنها داده می شود و این زیر خط فقراست.»

بذرافشان به مهاجرت هنرمندان صنایع دستی به دیگر کشورها اشاره کرده و آن را فاجعه می خواند و می گوید: «مشبک فلز هنر بومی اصفهان است اما در شهرهای دیگر ازجمله در تهران هم آن را یادگرفته اند و کار می کنند و یا حتی در کشورهای دیگر هم به آن می پردازند و این فاجعه است که هنرمندان ما اینجا نمی توانند کار کنند و مثلا به ترکیه رفته اند و آموزش می دهند و تُرک ها این کار را ادامه می دهند و بعد ترک ها به خوبی آثارشان را می فروشند و کم کم طوری می شود که مثلا قلمزنی در ترکیه بهتر از اینجا می شود و این فاجعه ای برای همه هنرها است چون اینجا هنرمند نمی تواند شکمش را سیر کند.»

ورود دلال‌بازی به صنایع دستی

وی ورود دلال به هنر را یکی دیگر از معضلات صنایع دستی برمی شمرد و می گوید: «من چندتا اثر بزرگ کار کردم که هنوز فروش نرفته و به قول معروف توبه کار شدم. متاسفانه الان در هر زمینه ای حتی در فروش آثار هنری، دلال بازی ورود پیدا کرده است یعنی دلال باید چهار پنج برابر هنرمند بگیرد تا بگذارد معامله ای انجام شود چون اکثر کارهای سنگین هم دولتی باید خریداری شود.»

وی تأکید می کند: «یک هنرمند اگر حمایت شود و نیرو دراختیارش قرار دهند و بازاریابی جهانی داشته باشند می تواند به اندازه یک چاه نفت درآمد ایجاد کند. هیچ صنعتی این توانایی را ندارد و متأسفانه هنرمندان فقط پله ای برای دیگران و برای اسم و رسم شهرها شده اند. حتی جهانی شدن اصفهان در صنایع دستی نیز اثری نداشت و توریستی دیده نمی شود و اگر توریستی نباشد مثل این است که ما داریم جیب یکدیگر را خالی می کنیم درحالی که ما باید از بیرون ارز بیاوریم یعنی فروش به بیرون داشته باشیم، صادرات مهم است و باید روی این زمینه فعالیت شود.»

عاقبت هنرمندان الگویی برای جوانان

استاد پیشکسوت صنایع دستی فلز دو سال و نیم است که در دانشگاه هنر اصفهان نیز تدریس می کند. او تصریح می کند: «هفته ای یک روز درخدمت دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان هستم، هم‌چنین هنرجویان زیادی به کارگاه من می آیند و تا کنون بیش از ۶۰ نفر را آموزش داده ام که برخی از آنها الان هم برای خودشان کار می کنند و خبره شده اند، اما شاید تنها ۱۰ درصد دانشجویان به هنر علاقه دارند و بقیه فقط می آیند مدرکی بگیرند؛ ازطرفی متأسفانه کیفیت هنر دانشگاه اصفهان خیلی پایین است چون علاقه در ذات دانشجو نیست و این را از برخوردم با دانشجویانم به خوبی متوجه می شوم. البته استثناء هم وجود دارد و البته هنرمندان انگشت‌شماری هم هستند که توانستند کارهایشان به فروش برسانند اما این تعداد اندکی است و ۹۹ درصد هنرمندان وضعیت خوبی ندارند.»

او در علت عدم علاقه جوانان به صنایع دستی می گوید: «متاسفانه نسل جدید یک میز می خواهند و یک کامپیوتر که پشت آن بنشیند. خیلی‌ها هم به دلیل اینکه شغلی نیست به کارهای هنری رجوع می کنند اما باید علاقه ذاتی وجود داشته باشد. ازسویی دیگر عاقبتی که جوانان از هنرمندان شهر و کشورشان می بینند باعث می شود که آنها کار هنری را ادامه دهد.»

