اعتیاد دانش‌آموزان به ۱۱ سال رسید/سیستم سالم کاهش اعتیاد نداریم

یک جامعه‌شناس و فعال مدنی در حوزه کودک گفت: فراوانی شیوع اعتیاد بین دانش‌آموزان به زیر سن ۱۳ سال رسیده و دانش‌آموزان در همین سنین ۱۱ تا ۱۵ سالگی‌شان افت تحصیلی شدید دارند

به گزارش خبرنگار ایمنا،‌ این روزها رخنه کردن اعتیاد در مدارس، دانشگاه ها و مراکز علمی به معضل اجتماعی تبدیل شده است، معضلی که برای رفع آن باید هر چه زودتر تمام دستگاه های ذی ربط به میدان بیایند و این معضل را  که به اعتقاد برخی از کارشناسان هنوز در نطفه است، خفه کنند.

تاکنون نیز در این زمینه اقداماتی همچون برگزاری نمایشگاه، تهیه و توزیع بروشور و برگزاری دوره های آموزشی کوتاه مدت برای والدین دانش آموزان به صورت مقطعی انجام شده است اما باید توجه داشت که این اقدامات کافی نبوده و به باور بسیاری از کارشناسان باید با رویکرد جدی‌تری نسبت به آموزش و آگاهی دادن به دانش آموزان در خصوص عواقب گرایش به اعتیاد اقدام شود. به منظور تحلیل و بررسی چرایی گرایش دانش  آموزان به اعتیاد گفت وگویی را با فاطمه اکبرزاده، جامعه‌شناس و فعال مدنی در حوزه کودک انجام داده‌ایم که متن آن را در ادامه می‌خوانید.

مهم‌ترین دلایل گرایش دانش‌آموزان به اعتیاد چیست؟

به دنبال شکاف بین نسل‌ها و فاصله‌ای که بین پدر، مادر و فرزندان به وجود آمده، والدین نمی‌توانند گام‌به‌گام با تغییرات تربیتی فرزندانشان کنار بیایند و این امر به ایجاد تعارض و تضاد شدید بین دانش‌آموزان و والدین منجر می شود و آنها را از ارتباط مستقیم با والدین دور می کند. از سوی دیگر باید توجه داشت که فضاهای مدارس کشور استانداردهای لازم آموزشی مطابق با پیشرفت تکنولوژی را نداشته و هیچ جذابیتی برای دانش‌آموز جهت پایبندی به مدرسه وجود ندارد.

امروزه مدارس ما از نظر محتوایی  اغنا کننده نیاز دانش آموزان امروزی نیست ودر کنار آن نیز معلمان و مربیان مهارت‌های کافی برای پاسخگویی به ذهن جستجوگر و خلاق دانش آموزان را ندارند. در این شرایط مدرسه به‌عنوان خانه دوم تمام اشکالات تربیتی را به عهده خانواده می‌گذارد و خانواده هم به دلیل ناآگاهی از شیوه‌های مدرن فرزند پروری در عصر جدید با رویکردهای جدید فشار زیادی بر بچه وارد می‌کند و تمام آرمان‌ها و آرزو و ناکامی‌های را جمع‌آوری کرده و به فرزند خود نهادینه می‌کند تا آن‌ها را پلکانی برای ترقی خود بسازند و فرزند به آرزوی دست نیافته پدر و مادر برسد.

این شرایط برای دانش آموازن دلچسب نیست و به این باور می رسند که آینده بر لذت کودکی و نوجوانی آنها سوار است و در چنین حالتی دانش آموزان به انزوا می روند. از خانواده و مدرسه طرد شده و بیشتر به سمت گروه های دوستی پناه می برند که اغلب آلوده کننده است اما برای شرایط روحی دانش آموزان قدرت جذب و درک بیشتری دارند، می‌دانند که چه دانش‌آموزانی را جذب کنند و پیشنهادهای وسوسه‌انگیز به آنها می‌هند.

