حسین مسعودنیا در رابطه با حملات اخیر عربستان به غیر نظامیان یمن، به خبرنگار ایمنا گفت: عربستان از طریق دلارهای نفتی خود در مجامع بین المللی نفوذ می کند. این کشور در منطقه نقش برادر بزرگتر را ایفا می کند و البته برای ایفای این نقش به پتانسیل های خود متکی نیست، اینها قدرتهای دست نشانده به ویژه وابسته به غرب و بیشتر وابسته به آمریکا هستند.
وی افزود: بنابراین در سالهای اخیر عربستان سعودی با اتکا به همین رویکرد و پشتوانه سعی کرد در منطقه نقش برادر بزرگتر را ایفا کند، ولی خیلی زود متوجه شد این نقش برای او با چالش هایی همراه است. از این رو مدتی بنیاد گرایی اسلامی از نوع تکفیری ها را راه انداخت و بعد شروع به مداخله در کشورهای دیگر کرد، اما بیشتر سیاستهای عربستان در منطقه از جمله عراق، سوریه، لبنان و یمن با بن بست مواجه شد.
این استاد دانشگاه افزود: بعد از تحولات داخلی در عربستان و ولیعهدی محمد بن سلمان، وی به آمریکا سفر کرد و با گرفتن چراغ سبز از غرب کوشید ضرب شستی در منطقه از خود نشان دهد. در واقع عربستان بعد از شکست هایی که در سوریه متحمل شد و گروههای مقاومت و متحدین سوریه پیروز شدند، عزم خود را جزم کرد تا حداقل در یمن بازی را نبازد؛ در حالی که واقعا اینطور نیست و یمن در حال حاضر تبدیل به باتلاقی برای عربستان شده که نه راه پیش دارد نه راه پس.
این استاد دانشگاه گفت: بنابراین عربستان تاجایی که می تواند از نیروی نظامی استفاده می کند؛ چون اگر در یمن هم ببازد تمام کارتهای منطقه ای خود را از دست می دهد، از این رو فکر می کند از این راه می تواند در یمن به نتیجه برسد که این راه هم کاملا اشتباه است.
مسعودنیا تأکید کرد: در حال حاضر وضعیت در یمن به گونه ای است که اگر عربستان بخواهد براساس موازین دمکراتیک عمل کند، حوثی ها بخشی از قدرت را به دست می گیرند؛ این در حالی است که عربستان از تشکیل یک یمن قدرتمند و دمکراتیک در کنار مرزهای خود نگران است؛ به همین دلیل به هر اقدامی دست می زند تا یمن متحد دمکراتیک شکل نگیرد.
هدف عربستان اظهار وجود است
وی افزود: بنابراین تشدید حملات جنگنده های سعودی در یمن را در راستای اعتماد به نفس کذایی می دانم که رهبران عربستان بعد از سفر به آمریکا و اروپا پیدا کرده اند. همچنین شکستهای عربستان در سوریه، تظاهرات مردم عراق بر علیه بن سلمان و مخالفت آنها با نقش آفرینی عربستان در بازسازی عراق و نیز موفقیتهایی که ایران در صحنه دیپلماتیک به دست آورده، سبب شده تا عربستان هم تلاش کند به نوعی به اظهار وجود بپردازد.
مسعودنیا تصریح کرد: حمله عربستان به این مراسم عروسی و به خاک و خون کشیدن یمنی ها نشان می دهد که این کشور اهمیتی برای مواضع مجامع بین المللی قائل نیست؛ ضمن این که عربستان با کمک دلارهای نفتی خود می تواند بسیاری از تصمیمات بین المللی را عوض کند؛ کما اینکه نقش عربستان در وقایع ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ را هم تغییر داد. این کشور حتی توانست در کنگره آمریکا نفوذ کند و موضوع دخالت خود در حادثه ۱۱ سپتامبر را مسکوت بگذارد. عربستان همچنین بررسی های سازمان ملل پیرامون این قضیه را با دلارهای نفتی خود به تاخیر انداخت و بنابراین در مورد جنایات خود در یمن هم مشکلی ندارد.
وی افزود: ممکن است افکار عمومی در سطح جهان بر علیه عربستان شکل بگیرد؛ ولی این کشور می تواند از طریق دلارهای نفتی خود به مجامع بین المللی نفوذ کند. در حال حاضر مسأله مهم برای عربستان این است که نقش خود را در تحولات خاورمیانه حفظ کند.
بن سلمان از دو سو مورد تهدید است
این تحلیلگر مسائل سیاسی در رابطه با دیده شدن پهباد بالای کاخ سلطنتی عربستان، گفت: جامعه عربستان دارای ساختار سنتی است خیلی از چیزها با مرگ ملک عبد الله در این ساختار جابجا شده است؛ بنابراین امروزه شاهد یک جنگ قدرت و نزاع بین شاهزادگان سعودی هستیم؛ البته ما نمی دانیم این پهباد اسباب بازی بوده یا واقعی؛ ولی به هر حال تحولات جامعه درونی عربستان از زمان روی کار آمدن محمدبن سلمان بیانگر این است که شاهزادگان در درون جامعه خود دچار مشکل هستند.
وی افزود: بن سلمان ۳۲ ساله در حالی می خواهد در راس قدرت قرار بگیرد و به اصلاحات تجددطلب و نوگرایانه دست زده که ساختار سنتی عربستان به هیچ وجه این را نمی پذیرد؛ بنابراین وی از دوطرف مورد تهدید واقع می شود یکی از سوی سنت گرایان که تجدد غرب مابانه او را بر نمی تابند و از سوی دیگر از طرف شاهزادگانی که حس می کنند او به ناحق به قدرت رسیده است.
مسعودنیا تأکید کرد: بنابراین بن سلمان وضعیت متزلزلی دارد و تا زمانی که اسناد و مدارک افشا نشود، نمی توان نظر قطعی در این مورد داد؛ ولی احتمال اینکه تحولاتی در درون ساختار قدرت در جامعه عربستان به وقوع بپیوندد زیاد است. باید به این نکته اشاره کنم که غرب زمانی به دنبال دمکراتیزه کردن خاورمیانه بود، اما اکنون به این نتیجه رسیده که امکان این امر وجود ندارد، بنابراین راهی که در پیش گرفته این است که اصلاحات نوگرایانه را توسط شاهزادگان حاکم انجام دهد، اما به هر حال این اصلاحات از طرف طبقه حاکم سنتی به شدت در معرض چالش و تهدید است.
نظر شما