به گزارش خبرنگار ایمنا، در فرآیند تدوین طرحهای شهری توجه به بسیاری از نکات ضروری است، در این بین لزوم طی یک فرآیند منطقی همراه با تعاملات مناسب میان گروهها و اقشار مختلف جامعه اهمیت بسزایی دارد، زیرا طرحهای شهری که اکنون در کشور مرسوم است، به نوعی منسوخ شده و به گفته کارشناسان مربوط به دهه ۴۰ شمسی است؛ بنابراین در تهیه این طرحها باید به اصل انعطافپذیری، بهروز بودن و همچنین نقش مردم توجه شود، زیرا مشارکت مردم در تهیه این طرحها در کنار تعیین چشماندازی انعطاف پذیر تاثیر بسزایی در درصد موفقیت طرح های شهری دارد.
در این راستا به منظور بررسی ضرورت تدوین طرح های شهری از جمله طرح جامع شهر اصفهان با امیرحسین شبانی، کارشناس شهرسازی و عضو هیئت علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد نجف آباد به گفت و گو نشستیم.
ضرورت تدوین چشمانداز برای طرح جامع شهر اصفهان در حوزه شهرسازی چیست؟
با توجه به گستردگی مسائل شهرسازی و جنبههای متفاوت آن، همینطور دغدغه و مشکلات مطرح در شهر اصفهان لزوم توجه به تدوین طرح جامع شهر اصفهان اجتناب ناپذیر است؛ کلان شهر اصفهان سالیان سال است که با چالشهایی مواجه است، البته نحوه برخورد با این مسائل در زمان مدیریتهای مختلف شهر متفاوت بوده است. در دوره جدید مدیریت شهری نیز سیاستها و راهکارهای متنوعی برای اداره شهر در نظر گرفته شده است و ارزیابی درباره بازدهی و درصد موفقیت این سیاستها در حوزههای مختلف شهرسازی در آینده باید مورد بررسی قرار گیرد؛ این حوزهها شامل اقتصاد شهری، فرهنگ شهری وکالبد شهر است، یکی از اولویتهای مطرح شهرهای کشور به خصوص کلانشهر اصفهان، اقتصاد شهری و بحران مدیریت شهری است.
سالیان سال است که با درآمدهای ناپایدار در حوزه شهری مواجه هستیم و امروزه این مسئله خود را به صورت جدیتر در حوزه مدیریت شهری نشان میدهد؛ همچنین ساختار مدیریت شهری یک ساختار یکپارچه و منسجم نیست، زیرا دستگاههای تصمیمگیرنده در حوزه مسائل شهری بسیار متعدد هستند، بنابراین وحدت رویهای در این زمینه وجود ندارد.
مدیریت واحد شهری بحث امروز کلان شهر اصفهان است و نبود مدیریت واحد در برخی زمینهها خود را به صورت حادتری نشان میدهد؛ از طرف دیگر ما با بحرانهایی مواجه هستیم که دستاورد چندین ساله است؛ بحرانهایی نظیر بحرانهای زیست محیطی که امروزه به طور ملموس قابل فهم و درک است.
در مباحث کالبدی نیز بافت تاریخی شهر اصفهان در ساختار این شهر جایگاه ویژهای دارد، اما متاسفانه در سالهای اخیر به بافت تاریخی شهر اصفهان توجه کافی نشده است؛ شهر پدیده ای پیچیده و چند لایه است، بنابراین انتظار نمی رود مدیریت جدید شهری به یکباره قادر به رفع بسیاری از مسائل شهری در زمان کوتاه باشد.
با وجود این مشکلات تدوین چشم انداز و برنامه استراتژیک برای شهر ضروری است؛ در طرح استراتژیک چشم اندازی برای آینده شهر در نظر گرفته می شود سپس با تعیین راهبردها و سیاست های مشخص، بستر رسیدن به چشم انداز تحقق مییابد.
طرحهای جامع مربوط به گونهای متفاوت از طرح های شهری است، بنابراین تا زمانی که نظام برنامه ریزی استراتژیک به طور کامل در سیستم مدیریت شهری نهادینه نشود تعیین چشم انداز نمی تواند مشکلات شهر را حل کند؛ در واقع تعیین چشم انداز یک بحث تخصصی به شمار می رود و برای رسیدن به چشم اندازی مطلوب برای آینده یک شهر باید بسته کاملی از سیاست ها، راهبردها و ابزارها در نظر گرفته شود .
تعیین یک چشم انداز صرفا نمی تواند تضمین کننده موفقیت طرح های شهری در آینده باشد، از این رو برای رسیدن به چشم انداز مطلوب باید نیروهای متخصص، بستر های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی مهیا باشد و زمینه های تحقق یک سیاست یا راهبرد فراهم شود.
علت زمانبر بودن تدوین و اجرای طرح های شهری چیست؟
در ساختار کلی مدیریت شهر، نبود مدیریت واحد به چشم می خورد؛ تعدد نظامات تصمیم گیری در شهرها ، مدیریت شهرها را با چالشهایی روبرو کرده است که در نتیجه بسیاری از طرحهای شهری با تعویق مواجه میشود یا در بازه زمانی طولانی به انجام میرسد، بنابراین لزوم تغییر طرحهای شهری به دلیل ناکارآمدی از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
این طرحهای ناکارآمد که از کشورهای دیگر وارد نظام شهرسازی ما شده است، سالها است در خود این کشورها منسوخ شده است و دیگر استفاده نمیشود، این طرحها متعلق به دهه ۴۰ شمسی است.
علت ناکارآمدی طرح های جامع شهری چیست؟
علت ناکارآمدی طرح های جامع، برنامهریزیهای بلند مدت با توجه به تغییرات سریع در ساختارهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی شهر است؛ علاوه برآن طرح جامع حاوی یک سری پیش فرضهای ساده و فاقد تحلیلهای جامع است.