تمام این تنش‌ها از مسائل عاطفی و روانی شروع می‌شود و تمام اعتیادهای بین دانش‌آموزان به دلیل انفصال عاطفی از خانواده، ایجاد آرام‌سازی روان، دور شدن از افکار آزاردهنده و پر کردن خلأهای عاطفی است که آن‌ها را وارد گروه‌های آلوده می‌کند و به دلیل عدم برآورده شدن نیاز، سرعت افزایش اعتیاد در بین دانش‌آموزان نیز بالا می رود.

آمارها سن اعتیاد را چند سال اعلام کرده‌اند؟

فراوانی شیوع اعتیاد بین دانشآموزان به زیر سن ۱۳ سال رسیده و دانش‌آموزان در همین سنین ۱۱ تا ۱۵ سالگی‌شان افت تحصیلی شدید دارند. بچه‌هایی که از ابتدای تحصیل تا حدود سال چهارم مدرسه شاگرد ممتاز بودند یک‌مرتبه در سنین نزدیک به بلوغ و زمانی که می‌خواهند از خانواده استقلال پیدا کنند به آن مسیر سوق داده می‌شوند. خانواده این را درک نمی‌کند که این فرایند استقلال‌خواهی حین بلوغ اتفاق میافتد و آرام‌آرام باید به بچه‌ها استقلال همراه با احترام داده شود و یکی از دلایل بسیار مهم در ایران برای افزایش حجم انواع آسیب برای نوجوانان است.

دلیل مصرف سیگار و سایر مواد توسط دختران همگام با پسران چیست؟

برخی دختران بر این باورند که پسران اعتبار بیشتری در جامعه دارند و این رفتار را برای رسیدن به جایگاه پسران از خود نشان می دهند. میزان گرایش و مصرف مواد در بین دختران دو برابر پسران است. این فاجعه نشان‌دهنده شدت حجم فشارهای هنجارهایی است که در جامعه مرسوم است. خانواده ها به دختران بیش از پسران  فشار وارد می کنند و این حجم از درک نشدن اجتماعی فشار زیادی را بر روی دختران ایجاد می کند.  این زنگ هشداری است برای جامعه ما که دخترانمان دچار افسردگی می‌شوند و می‌تواند عواقب بسیار سنگینی برای جامعه داشته باشند.

این گروه از دختران نمی‌توانند انتخاب‌های شایسته در زندگی آینده خود داشته باشند و بار اقتصادی سنگین‌تری را هم به جامعه القا می‌کنند. حجم آسیبی که به زنان وارد می‌شود نسبت به مردان قابل قیاس نیست.بازهم برمی‌گردیم به هنجارهای اجتماعی و فضاهای بیرونی که در آن دختران ناچاراند برای به دست آوردن پذیرش اجتماعی نشان بدهند می‌توانند کارهای پسرانه انجام دهند، می‌توانند ریسک بکنند، خطر کنند، مواد مخدر مصرف کنند این‌ها همه کارهایی است که شاید پسرها بیشتر انجام می‌دهند.دلیل اینکه امروزه دختران پا به‌پای پسران چنین کارهایی را انجام می‌دهند این است که زیربنا مشکل دارد.

جامعه باید به سمتی برود که تمامی المان‌های غلط را تغییر بدهد. از یک سمت زوجینی که تمایل به ازدواج دارند را با یک استاندارد کامل روانه ازدواج کند و مراکزی را راه اندازی کند که آموززش های لازم را به آنها تا قبل از بچه دار شدن ارایه دهد.

این زیربنا چیست؟

اینکه نگاه اجتماعی به برابری جنسیتی اعتقادی ندارد، هنوز دختر را از پسر جدا می‌کند، در عرف بین کارهای دخترانه و پسرانه فاصله می‌اندازیم، وقتی این تفکر غالب است دختر برای مقاومت کردن به کارهای پسران دست می‌زند،  ازجمله مصرف سیگار و مواد، موتورسواری، نوع ماشین‌سواری‌شان شکل پسرانه می‌گیرد، سعی دارد رفتارهایی نشان دهد که قابیلیت‌های پسرانه داشته باشد و اقتدارشان کمتر از پسران نباشد.

