به گزارش خبرنگار ایمنا، پژوهش هایی که در گذشته در مورد تاثیر کار کردن مادر بر پرورش فرزندان اجرا شده بودند، معمولاً حاکی از تاثیرات منفی آن بودند، اما امروزه تحقیقات نشان می دهند که کار کردن مادر می تواند بر روی رشد روانی کودک تاثیر مثبت داشته باشد. این تفاوت نتایج به میزان زیادی ناشی از تغییر نقشهای سنتی زنانه و مردانه، از جمله رایج شدن کار کردن زنان و همکاری مردان در امور خانه و فرزندان است. میزان حمایت شوهر از زن، سازگاری زوجین، نوع شغل زن و شوهر از جمله عواملی هستند که بر چگونگی تاثیر شاغل بودن مادر بر تربیت کودک اثر میگذارند.
احترامالسادات ابطحی، کارشناس مطالعات خانواده در خصوص تاثیر اشتغال مادر در خانواده بر روی رفتار فرزندان اظهار میکند: پسران و دخترانی که پدر و مادر شاغل دارند به تساوی زن و مرد در زندگی زناشویی و شغلی اعتقاد بیشتری دارند. این مطلب بدان معناست، که این پسران احتمالاً پس از ازدواج در کارهای منزل و نگهداری از بچهها بیشتر به همسر خود کمک میکنند. همچنین دخترانی که مادران شاغل دارند، از آنجایی که از دوران طفولیت الگویی از یک زن موفق را پیش رو دارند که هم به وظایف همسری، هم به وظایف مادری و هم به وظایف شغلی خود می رسد، به احتمال بیشتری ادامه تحصیل می دهند و مشاغل رده بالا به دست میآورند. این نتایج در خانوادههایی که پدر از کار کردن مادر حمایت کرده و مادر نیز از کار خود راضی است، قویتر است. همچنین اگر فرزندان شغل مادر خود را ارزشمند بدانند، نسبت به آن احساس غرور کرده و اعتماد به نفس آنها از این طریق نیز افزایش مییابد.
افزایش میزان استقلال و مسئولیت پذیری
وی معتقد است: داشتن یک مادر شاغل میتواند به کودکان یادآوری کند که آنها میتوانند روی پای خودشان بایستند. کودکانی که مادران شاغل دارند، حداقل بخشی از روز را با بزرگسالانی به غیر از والدینشان می گذرانند. این جدایی که موجب احساس گناه بسیاری از مادران شاغل میشود در واقع میتواند احساس خود اتکایی را در کودک پرورش دهد که سبب افزایش میزان اعتماد به نفس کودک میشود. کودکانی که والدین شاغل دارند تکالیفشان را به خوبی انجام داده و اغلب از خواهران و برادران کوچکتر خود مراقبت می کنند و نتیجه این امر مسئولیت پذیری زیاد این کودکان است.
امروزه بسیاری از مهدهای کودک علاوه بر نگهداری از کودکان، کلاسهای آموزشی را با توجه به سن آنها برگزار میکنند که از بین آنها میتوان به کلاسهای نقاشی، زبان، سفال گری، ورزش و... اشاره کرد. این آموزشها میتوانند کودکان را برای ورود به پیش دبستانی و مدرسه آماده کنند.
ابطحی در این باره میگوید: بیشتر والدین شاغل ترجیح میدهند زمانی که کودکشان توانایی حرف زدن پیدا کرد، به جای داشتن پرستار روزانه در خانه، به مهد کودک برود. این تصمیم چند مزیت دارد از جمله در مهد کودک از فرزند شما به همراه تعدادی از کودکان همسن و سالش نگهداری میشود، که این کار موجب یادگیری مهارتهای اجتماعی و تقویت آنها در کودک میشود. این امر به ویژه برای تک فرزندان بسیار سودبخش است..
