نبود نشاط اجتماعی و نظام تربیتی کارآمد

عدم ارتباط عاطفی و دوستانه با والدین و افراد نزدیک در خانواده، جست‌وجوی محبت و توجه در بیرون از خانواده و ترد شدن از سوی آن‌ها که محبت را ازشان طلب می‌کردند، سبب شد دو دختر نوجوان دست‌ به ‌کاری بزنند که پشیمانی برای آن هیچ سودی ندارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، مهر با اصفهانی‌ها نامهربان بود و آخرین روزهای نخستین ماه پاییز با درد و شوک بزرگی تمام شد. ساعت حدود۱۱ صبح گذشته بود که فیلمی با این توضیح روی شبکه‌های مجازی منتشر شد: «سقوط دو دختر نوجوان از پل چمران». باورش سخت بود اما چه سود که دنیا بر اساس باورهای ما پیش نمی‌رود. اندکی از زمان انتشار فیلم نگذشته، خبر سقوط و بعد خودکشی این دو دختر نوجوان روی خروجی خبرگزاری‌ها رفت و دست ‌به ‌دست در فضای مجازی چرخید. یکی از دختران در دم جان‌ باخت و دیگری به‌سختی آسیب ‌دید.

چالشی به نام نهنگ آبی

تا پایان شب، این فیلم و خبرها چرخید و چرخید و مثل همیشه هیچ عکس‌العملی از مقامات مسئول و پاسخگو منتشر نشد. صبح روز یک‌شنبه سی‌ام مهر، رییس پلیس استان اصفهان از سقوط دو دانش‌آموز دختر اصفهانی از پل روگذر چمران و فوت یکی از آنان و مجروحیت دانش‌آموز دیگر، تحت تاثیر بازی نهنگ آبی سخن گفت. سردار مهدی‌معصوم بیگی، دراین‌باره اظهار داشت: «متاسفانه در اثر این حادثه یکی از دختران که ۱۵ ساله بود در دم فوت کرده و دیگری که ۱۶ ساله بود به‌شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد. این مقام ارشد پلیس بیان کرد این دو نوجوان قبل از پرت کردن خود توسط ضبط‌ صوت با خانواده خود خداحافظی کرده و علت این کار را انجام بازی آنلاین نهنگ آبی در فضای مجازی اعلام کرده‌اند. وی با اشاره به اینکه نوجوان مجروح شده نیز بیان داشته که تحت تاثیر بازی دست به این اقدام زده است، خاطرنشان کرد که پلیس در خصوص بازی نهنگ آبی هشدارهایی داده بود؛ این بازی در کشورهای مختلف قربانی گرفته و تاثیر بسیاری بر ذهن دارد و افراد را وادار به رفتارهای پرخطری همچون خودزنی و خودکشی می‌کند.

