نمی توان بدون تنش به توسعه رسید/کارایی برجام در حد انتظاراتی که داشتیم نبوده است

دوازدهمین سالگرد «روز ملی فناوری هسته ای» هر چند با سطوح مختلف توسعه صنعت هسته‌ای به ویژه در حوزه‌ صنعت، پزشکی و تحقیق و توسعه همراه است، اما همزمان انتقادات بی سابقه مخالفان داخلی و بین‌المللی برجام پیرامون آینده برنامه هسته ای ایران بالا گرفته است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در ۲۰ فروردین ۱۳۸۵ دستاوردهای هسته‌ای قابل توجهی از سوی دانشمندان کشورمان رونمایی و بعد از آن با توجه به اهمیت این مساله، این روز به نام «روز ملی فن‌آوری هسته‌ای» در تقویم رسمی ایران نامگذاری شد. هر ساله به این مناسبت دستاوردهای هسته‌ای جدیدی در کشورمان رونمایی می‌شود.

دوازدهمین مراسم سالروز ملی فن‌آوری هسته‌ای نیز امروز دوشنبه(۲۰ فروردین) در حالی برگزار می‌شود که تلاش یک جانبه آمریکا و هم‌پیمانانش در منطقه برای تجدید نظر در برجام، آینده توافق هسته ای ایران با قدرتهای ۱+۵ را با ابهام روبه رو ساخته است. مسئولان کشور همواره اعلام کرده‌اند که صنعت هسته‌ای ایران تحت هر شرایطی به کار و مسیر خود در چارچوب برنامه کلان کشور ادامه می‌دهد و در صورت هر گونه تهدید توافق هسته‌ای که موجب اعمال و بازگرداندن تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران شود،‌ کشورمان در کمترین زمان ممکن برنامه بازگشت به تولید سوخت و غنی‌سازی را دارد. در این راستا خبرگزاری ایمنا گفت و گویی با رحمان قهرمان پور، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل هسته ای و استراتژیک ترتیب داده و نظر وی را پیرامون جایگاه و وضعیت برنامه هسته ای ایران در دوران پسا برجام و ترامپیسم جویا شده است.

به نظر شما برنامه هسته ای ایران چه تاثیری بر جایگاه و قدرت کشور در جهان داشته است؟

در علم اقتصاد قاعده‌ای وجود دارد که می گوید «کمبود منابع در کل جهان وجود دارد»، این قاعده در سیاست بین الملل نیز به نوعی حاکم است و بر اساس آن کشورها به صورت طبیعی با  محدودیت منابع مواجه هستند. دسترسی به تکنولوژی می تواند از ابعاد قدرت باشد. فناوری هسته ای جز تکنولوژی هایی است که به دلایل متعددی جز فناوریهای حساس و محدود محسوب می شود و نسبت به دستیابی و انتقال این فناوری، حساسیتهای زیادی از  گذشته تا حال وجود دارد و روز به روز ساز و کارهایی که انتقال این تکنولوژی را محدود کند بیشتر می شود.

در چنین شرایطی دستیابی کشور ها به فناوری هسته ای می تواند ابراز قدرت باشد، اما به صورت طبیعی این قدرت باید با سایر منابع قدرت کشور تلفیق شود، تا در مجموع بتواند قدرت ملی را ایجاد کند؛ چرا که در گذشته کشوری مثل آرژانتین از نظر فناوری به سطح پیشرفته در دهه ۷۰ رسیده بود، اما مشکلات اقتصادی این کشور باعث شد فناوری نتواند مسیر خود را حفظ کند. بنابراین در کل می توان گفت فناوری هسته ای جزو فناوریهای محدود و کنترل شده در جهان است و دستیابی به آن می تواند یک عامل قدرت باشد.

