نمای شهر؛ آش همه جوش نباشد

شهر مانند دستگاه موسیقی است که اگر یکی از مهره‌های آن ساز جداگانه‌ای بزند موسیقی خراب می‌شود. در واقع «ناهماهنگی میان اجزاء مشکلی را پدید می‌آورد که ممکن است شهروندان را فراری دهد».

به گزارش ایمنا، " نمای شهر"؛ واژه ای است که بارها شنیده‌اید و آن را از هویت جدا نمی بینیم، اما تنها نباید به هویت شهر نگاه کرد، اگر زاویه دیدمان را کمی تغییر دهیم، متوجه می‌شویم که شهر، ابعاد دیگری جز هویت هم دارد که در طراحی و نمای شهر مؤثر است. 

از آنجایی که نما دو بعد بیرون و درون دارد که البته از هم جدا نیست، هر دو به طراحی نیاز دارند. اما طراحی باید به گونه‌ای باشد که مخاطب خود را جذب کند؛ شاید نمای درون یک ساختمان را تعداد کمی از افراد ببینند که البته به طراحی ویژه ساکنان نیاز دارد، اما تعداد مخاطبان نمای بیرونی ساختمان بیشتر هستند.      

اما می‌دانیم کلمه مخاطب زمانی به کار برده می‌شود که ارتباطی دو طرفه ایجاد شده باشد؛ یعنی هم شهروندان با شهر ارتباط برقرار کنند و هم شهر با شهروندان. پس هر چه تعداد مخاطبان بالا رود، لازم است طراحی، برد بیشتری داشته باشد و جذب افراد بیشتری را دربرگیرد. یعنی «باید شهر و نمای آن را برای همگان طراحی کرد»، همان چیزی که محمد مسعود، دکترای شهرسازی و معماری از آن یاد می‌کند.  

به همین خاطر است که از کتاب‌های تخصصی تا کارشناسان این رشته همه بر یک موضوع اتفاق نظر دارند «نباید فکر کنیم که ساختمان یک چیز و نمای آن چیزی دیگر است» که البته از نظر محمد مسعود این عقیده «بسیار خطرناک» است؛ بیماری خطرناکی که به آن "فاسادیسم یا نمادگرایی" می‌گویند؛ یعنی ظاهر را درمان کنند، اما به چیزی که در پشت آن قرار دارد، هیچ توجهی نکنند. بنابراین این دو باید با هم دیده شوند، زیرا مکمل هم هستند و این همان ترازویی است که می‌توان گفت شهر را می‌سازند یا نمی‌سازند.

با این حال اگر شهری همچون «بهارستان» که به عقیده بسیاری از کارشناسان چهره‌اش ساخته نشده و راه برخورد با بیماری آن ارائه طرح زیباسازی است، اما این راه هم به این معنا است که «ابتدا شهری را ساخته‌ایم و حالا می‌خواهیم زیبایش کنیم» در حالی که به عقیده محمد مسعود «این راه چاره همانند بدنی است که سرطان داشته باشد و به جای درمان، صورتش را سرخ‌آب سفیدآب کنیم، در حالی که سلول‌ها در بدن، کار خود را می‌کنند».

اما چیزی که با هم دیده شدن برون و درون یک ساختمان را پر اهمیت می‌کند، جفت و جور شدن آنها با هم است. اگرچه شهر، مخاطبان بسیاری دارد هر کدام سلیقه‌ای منحصر به فرد دارند و شاید این را به ذهن متبادر کند که شهر باید برای همه باشد و سلیقه همه را در نظر گیرد، اما این موضوع ابهام و شبهه‌ای بیش نیست؛ چیزی که محمد مسعود از آن رفع ابهام می‌کند: «نتیجه اعمال سلیقه شخصی در طراحی عنصری متفاوت از سلیقه عمومی است؛ سلیقه‌ای که بتواند ضابطه‌مند کار کند.»

به هر حال ضابطه‌مندی مسئله را ابعاد گوناگونی تشکیل می‌دهد که نباید هر کدام ساز خود را بزند. این مسئله همانند دستگاه موسیقی است که اگر یکی از مهره‌های آن ساز جداگانه‌ای بزند موسیقی خراب می‌شود. در واقع « ناهماهنگی میان اجزاء مشکلی را پدید می‌آورد که ممکن است شهروندان را فراری دهد». همان نکته‌ای که محمد مسعود بر آن تأکید دارد.