تکذیب خودکشی به خاطر بازی

همان روز، ‌ وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در برنامه زنده تلویزیونی اعلام کرد امکان ندارد که این دو نوجوان به خاطر انجام بازی نهنگ آبی دست به خودکشی زنده باشند و خودکشی‌های اصفهان ربطی به نهنگ آبی نداشته است. محمدجواد آذری جهرمی، با اشاره به اخبار منتشرشده در خصوص چالش نهنگ آبی توضیح داد: که این بازی درواقع یک چالش است که در کشور روسیه ساخته‌شده است. در این چالش با زیرساخت فضای مجازی ۵۰ قسمت را طراحی می‌کنند که افراد با دیدن فیلم‌های ترسناک و ارائه اطلاعات شخصی با این تیم همراهی می‌کنند و درنهایت در پایان طرح باید به مرگ تن دهند. از مرحله ۲۰ به بعد، فرد دیگر امکان انصراف ندارد زیرا با ارائه اطلاعات شخصی، مورد سوءاستفاده قرار خواهد گرفت. زمانی که درباره این بازی در ایران اطلاعاتی منتشر شد، همراه با ترس بود. البته ترسیدن از فضای مجازی اشتباه است بلکه استفاده درست از این فضا باید در نظر گرفته شود. درواقع چالش نهنگ آبی در کشور ما رخ نداده و تاکنون موجب خودکشی در ایران نشده است اما این خطر همچنان وجود دارد؛ بنابراین والدین باید مواظب باشند و از کودکان خود غافل نشوند و آگاهی خود را در این عرصه بالا ببرند. وزیر ارتباطات تصریح کرد که آن‌ها به دلیل مسائل خانوادگی دست به خودکشی زده‌اند. گفته می‌شود با توجه به مشاهدات اطرافیان، این دو دختر نوجوان ازجمله استفاده زیاد از تلفن همراه و ایجاد خط‌هایی روی دستان خودشان، دچار سوء تفاهم شده و دلیل مرگ را نهنگ آبی اعلام کردند. پلیس فتا نیز تا این لحظه اخباری مبنی بر تایید اقدام به خودکشی این دو دختر نوجوان به دلیل انجام بازی نهنگ آبی منتشر نکرده است. از طرف دیگر به گفته وزیر ارتباطات رییس شبکه اجتماعی این بازی دستگیر و این شبکه مسدود شده است. رییس اورژانس اجتماعی کشور نیز احتمال خودکشی دو دختر اصفهانی به دلیل شرکت در چالش یا بازی نهنگ آبی را با اشاره به شواهد موجود رد کرد. به گفته حسین اسدبیگی، بعد از وقوع حادثه کارشناسان اورژانس اجتماعی بر بالین دختر مجروح حاضر شدند اما به دلیل وخامت حال این دختر، مددکاران نتوانستند صحبتی با وی داشته باشند. بااین‌حال، صحبت‌های انجام‌شده با اطرافیان این دختران و همچنین تمام شواهد حاکی است چالش نهنگ آبی به‌طور مستقیم تاثیری در خودکشی این دو شخص نداشته است. رییس اورژانس اجتماعی کشور ادامه داد: مباحثی در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر اینکه دختران مذکور در نامه یا فایل صوتی عنوان کرده‌اند در پی این بازی دست به خودکشی زده‌اند اما شواهدی (نامه و فایل صوتی) مبنی بر تایید این گفته‌ها یافت نشده است. اسدبیگی با اشاره به مرحله اول چالش نهنگ آبی و حک کردن نقش نهنگ به روی دست با استفاده از ایجاد خراش و زخم گفت: هیچ نقشی به روی بدن یکی از دختران دیده نشده این در حالی است که خراشیدگی‌هایی به روی دست یکی دیگر از دختران وجود داشته اما عکس نهنگ نبوده است.

سلامت روانی اجتماعی در خطر است

خیلی از ما به خاطر نداریم خبری مبنی بر تعامل و نشست آموزش‌وپرورش با دانشگاه‌های علوم پزشکی در مورد مسائل روان‌شناختی دانش‌آموزان شنیده یا دیده باشیم. موضوعی که شاید اگر به آن بها داده می‌شد، شاهد خودکشی دو دختر نوجوان اصفهانی نبودیم و از سوی دیگر بسیاری از آسیب‌های اجتماعی که خانواده‌ها، دانش‌آموزان و جامعه با آن دست‌ به ‌گریبان هستند وجود نداشت. روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دراین‌باره می‌گوید: «تعاملات به‌نوعی در گذشته بوده و در طرح تحول سلامت نیز مقوله بهداشت روان بسیار دیده‌شده است. حتی وزارت بهداشت برای آن بسته‌ای تعریف کرده و در قالب بهداشت روان به شهروندان عرضه می‌کند. بخشی از بهداشت به‌سلامت روان اختصاص دارد که در قالب سلامت روانی اجتماعی تعریف می‌شود و وزارت بهداشت متولی این امر است ولی این وزارتخانه به‌تنهایی نمی‌تواند در این حوزه به‌صورت کامل و کافی عمل کند و به‌واسطه اینکه پدیده سلامت روانی اجتماعی فراگیر است، خیلی بیش از اینکه در جامعه به آن پرداخته‌شده، نیازمند توجه همه بخش‌ها، سازمان‌ها، نهادها و مردم است. به‌طورکلی ۷۵ درصد عوامل موثر بر سلامت روانی اجتماعی ازجمله مولفه‌های اجتماعی و اقتصادی در اختیار وزارت بهداشت نیست و به مشارکت ملی و همکاری عمومی و مشارکت بین بخشی نیاز دارد. باید اختیارات ورزات بهداشت در مقوله سلامت روان از روی کاغذ خارج شود و در مقوله‌های اجتماعی موثر بر سلامت بیش ازآنچه تاکنون فعالیت شده با بسیج همگانی و مشارکت همه بخش‌های جامعه به آن پرداخته شود». او تاکید می‌کند: «مولفه‌های اجتماعی موثر بر سلامت روان اقتصادی و حتی فیزیکی نیستند و فقط در عوامل بیولوژیکی تعریف نمی‌شوند. درکل نباید از مولفه‌های «سرمایه اجتماعی» و تاثیر آن بر سلامت غافل شویم. ما دریکی و دو دهه اخیر از سلامت و مولفه‌های موثر بر سلامت روان غافل بوده‌ایم و در حال حاضر در این زمینه شرایط خوبی نداریم. اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و تعلق اجتماعی از سرمایه‌های اجتماعی موثر بر سلامت روانی اجتماعی هستند که باید به آن‌ها توجه بیشتری شود.

