به گزارش خبرنگار ایمنا، حاشیهای کردن نقش زنان در حالی است که بسیاری از جنبشهای مهم اجتماعی و سیاسی در نقاط مختلف جهان اساساً با رهبری و هدایت برخی زنان شاخص شکل گرفته، پیش رفته و حتی به تحولی عظیم در جامعه محل رخ دادن آن انجامیده است.
بر این اساس، خبرگزاری ایمنا میکوشد در سلسله گزارشهایی به معرفی برخی از این زنان تأثیرگذار بپردازد و نگاهی به حرکتهای جسورانه این نخبگان مؤنث داشته باشد تا الهامبخش اعتماد به زنان در بین خود آنها و نیز از سوی کسانی باشد که هنوز به تواناییهای بانوان با دیده تردید مینگرند.
طالبان؛ نمیتوانی مانع درس خواندن من بشوی
دره سوات در شمال شرق پاکستان و در میانه کوههای سر به فلک کشیده هندوکش و در ۱۶۰ کیلومتری اسلامآباد واقع شده است. این مکان به خاطر کوههای بلند، سبزهزارهای گسترده و دریاچههای با آب زلال، «سوییس منطقه» نامیده میشود، اما افسوس که این منطقه زیبا و توریستی در پاکستان از دیرباز در تصرف متعصبین مذهبی و به خصوص گروه بنیادگرا و خشن طالبان بوده است. گروه اسلامگرای طالبان این منطقه را در نوامبر ۲۰۰۸ به تصرف درآورد. «مولانا فضلالله»، رهبر گروه مسلح اسلامگرای طالبان در منطقه سوات، آموزش و پرورش دختران را در این منطقه ممنوع کرد و بیش از ۱۷۰ مدرسه و ساختمان دولتی را بمبگذاری کرده یا سوزاند. یکی از فرماندهان محلی نیروهای طالبان در سال ۲۰۰۹ تهدید کرد هر دختری که از تاریخ پانزدهم ماه ژانویه (بیست و ششم دیماه آن سال) در دره سوات به مدرسه برود، کشته خواهد شد.
"تحصیل یکی از نعمتهای زندگی و یکی از ضروریات آن است." –ملاله یوسفزی
ملاله یوسفزی ۱۲ ژوئیه ۱۹۹۷ میلادی در چنین ناحیهای چشم به جهان گشود. ضیاءالدین یوسفزی، پدرش، از افراد تحصیلکرده و جزو ساکنین شریف و مورد احترام و اعتماد محلی بود. وی از همان آغاز تسلط طالبان بر منطقه سوات، از منتقدان سرسخت سیاستهای سختگیرانه این گروه بود. او بهخصوص نمیتوانست بپذیرد که ملاله و دیگر دخترانش به خاطر قوانین تنگنظرانه طالبان از تحصیل علم محروم شوند. ضیاءالدین به خاطر فعالیتهایش بر ضد طالبان مورد حمله تروریستی این گروه قرار گرفت، ولی خوشبختانه جان سالم به در برد.
ملاله هنگامی که به سن تحصیل رسید، با تشویق پدر و با لباس مبدل به مدرسه میرفت و علاقه روزافزونی به تحصیل علم و کسب آگاهی از خود نشان میداد. وقتی میدید بسیاری از همبازیهای دوران کودکی و بسیاری از دختران همسایه به خاطر ترس از تهدید هرروزه تروریستهای طالبان از رفتن به مدرسه محرومند، با وجود سن کم، صفحه وبلاگ شخصی در اینترنت به راه انداخت و در آن نظرات خود در مورد حق تحصیل کودکان و بهخصوص دختران و خاطرات هر روزهاش را منتشر میکرد. این وبلاگ با استقبال بسیاری روبهرو شد و نظرها را به سمت ظلمی که گروه طالبان در حق کودکان و دختران در محروم ساختن آنها از تحصیل روا میداشت، جلب کرد.
همین مسئله و مطرح شدن نام ملاله در جامعه، نظر طالبان جنگسالار را به خود جلب کرد. در روزها و ماههای پیش رو ملاله و خانوادهاش بارها تهدید به مرگ شدند؛ تهدیدی که عاقبت جنبه عملی به خود گرفت.
ترور نمیتواند آرزو و اراده را بکشد
ملاله در روز ۹ اکتبر ۲۰۱۲ در منطقه دره سوات در شمال غرب پاکستان و هنگامی که از مدرسه به خانه بازمیگشت هدف تیراندازی قرار گرفت. او با بقیه بچهها در اتوبوس مدرسه نشسته بود که گروهی از مردان طالبان اتوبوس را متوقف میکنند و بالا میآیند. مردی فریاد میزند: «بگوییدکدامتان ملالهاید، اگر دهانتان را باز نکنید، همه را میکشم». ملاله شناسایی میشود. مردان به سرش شلیک میکنند. او به شدت زخمی میشود. طالبان پاکستان مسئولیت ترور را به عهده گرفت و ملاله را «نماد کفر و هرزگی» خواند.
