۸ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۴
ساعتی با نارنجی پوش شهر...

شهر دور از هیاهو و دغدغه روز در سکوت فرو رفته است و صدای خش خش جاروی پاکبانی که هر شب می‌آید تا غبار از چهره شهر بگیرد و او را برای روزی دیگر آماده کند، به گوش می‌رسد...

به گزارش ایمنا، جاروی خود را کنار می‌گذارد تا کمی استراحت کند، شنیده بودم او همین چندماه پیش به عنوان پاکبان نمونه شهر اصفهان انتخاب شد.

پاکبان میانسال شهر ما سه فرزند دارد و در منطقه جوی آباد زندگی می‌کند. اولین فرزندش دانشجو است، او آرزو دارد روزی مردم آن‌چنان نظافت را رعایت کنند تا دیگر شهر نیاز به پاکبان نداشته باشد، بی‌توقع است، زندگی را با همه سختی‌هایش می‌پذیرد و دنبال یک لقمه نان حلال است...

«حسن هارونی» نارنجی پوشی که ۴۰ سال سن دارد، در جوی آباد زندگی می‌کند و هر شب با موتورسیکلت خود را به منطقه ۱۵ می رساند تا محدوده میدان خوراسگان و خیابان‌های اطرافش را جارو کندبه سراغش می‌روم و سر صحبت را باز می‌کنم.

چند سال است کار می‌کنی؟

از وقتی دست چپ و راستم را شناختم کار می کردم تا سیکل درس خواندم و بعد از آن مشغول کار ساختمانی شدم، اما چهار سال پیش توسط یکی از دوستانم به خدمات شهری شهرداری معرفی شدم. ابتدا کارهای بازیافت را انجام می دادم و پس از مدتی به پاکبانی مشغول شدم و الان افتخار پاکبانی شهر را دارم.

از زندگی ات بگو!

پدرم بازنشسته شرکت نفت بود، او چند سال پیش به رحمت خدا رفت؛ مادرم خانه دار است و سه خواهر و دو برادر دارم که مشغول انجام فعالیت‌های ساختمانی هستند.

۴۰ سال سن دارم و دارای سه فرزند پسر هستم، اولی علی ۱۸ ساله و دانشجو، دومی محمد ۷ ساله و سومی مسیح نام دارد و یک سال و دو ماهه است.

از انتخاب این شغل پشیمان نشدی؟

هرگز! از اعماق وجودم خدمت به مردم و شهر را دوست دارم، من از شغلی که دارم راضی هستم و افتخار می‌کنم که پاکبان شهر هستم، شاید افراد دیگری هم بخواهند برای امرار معاش از شغل پر خیر و برکتی برخوردار شوند، پاکبانی یعنی کسب رزق حلال برای زن و فرزند! اگر بازهم به چهار سال پیش بازگردم همین شغل را انتخاب می‌کنم.

چه ساعت هایی مشغول کار هستی؟

ساعت کاری من دو بامداد تا ۱۰ صبح است، اما گاهی بستگی به بعضی مناسبت‌ها، زمان و شرایط کاری‌ام تغییر می‌کند و زمان بیشتری را مشغول نظافت هستیم.

به نظر شما مردم شهر  را خانه خودشان می‌دانند؟       

مردم در چند سال اخیر پاکیزگی و نظافت شهر را تا حد زیادی رعایت می‌کنند، من به مردم شهرم افتخار می‌کنم. البته هنوز برای عده ای «شهر ما خانه ما» نیست، گاهی بعضی افراد از روی سهل انگاری زباله‌های خود را خارج از وقت جمع‌آوری در معابر قرار می‌دهند که امیدوارم آنها هم به این کار اشتباه خود پی ببرند و شهر خودشان را خانه خود بدانند.

از خاطرات شغلی ات بگو؟

خاطرات خوب و بد زیادی در این چند سال دارم، چند سال پیش در یکی از روزهای زمستان که هوا خیلی سرد بود، می‌خواستم در گوشه ای از پیاده رو خیابان خیام آتش روشن کنم. دیدم یک نفر کنار خیابان نزدیک یک خودرو سواری ایستاده بود، به خودم گفتم جلو بروم و از او کبریت بگیرم تا بتوانم آتشی روشن و خودم را گرم کنم.

وقتی به سمت او رفتم تا از او درخواست کبریت کنم، پا را به فرار گذاشت و یک خودروی دیگر با سرعت به او نزدیک شد، او را سوار کرد و رفت.

یکی از همکاران پاکبانم گفت: «متوجه شدی چی شد؟»، گفتم: «نه!»، همکارم گفت : «او قصد سرقت خودرو را داشت، اما وقتی تو نزدیک شدی پابه فرار گذاشت».

جالب اینکه دزد ناکام فردا شب به اتفاق سه نفر دیگر به سراغ من آمدند تا انتقام ناکامی خود در سرقت خودرو را بگیرند، اما خوشبختانه بلافاصله با تماس با پلیس  ۱۱۰ و فرار به سمت اداره خدمات شهری نتوانستند کاری کنند.

سال گذشته به عنوان پاکبان نمونه شهر اصفهان شناخته شدید، علت برگزیده شدن شما چه بود؟

من همیشه سعی کرده‌ام مسئولیتی را که بر عهده گرفتم را خیلی خوب انجام دهم و فکر می کنم به خاطر همین پاکبان نمونه شهر شدم.

از حقوقی که می‌گیری، راضی هستی؟

بله، خدا را شکر!

چه حرفی با مردم داری؟

از مردم می خواهیم با پاکبانان شهر همکاری کنند و زباله و اشیاء برنده و نوک تیز را داخل کیسه‌های زباله قرار ندهند و زباله های خود را جدا کنند. من خود با همکاری کارکنان جمع آوری پسماند با استفاده از ۸۰۰ بطری پت کلبه‌ای ساختیم که قرار است در یکی از نقاط شهر در معرض دید شهروندان قرار گیرد.

کم‌کم عقربه های ساعت خود را به عدد ۸ می رساندند، انگار نظافت شهر عقب افتاده، با عجله جاروی خود را بر می‌دارد و صدای خش خش جارو دوباره در کوچه طنین انداز می شود... قهرمان قصه ما از آن دسته آدم‌هایی است که لذت عرق جبین و کسب یک لقمه نان حلال را به هر چیزی ترجیح داده و برای گذران زندگی‌اش، لباس پاکبانی را انتخاب کرده است...

گفت و گو از راضیه کشاورز؛ خبرنگار سرویس شهر

کد خبر 340235

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.