با توجه به فشارهایی که از سوی آمریکا و برخی کشورهای غربی بر برنامه هسته ای ایران اعمال می شود، به نظر شما توانمندی های هسته ای باعث رشد و پیشرفت کشور شده یا نتیجه ای جز آن در بر داشته است؟

این سوال همیشه در متون دانشگاهی محل بحث است. بعضی ها معتقد هستند مسیر توسعه باید بدون چالش اتفاق بیفتد و گروهی دیگر بر این اعتقادند که اساسا پروسه توسعه هر کشوری، با دیگر کشورها ایجاد تنش می کند. چون به صورت طبیعی بقیه کشورها مایل نیستند رقیبی در کنار خود ببیند. بنابراین هر کشوری که می خواهد توسعه پیدا کند ناگزیر است، با تنش هایی در نظام مواجه شود.  مانند چین که فارغ از تنش نیست، اما مسئله این است که این تنش ها از سطح اقتصادی آغاز می شود.  بنابراین، این که توسعه حتما بایستی بدون ایجاد هرگونه تنشی باشد، با واقعیت سیاست بین الملل مطابقت ندارد. مسئله مهم این است که رهبران چگونه می توانند این تنش ها را مدیریت کنند؟ رهبران کشورها باید به نحوی  برنامه ریزی کنند تا با علم به اینکه توسعه آنها باعث ایجاد تنش و رقابت در سطح بین المللی یا منطقه ای می شود، بتوانند تنش ها را مدیریت و مهار کنند و مانع از تاثیرگذاری تنش ها در توسعه کشور شوند.

این امر در ایران تلفیقی از هر دو بوده است؛ سال ۹۳ یک دوره ده ساله تنش انرژی هسته ای داشتیم که با برجام این تنش تا حدی کنترل شد. در حال حاضر  که در دوران پسا برجام قرار داریم نیز ممکن است تنش هایی بروز کند که قاعدتا تصمیم گیران سیاست خارجی و امنیتی با توجه به تجربه سالهای گذشته با شرایط پیش آمده مواجه و آن را مدیریت خواهند کرد.

با گذشت ۳ سال از برجام، برنامه هسته ای ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا ایران توانسته طبق برجام از مدرنیزه کردن راکتورهای هسته ای و فن آوری های روز دنیا در حوزه هسته ای بهره مند شود ؟

در برجام به لحاظ فنی محدودیتهای داوطلبانه ای را پذیرفته ایم و در حال حاضر در حالت «استندبای» هستیم؛ یعنی دانش این تکنولوژی را داریم، ولی داوطلبانه به کارگیری این تکنولوژی را در عمل محدود کرده ایم. به عنوان مثال، غنی سازی ۲۰ درصد یا بخش فناوریهای دیگر. بنابراین بخشی از این دانش هسته ای در ایران وجود دارد، هر زمان که مسئولان اراده کنند، می توانند این دانش را تبدیل به تکنولوژی هسته ای کنند.

به لحاظ تکنولوژیک، پذیرفتن این محدودیتها خودش الزاماتی به همراه داشته است؛ اینکه فناوری غنی سازی را در ۲۰ درصد محدود می کنید، مفهوم آن این است که امکان غالب شدن بر مشکلات فنی که وجود دارد را ندارید و این امر می تواند روند پیشرفت هسته ای را با کندی مواجه کند. ولی تشخیص این بوده  که به قول معروف، محدودیتها را، در مقابل ایجاد فضای بهتر بپذیرند. آن چیزی که ایران در سه سال گذشته به دست آورده آمیزه ای از فرصتها و محدودیتها بوده است. به طور طبیعی آن انتظاری که وجود داشت، از گشایش مالی در روابط بانکی با بانکهای جهانی و .... به وقوع نپیوست و شاهد افزایش قیمت دلار بودیم. 

