این هنر بعد از من چه سرانجامی دارد؟

استاد علی خوشنویس‌زاده، هنرمندی است که بیش از نیم قرن با مضامین شاعرانه و عارفانۀ ایران‌زمین، عاشقانه‌هایی را بر چرم نقش کرده و در هنر سوخت چرم یگانه است. هنری شگرف و دل انگیز که با دستان هنرمند استاد از ترکیب هنرهای ناب سپاهان حاصل می‌شود اما بسان بسیاری از هنرها، دستی برای فراموش‌نشدن می‌طلبد...

به گزارش خبرنگار ایمنا در بخش اول گفتگو با "علی خوشنویس‌زاده" وی از کودکی خود سخن گفت که پابه‌پای پدر در کارگاه وی حضور یافت و هنر سوخت را آموخت و با تلاش خود در جوانی موفق شد صفر تا صد این هنر را به انجام برساند و البته که تشویق پدر پشتوانه‌ای قوی برای وی بشمار می‌رفت. حالا تنها رویای این استاد پیشکسوت این است که هنر سوخت چرم مجدد رونق بیابد و به فراموشی سپرده نشود تا همچون گذشته با نام طلایه داران این هنر در جهان شناخته شویم.

آنچه می‌خوانید بخش دوم گفتگوی خبرنگار ایمنا با " علی خوشنویس‌زاده" استاد پیشکسوت "سوخت چرم" است.

 چرم در هنر سوخت چگونه تهیه می شود؟

اساتید باید چرم را فرآوری کنند و بعد از اینکه الوان‌سازی شد روی آن معرق‌سازی می شود. قرآن هایی که در گذشته روی کاغذ نگارش شده حدوداً پنج سانتی متر است که نسخه های خاص این هنر در گنجینه ها و موزه ها به نمایش عموم در آمده است. اگر معادل سازی کنید سه برگه از پوستی که در هنر سوخت استفاده می شود ظرافت یک برگه کاغذ را دارد. این چرم خیلی نازک تر از چرمی است که در صنعت چرم سازی دیده اید ولی بقا و ثبات ابدی دارد. قبل از صدر اسلام در کتاب سازی و طومار از چرم استفاده شده است.

تهیه این نوع چرم  ساده است؟

کار مردم عادی نیست. غیر از خودم و دانشجویان این رشته کسی  نمی تواند این چرم را تهیه کنند. پوست گوسفند باید به روز باشد. پوست را از لاشه جدا کرده و با رنگ های ثابت که ۱۰۰ رنگ است الوان می شود و حدود ۷۰۰ سال  ثبات و پایداری خود را حفظ می کند. ابتدا رخ پوست جدا و مهره می شود و آن را به شکل برگه کاغذ در می آورند که در حوزه جلدسازی و ساخت تابلو از آن استفاده می کنند. طرح اولیه را روی پوست پیاده کرده و به صورت نقش‌بر استفاده می شود که معرق کاری، برجسته کاری یا منبت کاری می شود. نقوش در جای خود منطبق شده و در مرحله آخر نقاشی و نگارگریانجام  می شود که  در مواردی کتیبه های خوشنویسی که معرق کاری شده پشت پوست وصالی می شود.

تا کنون در چند نمایشگاه شرکت داشته اید؟  

بیش از ۳۰ سال است  با شهرداری همکاری می کنم و صد لوح را از داخل و کشورهای خارجی دریافت کرده ام. آمادگی دارم که همزمان دو نمایشگاه  را با هم دایر کنم. زمانی بوده در کاخ گلستان  نمایشگاه داشتم که از دانشجویان استفاده می کردم و خودم در قزاقستان حضور داشتم. شاید در سال یک یا دو نمایشگاه اختصاصی داشته باشم.

آثار من برای جمع آوری مال دنیا نیست. گاهی تابلوهایم  رقم های خیلی بزرگی در زندگیم آورده و از همه مهم تر افتخاری است که برای من کسب کرده است، اخیر شهرداری دو اثر با نام های کعبه دل و شکارگاه بهرام گور را از من خریداری کرده تا در موزه شهرداری قرار گیرد.

جوانان به هنر سوخت علاقمند هستند؟

بعضی از واحدهای درسی تدریس می کردم که ۱۴ جلسه بود و پنج ساعت درکنار دانشجویانم به صورت ممتد کار کارگاهی انجام می دادیم و متاسفانه  نسل امروز در اوج جوانی نمی توانستند پابه‌پای من که ۷۰ سال دارم کار کنند و این جای تعجب دارد! این پشتکار در نهاد نسل قدیم بوده که  الان نیست.

چه انتظاری از مردم و مسئولین دارید؟

من از مردم سوالی دارم که آیا نزد مهمانان خارجی افتخاری بالاتر از فرهنگ و هنر داریم؟ بی شک نداریم. فلاسفه از اطراف می آیند از مجموعه ای که در اصفهان هست متحیر هستند. با توجه به افتخاراتی که در این زمینه داریم  جای تعجب دارد چرا مقوله و موضع  فرهنگ و هنر تا این اندازه کمرنگ شده است. هنر سوخت چرم جز اولین و بهترین و مهم ترین هنرهای اسلامی در اسلام و در جهان بوده است. این هنر در اصل در خدمت قرآن آرایی و کتاب آرایی بوده است ولی حالا چرا به آن توجه نمی شود؟ این هنر هزینه زیادی نمی خواهد و واقعا این هنر بعد از من چه سرانجامی دارد؟ امیدوارم تا نفسی هست این هنر دوباره رونق پیدا کند. این هنر تجملاتی نیست و در خدمت دین بوده است.