آموزش‌وپرورش، بی واکنش به ماجرا

بعد از وقوع این حادثه، شاید خیلی‌ها منتظر انتشار خبر از سوی آموزش‌وپرورش استان اصفهان در این زمینه بودند. انتظاری که نتیجه‌ای در برنداشت و سوم آبان به‌واسطه برگزاری انتخابات شورای دانش‌آموزی مدیرکل آموزش‌وپرورش استان اصفهان بر بسترسازی مشارکت دانش آموزان در تصمیم‌گیری‌ها تاکید کرده و اعلام کرده بود تصمیم‌گیری برای دانش‌آموزان در اتاق‌های بسته، مردود است. در همایش دیگری نیز معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزش‌وپرورش استان اصفهان عنوان کرده‌ در شرایط فعلی، آموزش‌وپرورش بهترین عملکرد را در سطح کشور و استان به خود اختصاص داده است. محمدجواداحمدی، در گردهمایی معاونان پرورشی و تربیت‌بدنی ادارات آموزش‌وپرورش استان اصفهان اظهار کرد: «در بحث آسیب‌ها و رفتارهای پرخطر در میان دانش آموزان، متاسفانه در ۲۰ روز گذشته اخباری به‌دست‌آمده است که باید به‌منظور رفع این معضلات اجتماعی گام‌های اساسی برداشته شود و کارشناسان باید با حساسیت بیشتری موضوعات مختلف را دنبال کنند».

جای خالی نشاط اجتماعی

جای خالی نشاط در تمام لایه‌های زندگی ما پیداست. اگر کانال‌های تلویزیون را بالا و پایین کنید، محال است برنامه‌ای شاد و مفرح به‌جز خندوانه و دورهمی پیدا کنید. دو برنامه‌ای که پخش آنها تمام‌شده و مشخص نیست دوباره چه زمانی روی آنتن بروند. درون خانواده‌ها نیز خبر چندانی از نشاط و تفریح نیست و سبک زندگی ما به شیوه معیوبی برای پرسه زدن در فضای مجازی و مدرسه و کار تبدیل‌شده است. مهمانی‌های خانوادگی کمرنگ شده و اگر هم به‌ندرت برنامه‌ای باشد، بیشتر سرها درگوشی‌هاست و شاید عده‌ای دوبه‌دو باهم گپ بزنند ولی روابط مثل سابق نیست.

اما درحالی‌که ما روی نشاط اجتماعی مانور می‌دهیم، فیلمی به‌تازگی از نیلوفر و عسل منتشر شد که تصویری از غم و اندوه را به نمایش نمی‌گذارد. دو دختر با صورت متبسم ولی سرشار از ترس از خود فیلم گرفته‌اند که به استقبال مرگ می‌روند. به‌راستی چه بر سر این نسل آمده که قبح مرگ این‌گونه برای‌شان شکسته شده است؟ این پرسش سوالی اساسی است که باید به آن پاسخ داده شود. رییس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی کشور در خصوص رفتار نیلوفر و عسل قبل از اقدام به خودکشی می‌گوید: «انسان‌ها در مقطعی از زندگی‌شان ممکن است به احساس پوچی برسند و احساس کنند به پایان خط رسیده‌اند. این احساس به سلسله عواملی مانند ناکامی‌ها و مشکلات بر سر راه‌شان و عدم دسترسی به خواسته‌های‌شان بستگی دارد. این احساس مقطعی و به سن انسان بستگی دارد. کسی که چند ناکامی را پی‌درپی تجربه کند، ممکن است به این نوع نگاه برسد».