تلفیق هنر مشبک فلز با دیگر هنرها

در آثار استاد بذرافشان موضوعات مذهبی و غیرمذهبی به تناسب اثر دیده می شود و سبک او در تلفیق هنر مشبک فلز با دیگر متریال و هنرهایی مانند قلمزنی، نگارگری و طلاکوبی که آن ها را با همراهی همسر و دخترش به انجام می رساند به خوبی مشهود و البته چشم نواز است. وی تصریح می کند: «موضوعات آثاری که ما کار می کنیم هم بستگی به سفارش دارد و موضوع های مذهبی و قرآنی، شاهنامه و هم‌چنین موضوعات غیرمذهبی را شامل می شود وهم گاهی خودمان طرح می زنیم و اثر دلخواهمان را خلق می کنیم؛ ما در ضخامت های مختلفی کار می کنیم و البته به نوع کار بستگی دارد و در بُرش آن هم خیلی فرق می کند و هرچه ضخیم تر باشد مشکل تر است. ساختار فلز تا فلز هم فرق دارد آهن سخت تر از برنج یا مس است و ما بیشتر روی آهن و برنج و نقره کار می کنیم.»

وی با اشاره به اینکه مشبک چوب و مشبک فلز هر دو زیبایی های خود را دارد اما به لحاظ سختی ، مشبک فلز خیلی سخت تر از چوب است و اما وسایل ساده ای مثل کمان اره، تیغه های اره و یک دریل دارد، می گوید: «کیفیت کار، متریال، ظرافت کار و زمانی که روی کار می گذاریم همه روی قیمت خیلی اثر دارد و ما آثارمان را در اینستاگرام "بذرافشان گالری" هم عرضه کرده ایم. فضای مجازی برای شروع کار مهم است که مخاطب، آثار را ببینند اما بازهم لازم است آثار را از نزدیک دید و لمس کرد. شاید فضای مجازی برای دیدن کارهای صنعتی هنری با قیمت پایین و در تولید انبود تاثیر داشته باشد یعنی مشتری بدون دیدن حاضر به خرید بشود اما برای آثار با کیفیت و با قیمتهای بالاتر مشتری حتما باید اثر را از نزدیک ببیند و نمی شود به فضای مجازی اکتفا کرد.»

اما استاد بذرافشان همه را به هنر تشویق می کند و می گوید: «من دوست داشتم فرزندانم کار هنری انجام دهند و همه را تشویق می کنم که درکنار هر شغلی که دارند یک کار هنری هم انجام بدهند چون از لحاظ روحی خیلی موثر است و باعث پرورش خلاقیت خواهد شد. از نظر من به اوج رساندن روح انسان با هر رشتۀ هنر امکان پذیر است. من به جوانان و به هر فردی توصیه می کنم که حتما یک کار هنری در هر زمینه ای دنبال کنند چون برای پرورش روحشان خوب است و لذت بخش است. کار هنری نسبت به کارهای دیگر کاری روحی روانی است و آرامش می دهد و جوانان باید به کار هنری علاقه داشته باشند.»

وی تأکید می کند: «این یک وظیفه است که هنرمان را به نسل بعدی انتقال دهیم و اصلا اینطور نیست که با آموزش و انتقال به دیگران، آنها هنر ما را در دست خواهند گرفت و ما کنار گذاشته می شویم چرا که هر کسی بوی کار خودش را می دهد و هر هنرمند جای خودش را دارد و کسی هیچ وقت جای دیگری را نمی گیرد پس بهتر است آموزش داد چرا که بخشندگی باید در همه زمینه ها ازجمله در هنر هم وجود داشته باشد. من و دخترم شیما به هر فردی که بخواهد و علاقه داشته باشد هنرمان را آموزش داده و می دهیم. من از هیچ کس بابت آموزش ریالی نگرفتم و اصلا دوست نداشتم پولی بگیرم و پشیمان هم نیستم و همچنان هرکس هر اطلاعاتی بخواهد دراختیارش می گذارم.»

به گزارش ایمنا، با استاد کیقباد بذرافشان که فخر هنر مشبک فلز در سپاهانِ نیمه جهان و بلکه در جهان است در این کارگاهی که به واقع چونان موزه ای از مجموعه آثار مشبک فلز و چوب، قلمزنی، طلاکوبی و نگارگری است همراه می شویم و گشتی می زنیم برای دیدن و افسون شدن در هنر، و چه لذتی دارد دیدن هنر هنرمندانی که خود موزه ای زنده هستند و تاریخ شفاهی برای سپاهان... 

گزارش از: شیرین مستغاثی، سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 356852

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.