به گزارش خبرنگار ایمنا، این روزها اقتصاد ایران دوران حساسی را پشت سر میگذارد. از یکسو تحریمهای ظالمانه و یک طرفهای که به کشور تحمیل شده و بخشهای مختلف اقتصاد و درآمدهای کلان کشور را تحت تأثیر قرار داده و از سوی دیگر جو روانی و نگرانیهای ناشی از این تحریمها، فضای اقتصادی و سیاسی کشور را متأثر ساخته به طوری که نمودهای این امر را می توان در کمبود هر روزه دارو، مواد بهداشتی و محصولات غذایی در جامعه شاهد بود.
اقتصاد امروز ایران در واقع دچار بحرانی جدی نیست
در همین راستا رسول حامدیان، دبیر جامعه اسلامی مهندسان اصفهان، تضعیف اعتماد عمومی مردم نسبت به مسئولان حکومتی را یکی از اصلیترین علل تشدید بحران دانسته و در این باره معتقد است: «دولت خود را از مردم جدا میداند و به قولهایی که به مردم داده عمل نمیکند. این مسئله باعث شده که اقتدار دولت در بین مردم هر روز ضعیفتر شود. در این شرایط کار صرفاً اداری جوابگو نیست.» وی به نقل از مقام معظم رهبری میافزاید: «حل مسایل امروز آدمهای جهادی و شبانهروزی میطلبد. افرادی که تمام وقت بین مردم حضور داشته باشند و صدای مردم را بشنوند.»
حامدیان با اشرافی خواندن شیوه زندگی حال حاضر مسئولان، این راه و روش را در تضاد با نحوه زندگی ساده و بی آلایش مسئولان در ابتدای انقلاب میداند. وی اضافه میکند: «شهیدان باهنر و رجایی به ساده زیستی شهره بودند و در عمل نیز این مسئله اثبات شده بود. در حال حاضر وزراء و دولتمردان اصطلاحاً میلیاردی زندگی میکنند.»
وی تاکید میکند که شرایط اقتصادی امروز کشور، در واقع ساخته و پرداخته رسانههای معاند و دولتهای متخاصم به رهبری آمریکا است و القای بحرانی بودن اوضاع مملکت را توطئه دشمنان میداند. حامدیان معتقد است: «اقتصاد امروز ایران در واقع دچار بحرانی جدی نیست. »
دبیر جامعه اسلامی مهندسان اصفهان، در شرایط کنونی جامعه را به قناعت فرا میخواند و اضافه میکند: « مردم وقتی در جایی مطلع میشوند کالایی احتکار شده، نباید برای خرید مابقی آن به بازار هجوم بیاورند. این مسئله به سوءاستفاده و سود جویی واسطهگران و دلالان منجر شده و به گرانیها دامن میزند. مردم در حال حاضر بهتر است بیشتر به فکر ضروریات زندگی، آن هم در حد تعادل باشند، تا با متعادل شدن تقاضا، عرضه نیز ثبات یافته و قیمتها به مرز منطقی خود بازگردد.»
مردم مجبورند به مسئولان اعتماد کنند
فضل الله صلواتی، تحلیلگر مسائل سیاسی نیز تبلیغات رسانهای، آغاز تحریمها و احتمال روزافزون عدم توانایی کشور در فروش نفت را زمینه ساز افزایش میزان نگرانی در سطح اجتماع میداند. وی توضیح میدهد: «مردم برای تهیه نیازهای اساسی خود دچار مشکل شدهاند که مثال آن در این روزها کمبود پوشک بچه و محصولات بهداشتی و دارو است.»
صلواتی به نکته مهمی در این زمینه اشاره میکند و می گوید: «به هر حال مردم باید از طریقی نیازهای ضروری خود را تهیه کنند، وقتی محصول مورد نیاز آنها در بازار رسمی یافت نشود، به ناچار سراغ قاچاق فروشان خواهند رفت. در این بستر است که قاچاقچی فرصت عرض اندام پیدا میکند.»
وی با اشاره به افزایش نارضایتی در سطح جامعه میافزاید: «مسئولان مرتب میگویند مردم را نگران نکنید. به قول یکی از عالمان اقتصاد عرصه سیاست نیست که بشود در آن بازیگوشی کرد. مفهوم این سخن این است که اقتصاد یک چرخه منطقی است و نمیتوان اصول آن را بازیچه سیاست قرار داد.»
این تحلیلگر سیاسی البته برای مردم در این وضعیت حساس مسئولیت سنگینی قائل است، وی عقیده دارد: « در عرصه اجتماعی مردم باید به مسئولان اعتماد کنند. برای تأکید باید بگویم که مردم مجبور به اعتماد به مسئولان خود در چنین موقعیتی هستند.
اگر فقری هست با هم فقیر باشیم و اگر غنایی هست با هم غنی باشیم
وی افزود: اعتقاد مردم در ابتدای انقلاب این بود که اگر فقری هست با هم فقیر باشیم و اگر غنایی هست با هم غنی باشیم، اینگونه بود که فرهنگ گذشت و ایثار در بین مردم رایج بود. مردم بیش از نیاز واقعی خود برنج و حبوبات و ... تهیه نمیکردند. »
صلواتی در زمینه مقاومت مردمی در برابر تحریم به ذکر خاطرهای میپردازد و میگوید: «در زمان دولت ملی دکتر مصدق، وقتی کشور تحت شدیدترین تحریمها به دلیل ملی کردن صنعت نفت بود، مردم به خاطر اعتقاد و اعتماد راسخی که به دولت ملی در جهت دفاع از حقوق خود داشتند، بیشترین همراهی و همدلی را با دولت نشان دادند. دولت اوراق قرضه چاپ کرد و مردم با هر میزان توان مالی که داشتند، این اوراق را تهیه کردند. در واقع مردم به دولت قرض دادند. کشاورزان قیمت محصولات خود را پایین آوردند. کارخانهها از جمله صنایع نساجی اصفهان، قیمت محصولات خود را به خاطر کمک به مردم و دولت مردمی مصدق پایین آوردند.»
وی حذف نمایندگان واقعی مردم و کارشناسان اصیل در همه زمینهها از مجموعه مدیریتی کشور را یکی از ریشههای مشکلات امروز کشور دانسته و میافزاید: « اعتماد متقابل ملت و دولت شاهکلید حل بزرگترین مشکلات است. زمانی که مردم اعتقاد داشته باشند که مسئولان، نمایندگان واقعی آنها در قوای سه گانه، به خصوص مقننه و مجریه هستند، میتوان انتظار داشت که در سختیها و بحرانها پشتیبان نمایندگان خود باشند.»
وی در انتها خاطر نشان میکند: « به هر حال مردم مجبور به سازگاری با کمبودها هستند؛ هرچند بدون رضایت قلبی. وقتی حقوق ثابت یک خانوار چهار نفره، محدود و مثلاً کمتر از دو میلیون تومان در ماه باشد، با بالا رفتن قیمتها مجبور به حذف بعضی از اقلام مصرفی خانواده از قبیل گوشت و مرغ خواهد بود. وقتی آب جیرهبندی شود، مردم مجبور به کم مصرف کردن آب خواهند بود، اما این به معنای رضایت قلبی مردم از حاکمان و همراهی داوطلبانه در کاهش مصرف نخواهد بود.»
نظر شما