فرهنگ می‌تواند بشر را با صلح آشتی دهد

سردی فلز در نگاه سخاوتمند یک هنرمند معنای تازه‌ای پیدا می‌کند و روح آدمی را به تعالی سوق می‌دهد تا آنجا که ستاره بارانی در آسمان خلقت آثار هنری به وجود می‌آید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هنرمند چنان جسم بی‌جان فلز را در هیاهو و باورهای خود ذوب می‌کند که فلز گواهی می‌دهد تفکر و داستانی جدید است و این داستان‌ها مدام تکرار می‌شود و قصه جدیدی را از نو می‌سازد، اما گاهی یک داستان تنها یک معنا دارد و تمام مردم به یک تفکر واحد و این همان معنی سادۀ صلح است. مفهومی که مجید ملک زاده حدود ۱۱ سال است آن را دنبال می کند، از دیدگاه او خاک و هنر در کنار یکدیگر برای بشریت از افرادی سخن می ‌گویند که در میان ما نیستند، اما آثارشان حرف‌های نگفته‌ای را در میان نسل‌ها تکرار می‌کنند. طرح صلح زاییده مباحثی است که دنیا را در برگرفته است و باید به این موضوع اندیشه کرد...

آنچه می خوانید بخش دوم گفت‌وگو با مجید ملک‌زاده هنرمند مشبک و معرق فلز و فرزند استاد مهدی ملک‌زاده است .

برای تولید یک اثر چقدر چقدر زمان صرف می کنید؟

کوچک‌ترین کار یک هفته زمان و کارهای اصیل نُه ماه تا یکسال و گاهی تا  ۲۷ ماه زمان می برد.

چگونه قسمتی از فلز را برای برش تشخیص می دهید؟

برای تشخیص اینکه کجای قطعه فلز برش می خورد باید ذره بین کوچک را روی فلز قرار دهیم و طوری تنظیم کنیم که داخل و بیرون محل برش دیده شود که این کار کارشناس هنر است که رَد اره مویی را پیدا کند.  

مضامین طرح های شما چیست؟

قبل از ازدواجم بین سال‌های ۷۱ تا ۷۶ با  پدرم کار می کردم، اما بعد از آن مدتی طرح های مذهبی زدم و کم کم رویکردم را تغییر دادم و به سمت طراحی ابنیه تاریخی و مینیاتور، شخصیت های ادبی و تاریخی اصفهان پیش رفتم. یک‌دفعه تمام مطالعات خود را به سمت مبحث صلح کشیدم وبه‌طور تخصصی ۱۱ سال گذشته فقط در زمینه صلح کار کردم. تفکر، نظارت و اجرا از من است و دوستانم کار را تکمیل کرده اند.

چرا مبحث صلح پیش آمد؟

همه مسائل از سوالات در ذهنم شروع شد. چرا امام علی(ع) را پدر خاک می گویند؟ چرا حضرت یوسف را در چاه انداختند؟ چرا کسانی که به کویر می روند آرامش بیشتری دارند؟ زمانی که با اصرار یکی از دوستانم با تجهیزات ایمنی به داخل چاه رفتم  آرامشی که از خاک می گرفتم برایم جالب بود. خاک، شعور و تشعشات مثبت دارد. تمام اتفاقات باعث شد تا صلح را در خدمت هنر مفهوم آوریم. هنر به صرف خودش زیبا است اما داستان بسیاری پشت آن نهفته که ارزش آن چند برابر می کند. هنر وقتی مفهومی باشد همه آن را دوست خواهند داشت.

این گفتۀ شما که "مکتب ما مکتب صلح و خاک است" چه مفهومی دارد؟

 خاک‌ هویت ما است. من طرحی به اسم موزه صلح را دنبال می‌کنم تا خاک هایی که در آن اسطوره‌های تاریخی خفته اند را جمع آوری کنم. بیش از ۳۰۰ نوع خاک در جهان وجود دارد که در آن اسطوره ها خفته اند؛ مثلا خاک تبریز به احترام امیرکبیر و سایر شهرها هم به همین ترتیب است و هیچ کدام از خاک ها شبیه هم نیستند. موزه صلح فرصتی برای پژوهشگران خواهد شد تا روی خاک های سراسر دنیا تحقیق کنند که چگونه اسطوره ها رشد کرده اند تا دنیا به سمت خردمندپروری و اسطوره پروری حرکت کند. باید نسل جدید را از بلاتکلیفی و سردرگمی هویتی نجات دهیم. صلح با آداب و فرهنگ، احترام به هویت و اعتقادات دیگران گره خورده است. نسل بشر به خاطر مهاجرت و حمله‌ها تغییر کرده است. من معتقدم با این طرح و آزمون آن روی نسل ها مردم می فهمند همه دنیا نژادی مشترک دارند پس برای چه بجنگیم! 

