عادل بیژن در گفتگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: امروزه مروری بر چهره کنونی بافت های فرسوده و قدیمی، مسائل و مشکلات آنها، جلوگیری از گسترش بی رویه شهرها و استفاده از ظرفیتهای بالقوه در بافت درون شهرها، لزوم توجه به بافتهای فرسوده و بهسازی و نوسازی آنها را مشخص میکند.
وی افزود: نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده بدون توجه به نیازها و خواستههای شهروندان ساکن در آنها طرحهای موفقی نخواهند بود، اگر در واقع هدف از بهسازی و نوسازی برگرداندن روح زندگی به آنها و توجه به شخصیت انسانی ساکنان آنها است، نباید مشارکت ساکنان در این فرآیند نادیده گرفته شود.
این کارشناس ارشد شهرسازی و معماری با بیان اینکه مشارکت مردم نقش بسزایی در توسعه دارد، ادامه داد: برای جلب مشارکت مردم در طرح های توسعه باید نظام برنامه ریزی غیرمتمرکز ایجاد کرد به بیان دیگر تنها در صورت مشارکت مردم است که برنامه ها و اقدامات توسعه بر اساس نیازهای واقعی مردم پی ریزی خواهد شد و چون به وسیله خود مردم طراحی شده است، پایدار خواهد ماند.
بیژن اضافه کرد: مشارکت مردم در روند توسعه، آنان را توانمند خواهد ساخت تا مسائل و مشکلات خود را بیابند، برای مشکلات برنامه ریزی کنند و در اجرای برنامه سهیم شوند و سپس، خود آن را ارزشیابی کنند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر کاملترین و جدید ترین نظریه برای توسعه و احیاء شهرها، نظریه توسعه پایدار است، گفت: احیاء بافتهای کهن شهرها متناسب با تحولات نظام های شهری و شیوههای برنامه ریزی لازمه حیات و پویایی شهرها است.
این کارشناس ارشد شهرسازی و معماری افزود: در ایران علیرغم تلاش های متعدد صورت گرفته در بازگرداندن حیات و پویایی به بافتهای کهن شهری و اجرای طرحهای نوسازی، بهسازی، ساماندهی و ... از یک سو و پژوهشها و تحقیقات علمی متعدد از سویی دیگر، بخش اعظمی از بافتهای قدیمی شهرها هنوز دچار فرسودگی است.
بیژن ادامه داد: بافت محلات گلبهار، جویباره، هارون ولایت و .... بخش عظیمی از مساحت شهری را به خود اختصاص داده، اما هنوز شاهد فرسودگی و در نتیجه آن کم رونق شدن محلات قدیمی و سایر محلات پیرامون هستیم.
وی با اشاره به تعاریف بافت فرسوده و تبیین آنها اضافه کرد: فرسودگی عاملی است که با ایجاد بی سازمانی، عدم تعادل، نبود تناسب و بی قوارگی در فضای شهری به زدودن خاطرات جمعی، افول حیات شهری واقعی و شکل گرفتن حیات شهری روزمره ای می انجامد.
این کارشناس شهرسازی و معماری با اشاره به انواع فرسودگیها در شهر گفت: در معادله اول زمانی که مرمتهای غیر اصولی و بدون توجه به نیاز شهروندان رخ دهد با فرسودگی نسبی فضاهای شهری روبرو میشویم در واقع در کالبدی سالم، فعالیتهایی غیراصولی انجام میشود که نمونه منفی آن احیاء بافت مربوط به کوچه روبروی مسجد باب الرحمه است در این محدوده ستون فقرات و شاکله اصلی تشکیل دهنده یک مسیر متداوم مسدود شده است، البته نمونه مثبت آن ترمیم محله علیقلی آقا است که با نظام استخوانبندی ارگانیک شاهد رفع موانع و توسعه بیش از پیش محله هستیم.
بیژن ادامه داد: در معادله دوم زمانی که در فضایی نسبتا فرسوده، فعالیتهای اصولی انجام می شود نیز با فرسودگی نسبی فضا روبرو می شویم که نمونه عینی این مثال محدوده تاریخی چهارباغ و فضاهای پیرامون آن است، رکن اصلی اقتصادی در شکل گیری حیات شهری در این محدوده پتانسیل بالایی را در خود دارد ولی با مسکوت ماندن طرح های توسعه ای و همچنین افزودن چندین طرح جانبی همچون مترو و ... متروک مانده است.
وی اضافه کرد: در معادله سوم فعالیتهای غیراصولی در کالبدی فرسوده انجام میشود که به فرسودگی کامل فضا ختم میشود که نمونه آن مربوط به ناحیه حوالی میدان امام علی(ع) و خیابان کمال است به گونه ای که هیچ گونه کشش و جاذبه ای را در خود ایجاد نکرده و وضعیت فعلی نیز بر پایه دافعه حداکثری بنیان نهاده شده است.
این کارشناس ارشد شهرسازی و معماری با بیان اینکه مرمت شهری را می توان به سه طریق عمده بهسازی، نوسازی و بازسازی به انجام رساند که هر یک از آنها در برگیرنده مجموعه اقدامات است، گفت: بهسازی شامل سلسله اقداماتی است که به منظور بهبود کالبد در کوتاه مدت صورت میگیرد در واقع بهسازی زمانی صورت میگیرد که فرسودگی نسبی فضا از لحاظ عملکردی حادث شده باشد.
بیژن تاکید کرد: بهسازی فرآیندی است که طی آن میتوان به بهبود وضعیت فضا، مجموعه و بنای نه چندان مطلوب موجود پرداخت و با تغییر عملکرد و معاصرسازی، فضایی مطلوبی ایجاد کرد.
