به گزارش خبرنگار ایمنا، محمود احمدی نژاد که هشت سال سکان ریاست جمهوری نظام جمهوری اسلامی را در دست داشت و حال نیز عضو نهاد مهم مجمع تشخیص مصلحت نظام است، بر اساس گفته دادستان دیوان محاسبات، در «۵ پرونده نفتی و ۲ پرونده غیرنفتی تخلفاتی را مرتکب شده است».
فاضل موسوی، عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس هشتم پیش از این به خبرآنلاین گفته بود که «احکام صادره برای احمدینژاد بیشتر از هفت حکم است، اما طبق اخباری که از منابع موثق به من رسیده، ۱۱ حکم قطعی علیه ایشان صادر شده است». چنین موضع گیریهایی در حالی صورت میگیرد که رییس دولتهای نهم و دهم هنوز برای پاسخگویی و محاکمه احتمالی به هیچ دادگاهی فرا خوانده نشده است.
در همین رابطه سؤال جدی که افکار عمومی جامعه را به خود مشغول کرده این است که با وجود تخلفات آشکار و حاشیهسازیهای اخیر محمود احمدینژاد چرا دستگاه قضایی به طور علنی و مشخص به پرونده وی رسیدگی نمیکند. این سؤالی است که از امیرحسین زارعی محمودآبادی، کارشناس مسائل سیاسی پرسیدیم و مشروح آن را در ادامه مطلب میخوانید.
نظر شما در رابطه با عملکرد آقای احمدینژاد چیست؟
در مورد پرونده تخلفات دکتر احمدینژاد، در ابتدا باید از نظر قضایی تحقیقاتی در رابطه با ایشان انجام شود. اما درباره بازخورد عملکرد او میتوان گفت ایشان طرفدارانی در کشور دارند که علاقه بسیاری به وی دارند و ایشان محبوبیت بسیاری در بین آنها دارند. اغلب طرفداران احمدینژاد قشر ضعیف و رو به پایین جامعه هستند. از سوی دیگر افرادی هم هستند که علاقه ای به ایشان ندارند و او را شخصیتی به شدت منفور میدانند.
برخی از مقامات قضایی اعلام کردهاند که تخلفات احمدینژاد محرز است، به نظر شما چرا تا کنون، برخورد قانونی با او صورت نگرفته است؟
باید کمی واضحتر در مورد این تخلفات صحبت کنیم؛ اگر آقای احمدینژاد، چه خود ایشان و چه اطرافیان و طرفدارانشان نظیر آقایان اسفندیار رحیممشایی، مجتبی هاشمیثمره و حمید بقایی واقعاً جرمی را مرتکب شدهاند، قوه قضاییه باید کیفرخواستی شفاف صادر و به این تخلفات رسیدگی کند.
آیا میتوان گفت این مساله به کمکاری قوه قضاییه در این زمینه مربوط میشود؟
در خصوص عدم رسیدگی به تخلفات ایشان و اطرافیانشان، به عنوان مثال آقای مشایی که دادگاهشان نیز برگزار شد و ادعا کردند که "برخلاف قانون، کیفرخواستی به ایشان داده نشده است"، میتوان گفت در صورت صحت، این امر نشان دهنده کمکاری قوه قضاییه در این زمینه است. قوه قضاییه باید در صورت وجود و اثبات تخلف، طبق قانون ابتدا کیفرخواست این افراد را صادر کند و همچنین اگر دادگاهی زوایای امنیتی ندارد، باید به صورت علنی برگزار شود و روند رسیدگی به تخلفات به گونهای باشد که این جریان یکبار برای همیشه برای مردم شفافسازی شود.
مردم باید بدانند فردی که به مدت هشت سال در جایگاه رییس جمهور کشور را اداره کرده است، آیا کار را درست انجام داده است یا خیر و آیا مرتکب تخلفی شده است یا خیر. تمام این موارد باید برای عموم مردم شفافسازی شود. در هر حال به نظر بنده در حال حاضر قوه قضاییه باید به طور صریح و شفاف به این موضوع رسیدگی کند و یکبار برای همیشه این مسأله را فیصله دهد.
این که ایشان یا هر کدام از اطرافیانشان مرتکب تخلف شدهاند یا خیر و اگر مرتکب تخلف شدهاند، چرا رسیدگی نمیشود، نکته بسیار مجهولی است. این نکته را هم باید در نظر داشت که حیات سیاسی آقای احمدینژاد همچنان ادامه دارد و ایشان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و با حکم رهبری در این جایگاه منصوب شدهاند.
چه آقای احمدینژاد و چه هر کدام از اطرافیانشان در صورتی که مجرم باشند، باید برای آنها کیفرخواست صادر شود و طبق قانون با ایشان برخورد شود و اگر هم مجرم نیستند باید توجه شود که این دستگیریها و حواشی خبری که پیرامون این موضوع ایجاد میشود برای کشور واقعاً مضر است و هزینههایی را به دنبال دارد.