حتماً در جامعه نوعی تحمیل، اجبار و فشارهایی به دختران واردشده که بایستی برای اثبات آنچه از پسران کم دارند را جبران کنند. ضمن اینکه نسل جدید نگاه جنسیتی ندارد و به دلیل فرایند جهانی‌شدن خود را در قالب دختر و پسر نمی‌بینند مگر اینکه جامعه یا خانواده دامن زده باشد. 

دانش آموزان چگونه به مواد دسترسی پیدا می کنند؟

اطلاع دقیقی نسبت به نحوه توزیع وجود ندارد اما آنچه می توان از رفتار دانش آموزان دریافت این است که توزیع مواد مخدر به‌راحتی تهیه سیگار است، به شکلی که هرکسی به‌راحتی بتواند ساقی را پیدا و مصرف کند. برای این امر شبکه سازی صورت می گیرد چرا که بعد از صنعت نفت توزیع مواد مخدر پول‌سازترین صنعت در ایران است. حجم مبادلات پولی در مصرف مواد مخدر آن‌قدر زیاد است که افرادی را که حتی ازلحاظ زندگی فردی نتوانستند به موفقیت‌هایی برسند وسوسه می‌کند که به سمت فروش مواد بروند.

همه مسئولان باید توجه داشته باشند  که هنوز در کشور سیستم سالم، با دقت، منظم، پایدار و منحصربه‌فرد در خصوص پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، کاهش مصرف مواد، بسترسازی لازم برای کاهش مصرف و توزیع مواد نداریم و هیچ نهادی هم نتوانست موفق عمل کند به این دلیل که هماهنگیها و اراده لازم برای فروپاشی این سیستم و شبکه قدرتمند توزیع مواد وجود ندارد.

بیشترین ماده مورداستفاده بین دانش‌آموزان چیست؟

اکثر دانش‌آموزان از سیگار شروع می‌کنند ولی آن‌قدر سرعت جذب مواد و حجم مشکلات روانی بالا است که به‌سرعت جذب گروههای بالادستی به لحاظ دُز بالای مخدر میشوند. برای مثال مدتی قرص‌های ضدافسردگی و آرام‌بخش مصرف می‌کند که الزاماً با دود شروع نمی‌شود، فرآیند به این شکل است که معمولاً  آرام‌آرام آن‌ها را به سمت مخدرها سوق میدهد.

شیشه، ماری‌جوانا به اشکال مختلف ازجمله حشیش، علف، گل و غیره در مهمانی‌ها و مراسمات دوستانه مصرف می‌شود که اطلاعات بیشتر در این مورد را باید از نیروی انتظامی و سازمان پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان گرفت که در این زمینه نیاز به هماهنگی قویتر بین دستگاهها برای کمک به کودکان و نوجوانان است.

دانش آموزان نسبت به عواقب مصرف این مواد چقدر آگاهی دارند؟

چنین تدابیری اندیشه نشده یعنی مدارس آگاهی سازی انجام نداده و دانش‌آموزان آگاه نیستند مگر اینکه خانواده‌ها به‌صورت هشداری و زنگ خطر آن‌ها را متنبه کرده باشند. فرآیند آگاهی سازی و نهادینه‌سازی خطر مواد مخدر در دانش‌آموزان وجود ندارد یعنی اینکه به آن‌ها اطلاع‌رسانی کنند که کاملاً نسبت به خطرات و آسیبها اطلاعات داشته باشد. با توجه به تجربیات خود بنده در طول مدتی که در مدارس کار می‌کردم یکی از موارد نگران‌کننده در مدارس این است که در زمینه مهارت‌های زندگی، دوستی، ارتباطی، حل مسئله، تصمیم‌گیری درست و تفکر نقادانه به بچه‌ها آموزشی ارایه نمی‌شود و فقط یکسری محفوظات به آن‌ها تزریق می‌شود و انتظار میرود که به این محفوظات پاسخ صحیح بدهد و نمره قابل قبولی کسب کنند که موردتوجه و تشویق قرار بگیرند بدون اینکه به‌درستی استعدادهای بچه‌ها شکوفا و هویتشان شناخته شود، کمک شود که خودشان را پیدا کنند، اهدافشان را به‌درستی کشف کنند و در زمینه اهدافشان گام بردارند.