انسان های موفق از کسانی که موفق بوده اند الگو می گیرند. برای هر کاری یک میان‌بری زده اند و مسیر را پیدا کرده اند. انتظارم از مسئولین نهادهای فرهنگی و هنری این است که حداقل مقاطعی مثل دوران صفویه و سلجوقی که علم و هنر به کمال رسید را مورد بررسی قرار دهند که چرا این اتفاق افتاد؟ آیا حمایت دولتمردان موثر بوده است؟ اگر در مقوله علم و هنر حمایت مستمر وجود داشته باشد می توانیم سرآمد جهان باشیم. ما پیش از این طلایه دار علم و هنر بوده ایم و باید به جایگاه قبل خود دست یابیم.

از شهرداری اصفهان در زمینه حمایت از هنر و هنرمندان راضی هستید؟

شهرداری اصفهان واقعا خوش درخشیده است. کارهایی را  انجام داده که حتی در حیطه وظایف شهرداری هم نبوده است.   نمره قابل قبولی دارد  اما انتظار این است که برخی از رشته ها بسیار مهم است و نباید فراموش شوند و باید به آن ها توجه شود.

از رسانه ها چه انتظاری دارید؟

انتظارم این است که هیچ موضوعی را تا زمانی که به یقین نرسیده ثبت و ضبط  نکنند چون پس گرفتن آن کار غیرممکنی است. گاهی با منابعی روبرو می شویم که این منابع فاصله زیادی با واقعیت دارد و می توانیم بگوییم مطلبی که در منابع که آمده است  واقعیت ندارد، مثلا یکبار شنیدم مجری  برنامه ای گفت که در منابع آمده است مرکب را از دوده نفت استحصال می کردند! در  حالی که این یک  مسئله خنده دار و باونکرنی است، مگر در زمان میرعلی هروی یا سلطان علی مشهدی که قبل از میرزا آقا امامی کار کرده اند  نفتی بوده که مرکب را از دوده استحصال کنند! یکی از موارد دیگری که ازاردهنده است موضوع معرفی یک اثر هنری به نام شخصی غیر از هنرمند واقعی آن است.

اینکه هنری به نام شخص دیگری معرفی شود در هنر سوخت هم اتفاق افتاده است؟

در حوزه هنر سوخت چرم شخصی را به نام احیاگر معرفی کرده اند که با توجه که من دوران این استاد را درک کرده ام و می دانم که ایشان حتی الفبای این هنر را نمی دانستند اما چطور باور کنیم احیاگر و آغازگر است؟ وظالمانه است که اثر به نام کسی دیگر معرفی شود. درحالی که پایه‌گذاران هنر سوخت چرم اساتیدی مثل نام های استاد آقا تقی کلباسی و استاد میزا عباس خان ذالفنون اسفرجانی بودند، این بزرگان از اساتید مرحوم پدر من بودند که همراه با پدرمه این کار را دنبال کردند و البته بعد از آنها باید از استاد حسین خطایی و دخترش عفت خطایی و استاد حسین و علی خوشنویس زاده و علی اسفرجانی نام برد.

چند دانشجوی برجسته تربیت کرده اید؟

آقای رسول گندمی که خارج از کشور است. خانم فاطمه اخوان، خانم مهیاری، خانم زهرا سلطانعلی و خانم گلارا خدارحم جزو بهترین شاگردانم بوده اند البته بهترین‌هایم حدود ده نفر هستند که نام بقیه را به‌خاطر نمی آورم

برای تشویق جوانان به سمت هنر چه پیشنهادی دارید؟

وقتی فرزندان استاد می بییند که خود استاد دغدغه های معیشتی بسیاری دارد چطور ممکن است که ترغیب شوند؟ دانشجویی از من پرسید چگونه از این راه معشیت را پیدا کنیم؟ اگر فردی به این نیت به سمت هنر بیایید هیچ اتفاقی در زندگی وی نمی افتد ولی اگر به‌خاطر نفس هنر باشد به اوج و کمال می رسد و  اثرش را با رقم‌های سنگینی خریداری می کنند.

چرا اساتید بسیاری که در هنر خود به کمال رسیده اند باید مشکلات معیشتی داشته باشند؟

بله، من هم از نظر مالی از جای دیگر تامین می شوم. خدا گواه است که لحظات وصف ناشدنی را با خدای خودم در کارگاهم داشته ام که به زبانم جاری نمی شود. تا این احساس در عالم معنا به وجود نیاید کسی به وصل نزدیک نخواهد شد. کنار آثاری نشسته ام که  هنوز باورم نمی شود آنها را انجام داده باشم ولی وقتی می اندیشم که با انگشت و دستان خودم این کار را کرده ام حس و حالم خوب می شود. کار روی چرم با فلز متفاوت است، چرم تغییر پذیر است و اندازه هایش متغیر می شود و مهار کردن چرم به این آسانی ها نیست، اما آثارم در ابعادی رونمایی شد که برای خودم غیر قابل باور بوده است.

گفتگو از: نفیسه قاسمی، سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 347802

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.