با این حال از آنجایی که دیدن زیبایی‌ها برای انسان ضرورت دارد و در روح و روان او مؤثر است، سرزندگی شهر به حضور شهروندانش بستگی دارد. ممکن است فکر کنید شهر تنها بعد فیزیکی و کالبدی دارد، اما امروزه زندگی همگانی مسئله‌ای است که همه کارشناسان بر آن تأکید دارند. در واقع به گفته مسعود، کارشناس شهرسازی و معماری «جریان زندگی است که کالبد، فضا و فرم شهر را به وجود می‌آورد». اما ممکن است بگویید کالبد و فرمی را به وجود می‌آوریم که مردم همه در آن بتوانند زندگی کنند، اما محمد مسعود عقیده‌ای دیگر دارد «به کارگیری این نظریه در طراحی ممکن است با روحیات مردم سازگار نباشد».

اما توجه به روحیات و زندگی همگانی معیارهایی دارد، «رعایت تناسبات، شکست‌های اصولی در ابعاد و اندازه‌ها، توجه به مصالح و رنگ و...» معیارهایی است که محمد مسعود بر «همخوان بودن» آنها تأکید دارد؛ البته هویت و سنخیت داشتن مسئله‌ای است که همیشه به گوشمان می‌خورد، اما شاید کمتر به آن توجه می‌شود. به گفته این کارشناس شهرسازی و معماری «اگرچه ممکن است مجوزی برای ساخت و سازها صادر شده باشد اما نمی‌شود در میدانی همچون نقش جهان، مغازه‌هایی بدون هویت ساخت؛ در واقع در یک راسته همگن و هویت‌مند، نباید عناصر ناهمگن به وجود آورد».

با این حال بخشی از تعریف همگن بودن را این موضوع تشکیل می‌دهد "هر چیز سر جای خودش"؛ یعنی هویت سرجای خود، اصول سر جای خود، مدرن سرجای خود، همگن بودن سرجای خود و توجه به شرایط هم سرجای خود. «در معماری شهرهای جهان ممکن است یک خیابان طراحی قرن ۱۶ را داشته باشد و خیابانی دیگر طراحی قرن ۱۹ را، یعنی ممکن است هر خیابان از یک سبک و سیاق خاصی پیروی کند، نه اینکه یک خیابان چهل تکه باشد. در واقع لازم است طراحی به گونه‌ای باشد که نه خسته کننده باشد و نه یک آش همه جوش که حتی هویت را هم زیر سؤال برد»؛ همان مثالی که محمد مسعود برای روشن‌تر شدن مسئله به زبان می‌آورد.

از سوی دیگر لازم است اگر محدودیتی تعیین می‌شود، جبران آن در جای دیگری از شهر فراهم شود؛ همانطور که «مدرنیته شرایط جبران را ایجاد می‌کند» و این مسئله‌ای است که به عقیده محمد مسعود «در شهرهایمان این موقعیت را فراهم نکرده‌ایم»؛ یعنی دوست داریم شهری به هویت‌مندی اصفهان داشته باشیم که  هیچ جای آن دستکاری نشده باشد در حالی که جایی را برای جبران مسائل در شهر نداریم.

افزون بر آن، دیدن تجارب جهانی به معنای الگو گرفتن از آنها نیست، زیرا هر شهر ویژگی‌های منحصر به فرد خود را دارد. به این معنا که ببینیم هر شهر با مشکل خود چگونه برخورد کرده و بر اساس آن برای شهرهای خود تصمیم بگیریم؛ یعنی «اگر روش برخورد دیگران با شرایط را مشاهده می‌کنیم، دست کم آن را بومی‌سازی کنیم، همان چیزی که در شهرهایمان تعریف نکرده‌ایم، در حالی که این مسئله‌ای است راحت و نباید به چشم تناقض به آن نگاه کرد»؛ این همان نگاهی است که محمد مسعود، کارشناس شهرسازی و معماری در رابطه با مسائل شهری دارد.

با این همه، لازم است در راستای حل مسائل شهری گام‌هایی تازه برداریم، به گفته مسعود «نمی‌شود برای همه جای شهر یک نسخه پیچید. لازم نیست همیشه شهر را به صورت کلان نگاه کنیم، گاهی نیاز است به صورت میکرو ارگانیسم با موضوع برخورد کنیم تا حلقه‌های زنجیر به هم پیوسته شوند»؛ از سوی دیگر شاید در برخی جاها موفق عمل کرده‌ایم، اما برای داشتن شهری سازمان‌یافته و هارمونیک نباید تنها به موفقیت‌ها اکتفا کرد.

کد خبر 342280

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.