 کوروش محمدی ادامه می‌دهد: «اما در رابطه با این دو دختر نوجوانان باید عمیق‌تر نگاه کنیم. آنچه از این فیلم استنباط می‌شود، این است که آن‌ها به افرادی خارج از خانواده‌های‌شان وابستگی پیدا کردند که چند عامل در آن تاثیر دارد. یک‌سری هیجان در وجود نوجوانان هست که باید پاسخ لازم را از خانواده و جامعه دریافت کند که متاسفانه دریافت نمی‌کنند. نقش والدین در ارتباط با این نسل بسیار ضعیف است. خانواده این دو نوجوان نتوانستند ارتباط سازنده و سالمی با آن‌ها برقرار کنند و این دو، خلأ وجودی و نیاز احساسی و هیجانات درونی و حتی غریزی‌شان را بیرون از خانواده پیداکرده‌اند. پذیرش خویشتن، اصلی است که این نوجوانان بعدازاینکه در خانواده نتوانستند به استقلال فردی برسند و خودشان عاملی برای حال خوش و خوب خود باشند، به این نتیجه رسیدند که درجایی دیگر دنبال عاملی باشندتا حال خوب و خوش پیدا کنند. باید گفت آن‌ها اصل پذیرش خویشتن را از دست دادند به همین‌دلیل به دنبال حال خوب از طریق دیگری رفتند. درحالی‌که این دیگری می‌تواند اعضای خانواده باشد، به ‌احتمال ‌زیاد این خواسته‌شان درون خانواده تامین نشده و آن‌ها دنبال جایگزین رفته‌اند. خانواده باید عامل حال خوب بچه‌ها به‌ویژه نوجوانان باشد یا افرادی که در فامیل به آن‌ها نزدیک هستند. اما متاسفانه این اتفاق رخ نداده و این ضعف تربیتی خانواده است. در فضای جدید فناوری‌های نوین، خانواده‌ها با الگوهایی مواجه‌اند که دچار انحراف شده‌اند. فضای مجازی و تلفن همراه وسیله‌ای شده که فرزندان نیازهای نسلی‌شان را از طریق روابط تعریف‌نشده‌ای جبران کنند. این ارتباطات گاهی آن‌قدر عمیق می‌شود که ملکه ذهن نوجوانان می‌شود و به ‌نوعی اعتیاد ارتباطی ایجاد می‌کند. این اعتیاد به‌گونه‌ای است که هرگاه این ارتباط دچار مشکل شود، افراد نیز دچار بحران می‌شوند.

الگوی خودکشی و پریدن از پل هوایی

محمدی استفاده از پل برای انجام خودکشی را مبتنی بر الگوهای ناسالم می‌داند که در جامعه امروز به شیوه‌های مختلف شاهد آن هستیم. رفتارها و ارتباطات مازوخیستی که نوجوانان علیه خودشان دریافت کردند، سبب شده تلاش کنند آن خشونت و اندوه پنهان درون خود را با آسیب رساندن به خود جبران کنند. این دو نوجوان درصدد برآمدن که از وضعیت موجود خودشان انتقام بگیرند؛ آن‌ هم بر اساس بینشی که دارند. رییس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی کشور تصریح می‌کند: «درعین‌حال نباید از این نکته غافل شویم که این دو نوجوان فاقد مهارت‌های ارتباط موثر و فاقد مهارت‌های مقابله و مواجه با بحران هستند. حتی توانایی حل مسائل‌شان را ندارند و خیلی زود تسلیم چالش‌های زندگی می‌شوند. چالش‌هایی که در مسیر ارتباطی‌شان قرار دارد. می‌توان گفت این خلأ آموزش ما است که در آموزش‌وپرورش و خانواده‌ها دارد وجود دارد و این مهارت‌ها را به دانش آموزان که مادران و پدران آینده‌اند آموزش نمی‌دهند».