تغییرات بنیادی باید در نوع نگاه به شهر، قوانین و آیین نامههای مطرح انجام گیرد بنابراین مدیران شهری، متخصصان و مشاوران درتهیه طرح های شهری باید نوع نگاه خود را تغییر دهند.
تفاوت طرح جامع شهر و طرح استراتژیک چیست؟
استفاده از طرح های استراتژیک صرفا نمیتواند برای مدیریت شهرها مفید باشد، بنابراین این طرح ها باید بومی سازی شود؛ در واقع باید دستاوردهای این طرح درکشورهای دیگر مورد بررسی قرار گیرد، سپس با توجه به شرایط کشور، محله و منطقه مورد نظر یک نسخه بومی در زمینه مدیریت شهری ایجاد شود.
برنامهها یا طرح های در نظر گرفته برای شهرهای مختلف با یکدیگر متفاوت است و این به دلیل پیچیدگی مسائل مدیریت شهری و سرعت بالای تغییرات در شهر منتخب است، بنابراین لزوم بومی سازی سیاستهای مدیریت شهری از اهمیت بالایی برخوردار است که در این مسیر برنامه ریزی استراتژیک به دلیل کارایی بهتر بر طرح جامع شهر برتری دارد، البته استفاده مطلوب از برنامه استراتژیک در گرو بومی سازی این طرح شهری است.
راه حل ایجاد یک طرح مناسب و کارآمد برای شهر چیست؟
تابوی طرح های منسوخ باید شکسته شود، بر این اساس برای تعیین یک طرح و برنامه شهری مناسب باید از شتابزدگی جلوگیری کرد، همچنین باید بررسی های لازم درباره طرح های جامع شهری در طی سالهای استفاده از این طرح انجام گیرد که در این راستا دید روشنی نسبت به کارایی این طرح به دست می آید و نکات قوت و ضعف طرح های جامع شهر مشخص می شود؛ این مهم نیازمند انجام یک پژوهش منسجم است که در این پژوهش همه تجربیات مثبت و منفی طرح جامع به خصوص در کلان شهر اصفهان باید مورد بررسی قرار گیرد.
در گام بعدی متخصصان و مدیران شهر باید با ادبیات شهرسازی روز دنیا آشنا شوند تا تجربیات منفی گذشته تکرار نشود سپس نسبت به بومیسازی این سیاستها اقدام کنند؛ بنابراین این مهم نیازمند آگاهیسازی عمومی و ایجاد بسترهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.
مردم چه نقشی در اجرای طرح های شهری دارند؟
چنانچه مردم با طرح های شهری همراهی نکنند درصد موفقیت این طرح ها کاهش مییابد، این تجربه در همه کشورهای دنیا ملموس و مورد توجه است، بنابراین اگر مدیران شهر، نقش مردم را در طرحهای شهری لحاظ نکنند این طرحها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
چنانچه طرح های جامع با همان سبک و سیاق گذشته و نگاه بالا به پایین انجام شود تغییری در میزان بازدهی این طرح ها و نحوه مدیریت شهری به وجود نخواهد آمد؛ سالها است که طرح های مشارکت جویانه در همه دنیا مرسوم شده است، در این طرح ها همهی ذینفع ها از کوچکترین واحد اجتماعی گرفته تا واحدهای کلان اجتماعی در مدیریت شهری نقش دارند.
شهروندان، متخصصان و مدیران سه ضلع مثلثی هستند که می توانند در توسعه شهر نقش داشته باشند، در این میان رسانهها ، رسالت ارتباط صحیح و تعامل گرا با این متخصصان را برعهده دارند، اگر همهی این سه ضلع مثلث همراه با یک رسانه آگاه و تعامل گرا در ارتباط با یکدیگر قرار گیرند؛ طرح های شهری به نتیجه مطلوب خواهد رسید، بنابراین این تعامل باید در سطح خرد و کلان انجام گیرد و از نگاه تک بعدی به مسائل شهری پرهیز شود.
علت عدم همراهی شهروندان با طرح های شهری چیست؟
بحران اعتمادسازی میان شهروندان و مدیریت شهری باعث کاهش سرمایه اجتماعی شده است و این بحران به دلیل برخی ریشه های فرهنگی و تاریخی در کشور است، البته بافت اجتماعی در شهرها و محلات مختلف متفاوت است، بنابراین تعاملات صورت گرفته نیز باید متناسب با بافت محلات باشد؛ جایگاه سازمان های مردم نهاد در زمینه ایجاد این اعتمادسازی بسیار مهم است و انجمن های محلی یا اجتماعهای کوچک باید به رسمیت شناخته شود؛ چنانچه این اجتماع های کوچک در حوزه تصمیمگیری های شهری وارد شود؛ اعتمادسازی شروع به شکل گیری می کند؛ البته این فرآیند زمان بر و پیچیده است.
مدیریت شهری باید به جامعه شهری شکل دهد، زیرا این جامعه هر روز تحت تاثیر امواج مختلف نظیر شبکه های اجتماعی، بحران اقتصادی و سایر مسایل مطرح قرار دارد، اما چنانچه دریک نظام اجتماعی تعریف شده، گروهها و سازمانهای مردم نهاد به صورت رسمی و در مقابل قانون حضور و بروز داشته باشند؛ اعتماد سازی شکل می گیرد؛ اگراین بسترها فراهم نشود؛ مدیریت شهری اقبالی برای حضور و همکاری شهروندان ندارد؛ شهروندان نیز دید مناسبی نسبت به مدیریت شهری نخواهند داشت بنابراین نمی توان چندان به آینده طرح های شهری امیدوار بود.
نظر شما