 آگاه‌سازی صرف به‌تنهایی جواب نمی‌دهد چراکه بسترهای لازم درست نشده. اطلاعات نمی‌تواند منجر به امتناع از مصرف شود چه‌بسا که ممکن است داشتن اطلاعات منجر به مصرف بیشتر شود. پس ما باید زیرساخت‌ها را درست کنیم. زمینه‌های ورود آن‌ها به مصرف مواد و علل زیربنایی آن‌ها را کشف کنیم و بتوانیم روی آن‌ها کارکنیم. اگر نیاز به درک از طرف پدر مادر، جامعه و داشتن روابط بهتر با خانواده و سایر نیازهای برآورده نشده و زمینه‌های ورودشان شناخته شود، اقدامات پیشگیرانه جهت بهبود اوضاع بهتر نتیجه خواهد داد.

سخنرانی‌های کارشناسانه برای بچه‌ها کارآمد نیست. آن‌ها باید خوشان به درک عمیق روانی و فکری رسیده باشند که این نمی‌تواند گره‌گشای مسائل و درمان دردهای من باشد.

ملزومات کسب آگاهی در این زمینه برای دانش‌آموزان به چه صورت باید باشد؟

با این نوع گرایش به مصرف مواد ما نمی‌توانیم حل مسئله کنیم پس نیاز است که یکسری مهارت‌ها را در درون بچه‌ها بسازیم. مسئله گرایش به مصرف مواد بسیار بحرانی است، حتی آن دسته از دانش‌آموزانی هم که مصرف نمی‌کنند بستر ورود به این عرصه را دارند و اگر مصرف نکرده‌اند از ترس خانواده و ترس گرفتار شدن بوده. آن‌ها هم پیش‌زمینه‌های ورود به مصرف را دارند که جهت پیشگیری از افزایش نرخ مصرف‌کننده‌ها نیاز به عزم و اراده ملی است.

معنا سازی زندگی در مدارس وجود ندارد. در مدارس به‌جای اینکه به زندگی آن‌ها معنا دهند معنای زندگی را از آن‌ها می‌گیرند و همه این‌ها باعث می‌شود به فرآیند عدم آگاهی دامن زده شود و جای این نحوه اطلاع‌رسانی برای پیشگیری در سیستم آموزشی خالی است. سیستم آموزش‌وپرورش ما سیستم چابک و پویا نیست، این سیستم ایستا و تا حدودی ایدئولوژیک است که در چنین سیستمی باعث می‌شود درس‌نامه‌هایی که جهت آگاهی سازی به معلمان ارائه‌شده چندان دارای اهمیت نباشد و بارها از معلمان شنیدهام که در طول سال‌های متمادی چندین طرح و درس‌نامه‌هایی درباره مسائل مختلف به آن‌ها ارائه‌شده است و نادیده گرفته‌شده است.

متأسفانه سیستمی نداریم که معلمانی را شناسایی کرده باشد برای آموزش که بیش از هر چیز عشق آن‌ها را به‌سوی معلمی فراخوانده باشد. بیشتر برای رفع امورات زندگی وارد این عرصه شده‌اند. البته نباید وجود معلمان عاشق و باوجدان که رسالت خودشان را به‌درستی انجام دادند و به معنای واقعی معلمی کردند را نادیده گرفت اما واقعیت امر این است که کل نظام آموزش‌وپرورش دچار دل‌مردگی و افسردگی است و این را می‌شود از درون مدارس فهمید و بیشتر ازآنچه بخواهیم در مدارس انسان را بپرورانیم، می‌خواهیم دانش‌آموزانی پرورش دهیم که به‌خوبی دانش فرامی‌گیرند و می‌توانند رتبه‌های بالا برای مدارس کسب کنند.