البته کشورهای غربی معتقدند این موضوع ربطی به برجام ندارد و  مسئله فنی است و آن را به عدم پذیرش استانداردهای جدید بانکداری از سوی ایران ربط می دهند؛ ولی مقامات کشورمان معتقدند؛ غربی‌ها تمایل جدی برای بهبود مناسبات مالی و تجاری با ایران ندارند. در کنار آن قراردادهایی نیز  با کشورهای فرانسه و ایتالیا منعقد شده که می شود گفت نتیجه گشایش حاصل از برجام بوده است. در واقع تجربه این سه سال نشان داد، کارایی برجام در حد انتظاراتی که داشتیم، نبوده است.

به نظر شما وضعیت فناوری هسته ای ایران  با محدودیتهایی که در طی سه سال گذشته پس از برجام به وجود آمده چه مسیری را طی کرده است؟    

دانش هسته ای رابطه اش با تکنولوژی هسته ای مهم است و این امر بدان معنا است که داشتن دانش هسته ای، مقدمه و لازمه دستیابی به تکنولوژی هسته ای است، اما به صورت طبیعی دانش نظری برای تبدیل شدن به تکنولوژی با چالش هایی مواجه است. اگر دانش داشته باشید، باید به آن جنبه عملی بدهید تا مشکلات مشخص شود و بتوانید راه حلی برای آن پیدا و بر چالش های عملی غلبه کنید.

از این منظر بعضی ها تفسیرشان این است که برجام فرایند مستمر تبدیل دانش هسته ای به فناوری ای هسته ای را کند کرده است، اما دقت داشته باشید که موضوع هسته ای جزو مسائل استراتژیکی کشور است. مثلا موضوع خودرو را می توانید راحت تصمیم بگیرید،  چون تولید خودرو تبعات امنیتی برای کشور ندارد؛  اما مسئله هسته ای با نظام بین المللی و امنیت بین الملل گره خورده است. 

البته ممکن است ملاحظات شما در ادامه فعالیتهای هسته ای با ملاحظات در خصوص ادامه سایر فعالیتها مانند تولید خودرو یا تولید دارو در ایران متفاوت باشد؛ چرا که مسائل فناوری هسته ای، از جمله مسائل استراتژیک کشورها است. تصمیم گیری کشورها در مورد این مسائل صرفا از زاویه فناوری و حتی منافع اقتصادی نمی تواند باشد.  متغیرهای متعددی وجود دارد؛ مثلا ممکن است تشخیص داده شود، توسعه فناوری به درجه کافی رسیده و ادامه آن روند می تواند تهدیداتی را متوجه کشور کند. این بستگی به آن نظام تصمیم گیری و درک تصمیم گیران از محیط منطقه ای و بین اللملی دارد.

در سال ۹۲ جمع بندی تصمیم گیران کشور این بود که ایران می تواند به این سطح از فناوری اکتفا کند و محدودیتهایی را بر فعالیت هسته ای خود بپذیرد. این برداشت مسئولان ایرانی در آن مقطع بود و ممکن است برداشتها متفاوت باشد، بستگی به نظام تصمیم گیری دارد. بنابراین در این رابطه قاعده ثابت وجود ندارد و متغیرهای متعددی وجود دارد که  تصمیم گیرندگان کشور آنها را لحاظ می کنند.

به نظر شما با وجود شرایطی که بر برجام حاکم شده، سیاست ایران در قبال این توافق بین المللی چه باید باشد؟

بر اساس سیاستی که اعلام شده در مرحله اول، ایران نمی خواهد اولین خارج شونده از برجام باشد، اگر آمریکا از این توافق بین المللی خارج شود و برجام سودی برای ایران نداشته باشد، ایران هم خارج می شود. باید منتظر باشیم و ببینیم آیا اروپا می تواند در واقع نقش جدی تری بین آمریکا و ایران ایفا کند و مانع از خروج ترامپ از برجام بشود یا خیر؟برای پاسخگویی به این سؤال باید دید سمت و سوی تحولات چگونه خواهد بود.

کد خبر 341008

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.