به نظر شما رسیدگی به تخلفاتی که به آقای احمدینژاد و اطرافیانشان نسبت داده میشود چه زمانی انجام خواهد شد؟
دو نکته را نباید از یاد برد؛ نکته اول این که دوره ریاست آقای صادق آملیلاریجانی بر قوه قضاییه رو به اتمام است و اینطور که از شواهد امر پیداست احتمالاً حکم ایشان تمدید نخواهد شد، گمانههایی مطرح شده که رهبری آقای «محمدرضا مدرسی»، که از چهرههای شورای نگهبان هستند را به عنوان جانشین ایشان انتخاب خواهند کرد. نکته دوم، با توجه به صحبتهای رهبری و منش چند دهه گذشته ایشان، هر رییس قوه باید پیش از پایان دوره خود، کارهای خود را تکمیل کند و سپس قوه را به شخص بعدی واگذار کند. این امر درمورد تمام قوهها از جمله مجریه، قضاییه و مقننه صادق است و امری بدیهی و طبیعی است.
بنده فکر می کنم آقای آملی لاریجانی در این مدت کوتاهی که از دورهشان باقی مانده است، لازم است تعدادی از پروندهها را شفافسازی کنند و بعد از رسیدگی به پروندهها حکم لازم و قطعی را برای افراد، از معاندان جمهوری اسلامی گرفته تا برخی افراد سیاسی در درون نظام نظیر آقایان احمدینژاد، مشایی، بقایی، هاشمیثمره، جوانفکر و سایر اطرافیان و نزدیکان آقای احمدینژاد صادر کنند.
این حواشی پیرامون تخلفات آقای احمدینژاد و اطرافیان ایشان چه هزینههایی برای کشوردارد؟
کاملاً طبیعی است که چنین مسألهای برای کشور هزینه دارد. وقتی شخصی که مدت هشت سال رییس جمهور کشور بوده و با رأی حداکثری مردم به این سمت گماشته شده است، علاوه بر این، هشت سال با عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی کشور فعالیت داشته و بسیاری از اطلاعات و اسرار محرمانه نظام در اختیار ایشان قرار داشته، در معرض اتهام قرار میگیرد، چه به درست چه غلط، وارد شدن ایشان به یک چالش و نزاع، منجر به ایجاد نوعی اصطکاک بین احزاب سیاسی میشود و طبیعی است که این اتفاق هزینههای مادی و معنوی به مجموعه نظام تحمیل می کند.
منظورتان از هزینههای مادی و معنوی که اشاره کردید، چه مواردی است؟
میتوان گفت هزینههای معنوی ناشی از این مسائل سنگینتر است؛ زیرا به نوعی به سمت افشاگری سوق پیدا کرده و منجر میشود برخی افراد به سمت افشاگری بروند. افشاگری برخی مدیران نظام علیه یکدیگر، آسیب بسیاری را به نظام جمهوری اسلامی و اعتماد مردم وارد میکند. ما نباید فراموش کنیم که کشور ما نزدیک به ۲ سال درگیر جنگ داخلی و هشت سال جنگ تحمیلی بوده است. نظام ما نظامی است که مردم پا به پای انقلاب آن ایستادگی کردهاند و شهدا و جانبازان بسیاری تقدیم این انقلاب و کشور کردهاند و کمتر خانوادهای در کشور ما است که با مسائل جنگ و شهید و شهادت در ارتباط نباشد.
از این رو این حواشی با شرایط فعلی هزینه معنوی واقعاً هنگفتی به نظام وارد می کند؛ نخست این که این افشاگریها ممکن است بیشتر شبیه دعواهای سیاسی شود و دوم این که این مسائل باعث به وجود آمدن قطببندیهای جدید در کشور میشود. اکنون ما شاهد طیفهایی نظیر اصلاحطلبان، اصولگرایان و طیف سومی تحت عنوان طیف احمدینژادی هستیم و این سه طیف در برخی موارد به هیچ عنوان با یکدیگر کنار نمیآیند و تعامل نخواهند کرد. این لجبازیها و بداخلاقیها هزینههای سنگینی را به دنبال دارد.
این درگیری ها هزینههای مادی را نیز دنبال دارد. زیرا این هزینههای معنوی که برای کشور تراشیده میشود و حرفهای نسنجیده برخی افراد وابسته به این سه جناح که از روی حب و بغض مطرح میشود، سوء استفاده دشمن را به دنبال دارد. دشمن به طور کاملاً جدی به کشور ما تحریم و فشار اعمال میکند. وقتی در این میانه در کشور ما افشاگری هم اتفاق بیافتد، در واقع نقاط ضعف کشورمان به دشمن نشان داده میشود و دشمن از این نقاط ضعف استفاده میکند و هزینههای اقتصادی ما را بالا میبرد و نتیجه آن وارد آمدن فشار به مردم میشود.
به نظر شما راهکار منطقی رفتار با احمدینژاد چیست؟
در هر حال به نظر بنده ماجرای آقای احمدینژاد و یارانشان لازم است از سوی قوه قضاییه یکبار برای همیشه تمام شود، با توجه به عرف موجود، احساس میکنم که آقای آملی لاریجانی تا پایان دوره خود تکلیف پروندههایی که در مورد آقای احمدینژاد و اطرافیانشان وجود دارد را روشن و حکم را صادر میکنند. این اقدام لازم است یکبار برای همیشه انجام شود، در غیر این صورت کاملاً طبیعی و بدیهی است که همه، حتی بسیاری از مخالفان آقای احمدینژاد هم حق را به ایشان بدهند؛ چرا که ایشان در صورتی که مجرم هستند باید به آن رسیدگی شود. به نظر بنده این رسیدگی بهتر است توسط آقای آملی لاریجانی انجام شود تا از تحمیل هزینههای بیشتر به کشور جلوگیری شود.
نظر شما