وقتی اولویت در مدارس آموزش به شکل کاملاً سنتی است و سیستمی که در آن قوه تفکر، تخیل و غیره پرورش پیدا نمی‌کند، درنهایت کودکان ما به‌مثابه‌ ربات‌هایی می‌مانند که حس آزادی و آزادگی ندارند و برای کسب حس لذت و رضایت از زندگی، آزادی و احترام به سمت مصرف مواد روی می‌آورند و این فرایندی است که طی می‌شود و به این درس‌نامه‌ها به همین دلایل اغلب بهاداده نمی‌شود زیرا پشتوانه جدی و ضمانت اجرایی قوی و نظارت مستمر ندارند که طرحی را با استمرار اجرا کنند به این دلیل که ضرورت آن برای مشهود نشده است.

براساس مواد ۵۷، ۸۰ و ۱۰۶ قانون برنامه ششم توسعه باید تا پایان سال ۱۴۰۰ سالانه پنج درصد از جمعیت ممعتادان کشور کم شود. در خصوص دانش آموزان معتاد برآوردی در این زمینه صورت گرفته است؟

به دلیل عدم وجود سیستم متمرکز درزمینه اجرای طرح‌های پیش‌بینی‌شده جهت کاهش آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان، نه‌تنها کاهش رشد اعتیاد در بین دانش‌آموزان را نداشتیم بلکه شاهد رشد مصرف مواد هم بوده‌ایم. همچنین به دلیل عدم افشای صریح آمارهایی در این زمینه از طرف آموزش‌وپرورش اطلاعاتی در مورد تأثیر اجرای طرح‌های پیشگیرانه در مدارس در دسترس نیست.

البته قابل ذکر است که مسائل و مشکلات دانش‌آموزان مسئله‌ای فارغ از سیستم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بیرونی نیست یعنی هر مسئله‌ای گریبان گیر خانواده‌ها باشد، دانش‌آموزان را هم به‌نوعی درگیر می‌کند. با توجه به روند افزایشی معضلات اجتماعی و اقتصادی جامعه شاهد افزایش حجم آسیب‌ها بر روی کودکان و دانش‌آموزان نیز هستیم. متأسفانه درصد کمی از مشاوران درون مدارس نقش خود را به‌درستی ایفا می‌کنند و حضور مؤثر دارند.

هیچ سازوکار مشخصی جهت کمک‌رسانی مؤثر به دانش‌آموزان وجود ندارد که از قبل ملزم به گذراندن دوره‌های تخصصی باشند و عملکرد و نحوه جلب اعتماد و ارتباطشان با دانش‌آموزان ارزیابی و بررسی شود و به همان شیوه‌ای که یک معلم ابتدایی انتخاب می‌شود یک مشاور هم انتخاب می‌شود. بدون سنجیدن تخصص لازم جهت حاذق بودن یک مشاور و صرفاً با اتکا به یک مدرک تحصیلی، مگر اینکه مشاوران مدارس خودشان دلسوز و دغدغه‌مند باشند در جهت رفع مشکلات دانش‌آموزان و دانش و مهارت‌های خود را طبق نیاز به‌روز کنند.

 با توجه به تفکرات نادرست مبنی بر پرورش کودکان دانشمند، بیشتر در مدارس مشاوران تحصیلی به کار گرفته می‌شوند که دانش‌آموزان چگونه انتخاب رشته‌ خوب، نحوه درس خواندن و امتحان دادن خوبی داشته باشند نه اینکه چگونه حال خوب داشته باشند. مشاوران طبق توقعات والدین و مدیران پیش می‌روند اینکه بگویند دانش‌آموز چگونه بیشتر و بهتر درس بخوانند.

کد خبر 352822

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.