چرا خاک را انتخاب کرده اید؟

خاک مبحث بسیار پیچیده ای است و عظمت خاصی دارد. داستان های فوق العاده ای در این باره وجود دارد. ارتباط برقرار کردن با خاک، انسان را با سمفونی عظیم خلقت همگام می‌سازد. اعتقادات سرخ پوستان در مورد خاک این است در فصل بهار آرام روی زمین قدم برداریم چون مادر طبیعت باردار است. قرآن هم به خاک توجه دارد که می‌گوید "بندگان خوب خدا کسانی هستند که آرام روی زمین قدم بر می‌دارند و فخر نمی‌فروشند." از گذشته تا کنون بشریت در مورد خاک صحبت می‌کنند . هدف مشخص است اما نوع گفتار متفاوت است.

طرح صلح از چه زمانی شروع و کی به پایان رسید؟

۱۱ سال یعنی سال ۸۸ پیش در بدترین شرایط اجتماعی این کار آغاز شد. با همکارانم روزی ۱۹ ساعت روی طرح صلح کار کردیم، ۱۲ ماه تحقیق و ۱۵ ماه اجرای آن به طول انجامید و برای انعکاس اثر هم عجله ای نداریم چراکه معتقدیم باید در زمان رونمایی دیده شود. بیش از ۷۰ سَنبل در این طرح وجود دارد. هر کدام از داستان‌های صلح، نماد خاص دارد و اهداف بلندی پشت داستان‌ها دارم. داستان‌ها با محورهای اقتصادی، اجتماعی، محیط زیست و موضوعات فرهنگی برای بزرگسالان، کودکان و حیوانات مرتبط است. من معتقدم هر کس به انداره وسعت دیدگاهش در مورد صلح قدم برداشته است، اما بشریت به سرعت خود را به سمت نابود می‌کشاند. فرهنگ توانایی دارد که بشریت را با صلح آشتی دهد.

چشم انداز شما برای این طرح صلح چیست؟

تمام کارهای هنری، خلق ارزش ها و به دست آوردن ثروت باید به صلح ختم  شود وگرنه ارزش ندارد. اگر ایران وارد جنگ و خشونت شود هیچ کس در امان نیست. به خاک و هنر احترام می گذارم در جنگ و خشونت جای رشد و ترقی نیست، اما صلح آرامش و خوبی ها را به بار می آورد. حتی با چند سازمان برای برگزاری جشنواره صلح صحبت کردیم که همه هنرمندان با همکاری هم هنری را ارایه دهند و از هیچ هنری تک امضا قبول نمی کنیم. کار باید گروهی باشد حتی اگر از اساتید بنام باشد.

انتظار شما از مسئولان دارید؟

عده ای از مسئولانِ اروپارفتۀ ما تنها به تولید انبوه فکر می کنند چون چین بازار دنیا را اشباع کرده و اصالت هنر را از میان برده است، به عنوان مثال فرش دستباف ۲۰ الی ۲۵ سال بعد ارزش میراث فرهنگی پیدا می کند اما فرش ماشینی بعد از سال ها دیگر ارزشی ندارد. کار انبوه، ارزش هنری ندارد. متولیان فرهنگ و هنر ما هم دچار محاسبات اشتباه شده اند و می گویند بودجه برای حرکت رو به جلو نداریم تا به هنر دیدگاه ویژه تری داشته باشیم. ایران با نفت و معادن نجات پیدا نمی کند اما با هنر و گردشگری می تواند. ما هنوز به هنر ۴۰۰ سال پیش می بالیم و برای آیندگان اثری جدید خلق می کنیم. به نظر من  نگهداری تاریخ از خلق اثر سخت تر است. 

گفتگو از: نفیسه قاسمی، سرویس فرهنگ و ایمنا

کد خبر 349479

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.