وی در خصوص اقداماتی که در راستای نوسازی بافت میتوان انجام داد، گفت: نوسازی زمانی انجام میشود که فضای شهری، مجموعه و یا بنا از کارکردی مناسب و معاصر برخوردار بوده، اما فرسودگی نسبی کالبدی – فضایی سبب کاهش بازدهی و کارایی آن شده است.
این کارشناس ارشد شهرسازی و معماری ادامه داد: نوسازی مجموعه اقداماتی را شامل می شود که در عین حفاظت بنا، مجموعه و یا فضای شهری کهن، فضای مربوط را معاصرسازی کرده و امکان بازدهی بهینه آن را فراهم آورد در واقع نوسازی فرآیندی است که طی آن می توان شاهد ایجاد وضعیتی مناسب در کالبد و فضای فرسوده اثر بود.
بیژن اضافه کرد: فرآیند نوسازی شامل هفت دسته اقدامات عمده و مهم شامل تجدید حیات، انطباق، تبدیل، حفاظت، نو شدن، احیا و تعمیر است.
وی خاطرنشان کرد: بازسازی نیز به معنای از نوساختن است، بازسازی زمانی صورت می گیرد که در بنا، مجموعه و یا فضای شهری، فرسودگی به صورت کامل، ایجاد شده است.
این کارشناس ارشد شهرسازی و معماری اظهار کرد: فرسودگی کامل معمولا براثر فرسودگی فعالیت و کالبد، توأمان صورت میگیرد، این امر معمولا برای ایجاد حیات فضای شهری معاصر یا سازمان فضایی جدید و موزونی است که بتواند گفت و گوی خالق بین گذشته و آینده را نشان دهد.
بیژن ادامه داد: در فرآیند مرمت و نوسازی شهری با کاربست هر سه نوع اقدام ابقا، احیا و تخریب، فضای گذشته در زمان حال تعریف شده و قابلیت حضور در آینده را مییابد.
وی اضافه کرد: معاصرسازی یعنی تولید فضایی جدید منطبق بر شرایط تازه و ویژگیهای نو که همگی در ایجاد روابط شهری جدید و یا تعریف دوباره روابط شهری گذشته یا موجود موثر هستند.
این کارشناس شهرسازی و معماری ادامه داد: مرمت شهری یعنی مداخله ای که بتواند به پایداری نظام شهری کمک کرده و این نظام را قادر سازد با توجه به کنش و واکنش های موجود در همة ابعاد به باز تولید خود بپردازد، بنابراین با رویکرد نوآورانه نسبت به احیاء بافت های فرسوده اقدام کرد.
بیژن تاکیدکرد: آنچه میتوان از تجربیات دیگر کشورها در این زمینه استفاده کرد، ایجاد فضای نشاط و درک شرایط موجود در بافتهای فرسوده است به گونه ای که در برنامهریزیهای کوتاه مدت می توان ابزار متنوعی از جمله ایجاد کاربری های دعوت کننده و ... برای ساماندهی بافتهای فرسوده به کار برد و در روندی بلند مدت نسبت به جایگزینی اندامهای تشکیل دهنده این بافتها اقدام کرد.
وی ادامه داد: یکی از مواردی که به وضوح در کشورهای همسایه شمالی که دارای شرایط وخیم تری نسبت به ایران بودهاند، قابل تشخیص است، احیاء بافت های فرسوده سنتی با قابلیت تاریخی با به کارگیری فضاهای دعوت کننده و ایجاد شرایط رفاه در آنها است.
وی گفت: یکی از ویژگیهای بافت فرسوده اصفهان، وجود عنصر تاریخی مملو از رویدادها و هیجانات ادوار گذشته است. تبدیل این نقاط عطف به سکونتهای موقت و یا میزبانیهای کوتاه مدت یکی از جاذبه های گردشگری و رونق بخش به اقتصاد محلات و حتی در سطح کلان ارز آور محسوب می شود به گونه ای که به جای دیدگاه تخریب باید با دیدگاه مرمت در زمان حال و ایجاد کاربری های فعلی در دل این بناها آنها را به نقاط شاخص دعوت کننده تبدیل کرد.
این کارشناس شهرسازی و معماری افزود: در تمامی کشورهای با پیشینه تاریخی وجود چنین فضاهایی موهبت است، اما در حال حاضر دیدگاه غالب در تغییر ماهیت بافتهای فرسوده از فرمول تخریب پیروی میکند. این بافتها که قسمت عمده ای از مساحت فرسوده شهری را تشکیل میدهند دارای پتانسیل فراوان در جذب توریست هستند. آنچه که حائز اهمیت است سودآوری و همچنین جاذبه سرمایه گذاری در این اماکن هست که هر سرمایه گذار را با نرخ بازده بالا جذب خود میکند، به طوری که حداکثر ظرف مدت یکسال به بازگشت سرمایه منجر شده و بعد از دو سال نسبت به بهره وری با نرخ بالا میانجامد.
بیژن ادامه داد: یکی دیگر از جنبه های ایجاد کانونهای توجه گردشگری در این گونه بافتها، استفاده از تاریخ و فرهنگی است که در پس این بناها نهفته است، فرهنگی که بر پایه اعتقادات، رسوم، آیین و مذهب مناطق مختلف پی ریزی شده و زبانزد خاص و عام در سرتاسر جهان است.
وی اظهار امیدواری کرد: با بهرهگیری از نیروهای متخصص و همچنین به کارگیری انرژی جوانان خلاق در این عرصه که مشاغل بسیار زیادی را در بر میگیرد، رونق هر چه بیشتر و همچنین پایداری بافتهای تاریخی را شاهد باشیم.
نظر شما