بعد از حمله، ملاله به بیمارستان منتقل شد و گلوله از سرش خارج شد. او پس دوره طولانی و سخت نقاهت، بالاخره در تاریخ ۴ ژانویه ۲۰۱۳ از بیمارستان مرخص شد. طالبان پیشاپیش اعلام کرده بودند که اگر او زنده بماند، او را خواهند کشت.
به نظر میرسید تنگنظری و تعصب کور طالبان توانسته بود در خاموش کردن صدای ملاله پیروز شود. تلاشها و آرزوهای این دختر نوجوان در جهت احقاق حقوق اولیه دختران هم سن و سالش، آن هم در محیطی چنین خطرناک و پرتنش، عبث و دستنیافتنی به چشم میآمد.
اما ملاله یوسفزی دختری نبود که بتوان حتی با شلیک به مغزش، او را از آرزویش، یعنی روشنگری و اطلاعرسانی جهانی درباره وضعیت اسفبار دختران و زنان سرزمینش بازدارد. او تنها شش ماه پس از مرخص شدنش از بیمارستان، با بدنی رنجور و اندامی نحیف، اما با قامت و ارادهای استوار در برابر نمایندگان کشورهای جهان در سازمان ملل متحد حاضر شد. ملاله در روز ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۳ با بغضی در گلو و صدایی لرزان از ضعف بدنی، اما قدرت گرفته از نیروی ایمان، از حق تحصیل برای همه کودکان دفاع کرد. همچنین خواستار تلاشی جهانی علیه بیسوادی شد.
او از تمامی قدرتهای جهان خواست تا استراتژیهای خود را در جهت برقراری صلح تغییر دهند و در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد که برای احقاق حقوق زنان خواهد جنگید، به این دلیل که آنها بیش از همه در رنج هستند. همچنین از سیاستمداران خواست تا برای تضمین اینکه همه کودکان از حق راهیابی به مدرسه برخوردار باشند، دست به اقدامات ضروری بزنند.
روز ۱۲ ژوئیه، روز تولد ملاله و همچنین روز اولین سخنرانی متهورانه وی در سازمان ملل، در تقویم این سازمان به نام روز «ملاله» نامگذاری شده است. انگار ترور او نتیجه عکس داده بود؛ طالبان نه تنها نتوانستند صدای ملاله را خاموش کنند، بلکه صدایش را به فریاد آزادیخواهی همه دختران و زنان جهان تبدیل کردند. اراده ملاله توانسته بود جهل و تعصب جوامع سنتی را که هر روزه حقوق دختران و زنان خود را زیر پا میگذارند، در مجامع بینالمللی فریاد بزند.
ملاله یوسفزَی هنگام سخنرانی پذیرش جایزه صلح نوبل
دخترها میتوانند دنیا را عوض کنند
ملاله اکنون ۲۱ سال دارد. چند سالی از ترور او و نجات معجزهآسایش از مرگ میگذرد. او در این سالها هرگز از پا ننشسته است. تمام اوقاتش را صرف آگاهی بخشی جهانی در جهت همان هدف اولیهای که نزدیک بود جانش را بر سر آن بگذارد، صرف میکند. اعتقاد او بهدرستی راهی که انتخاب کرده، او را یاری میکند تا ادامه راهش را راسختر از گذشته ادامه دهد.
پس از سخنرانی تکاندهندهاش در سازمان ملل، در بسیاری از بنیادهای جهانی و نشستهای حقوق بشری و حقوق زنان، پا به پای بزرگان اندیشه و اندیشوران حقوق بشری سخنرانی کرده و توجهها را بیش از پیش به ظلمی که در بسیاری از نقاط جهان به زنان و دختران در هر زمینهای میشود، جلب میکند.
تلاشهای خستگیناپذیر این دختر نوجوان جوایز مهمی را برای او به ارمغان آورده است. ملاله در تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳ (۱۸ مهر ۱۳۹۲) جایزه آزادی اندیشه پارلمان اروپا موسوم به جایزه «ساخاروف» را دریافت کرد. وی به خاطر تلاش برای آموزش همگانی، به همراه کایلاش ساتیارتی، فعال حقوق کودکان از هند برنده مشترک جایزه صلح نوبل سال ۲۰۱۴ شد. ملاله یوسفزی هنگام دریافت جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۱۴ میلادی، تنها ۱۷ سال داشت. وی جوانترین فردی است که تا کنون برنده این جایزه شده است.
وی در بخشی از سخنرانی خود هنگام دریافت جایزه صلح نوبل چنین میگوید: « مهم نیست که پوستتان چه رنگی است، مهم نیست با چه زبانی صحبت میکنید و به چه دینی ایمان دارید. مهم این است که ما همه باید به چشم انسان به یکدیگر نگاه کنیم و به هم احترام بگذاریم و همگی برای به دست آوردن حقوقمان، برای حقوق کودکان، برای حقوق زنان، برای حقوق همه انسانها بجنگیم.»
گردآوری و تنظیم از: احمدرضا مجدنیا-خبرنگار سرویس سیاسی ایمنا
نظر شما