افزایش اعتماد به نفس مادران شاغل
این کارشناس مطالعات خانواده میگوید: یکی از منابع افزایش اعتماد به نفس موفقیتهایی است که ما کسب میکنیم. کار کردن و احساس مفید بودن در جامعه به خودی خود سبب به وجود آمدن احساسات خوبی در ما میشود. اگر ما از شغل رضایت داشته و در آن موفق نیز باشیم، این احساسات خوب پایدار شده و سبب افزایش اعتماد به نفس شغلی میشود. حال اگر ما علاوه بر کار، از زندگی زناشویی و شیوه فرزندپروری خود نیز خشنود باشیم، عزت نفس کلی ما تقویت خواهد شد.
ابطحی اضافه میکند: یکی از مشکلاتی که اکثر مادران شاغل به آن اشاره می کنند، گذراندن زمان کمتری با فرزندان است. اما نتایج پژوهشها نشان داده اگرچه مادران شاغل وقت کمتری را با کودکان خود می گذرانند، اما میزان زمانی که پدران این خانواده ها صرف فرزندان خود می کنند، بیشتر از پدرانی است که همسرانشان خانه دارهستند. این امر موجب نزدیکی بیشتر بچه ها با پدر شده و احتمالاً به افزایش صمیمیت و استحکام خانواده کمک می کند.
مادران شاغل علاوه بر مسئولیت خانه و فرزندان، وظایف کاری را نیز به عهده دارند. برای بسیاری از زنان به ویژه آن دستهای که همسرانشان در امور خانه و فرزندان به آنها کمک نمی کنند، رسیدن به همه این امور و وظایف به واقع مشکل است و ممکن است موجب ایجاد فشار روانی در آنها شود. زمانی که افراد دچار فشار روانی مستمر میشوند، میزان انرژی و همچنین صبر و تحمل آنها کاهش مییابد.
این کارشناس مطالعات خانواده در این زمینه نیز اظهار میکند: زنان شاغل باید بتوانند بین نقشهای مختلف هماهنگی به وجود بیاورند تا هیچ کدام از بخشهای زندگی آنها دچار آسیب نشود. البته ممکن است گاهی یک بخش از زندگی آنها دچار مشکلاتی شود اما این موضوع ممکن است حتی برای زنانی که فراغ بال بیشتری دارند نیز به وجود بیاید، بنابراین باید با تدبیر و خویشتن داری درصدد رفع مشکلات برآیند.
از آنجایی که مادران شاغل زمان کمتری را در منزل به سر می برند و وظایف بیشتری را بر عهده دارند، لازم است برای رسیدن به همه کارهای خود برنامه ریزی کنند. زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار، برنامه منظم تری دارند و بیشتر از آنها به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود می رسند.
مهم ترین گام، اقدام برنامه ریزان و کارشناسان مربوط برای آموزش و تواناسازی مادران شاغل خواهد بود. واقعیت این است که نقش حساس زنان در تولید و توسعه اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی وسیاسی هنوز در جامعه ما پنهان و یا کمرنگ است به طوری که یا به چشم نیامده و یا بهای کمتری به آن داده شده است ولی این یک واقعیت انکارناپذیر است که با اشتغال، مشارکت، کارآفرینی و تقویت توانمندیهای هرچه گسترده زنان در توسعه اقتصادی، زمینه مناسبی برای بروز و ظهور استعدادها و قابلیتهای بالقوه این نیمه جمعیت کشور پدید میآید.
کسب موفقیت شانسی نیست، بلکه طبق قوانینی کامل و تمام عیارصورت میگیرد، صلح و آرامش، سلامتی و بسیاری از پیروزیها با تفکر موفقیت آمیزبه دست میآید.مادران شاغل توانمند باید بیاموزند که برای رسیدن به آنچه که در رویاهای خود به آن میاندیشند مسیرهایی وجود دارد که توسط دیگران آموخته و آزمون و خطا شده است و آنها نیز با به کارگیری این تکنیکها میتوانند به بالاترین کارایی خود دست یابند.
نظر شما