نظام آموزشی ناکارآمد

محمدی تاکید می‌کند: متاسفانه نظام آموزش ‌و پرورش ما نظام کارآمد و پویایی نیست که بتواند روی نوجوانان ما با همه مجموعه نیازهای توفانی که در این سن دارند اشراف پیدا کند و تاثیرگذار باشد. مشاوران به کار گرفته‌شده در آموزش‌وپرورش نیز بسیار اندک و گاه ضعیف هستند که با تعداد ساعات کم و تعداد بالای دانش‌آموز به‌هیچ‌ عنوان نمی‌توانند با دانش آموزان مشاوره کنند. از سوی دیگر ارتباط بین والدین و آموزش ‌و پرورش بسیار ضعیف و انجمن اولیا و مربیان یک سبک سوری را اتخاذ می‌کنند به‌گونه‌ای که نمی‌تواند به پیوند محکمی که بتواند به تبادل اطلاعات منجر شود برسند. در این انجمن‌ها باید مشکلات فرزندان به مدرسه و دانش‌آموز به والدین منتقل شود که شاهد این اتفاق نیستیم و این سیکل معیوب است.

نیاز به تحول اساسی در نظام آموزشی

همه زیرساخت‌های ما در مسائل تربیتی به آموزش ‌و پرورش و خانواده خلاصه می‌شود. زیرساخت‌های تربیتی در خانواده است که در آموزش‌وپرورش تربیت‌شده‌اند. ما به تحول اساسی در نظام آموزشی نیاز داریم که از این حالت خشک و استرس‌زا و رقابتی تغییر کند و به سمتی برود که به شکل پویا و موثر روی دانش آموزان و خانواده‌های‌شان تاثیرگذار باشد. نیاز داریم برای تغیر زیرساخت‌های تربیتی‌مان، تغییرات اساسی و شگرفی در آموزش‌وپرورش رخ دهد. موضوعی که مقام معظم رهبری نیز نسبت به آن واکنش نشان داده و به سیستم آموزشی کشور انتقاد داشتند و خواستار تغییر و تحول در آن شده‌اند ولی هنوز این اتفاق نیفتاده است.

درد جانکاهی که فراموش نمی‌شود

وقتی فیلم عسل و نیلوفر قبل از خودکشی منتشر شد، درد جانکاهی جامعه را بلعید. مکالمه دو نوجوان که به‌خاطر لجبازی و واکنش به رفتار دیگران دست به خودکشی زده‌اند، آن‌قدر دردناک است که نمی‌توان تنها در عنوان «آسیب اجتماعی» آن را گنجاند. عدم ارتباط عاطفی و دوستانه با والدین و افراد نزدیک در خانواده، جست‌وجوی محبت و توجه در بیرون از خانواده و ترد شدن از سوی آن‌ها که محبت را ازشان طلب می‌کردند، سبب شد دو دختر نوجوان دست‌ به ‌کاری بزنند که پشیمانی برای آن هیچ سودی ندارد. شاید فیلم منتشرشده از آن‌ها نه‌ تنها به الگویی برای سایرین تبدیل نشود بلکه زنگ خطر عدم آموزش صحیح مهارت‌های اجتماعی مانند گفتمان و مقابله با بحران و مشکلات را بیش از گذشته به صدا درآورد و مسئولان و متولیان امر هر چه زودتر به دنبال راهکارهای اساسی و قابل‌اجرا برای تداوم این بحران داشته باشند. گفت‌وگوی نیلوفر و عسل قبل از اقدام به خودکشی، درد نبودن‌شان را صدچندان می‌کند؛ چراکه به‌راحتی با در میان گذاشتن موضوع با بزرگ‌ترها یا داشتن ارتباط بهتر با والدین می‌توانستند اکنون در بین خانواده و جامعه باشند و با شیوه بهتری برای اثبات خود و جلب‌ توجه دیگران تلاش کنند.

کوتاهی در هویت بخشی

فیلم منتشرشده از نیلوفر و عسل را به یک تسهیلگر روابط اجتماعی نشان می‌دهم و نظرش را در مورد رفتارشان جویا می‌شوم. فرحناز علیزاده، جامعه‌شناس دراین‌باره می‌گوید: «آنچه من استنباط کردم این است که این دو فقط قصد کرده بودند کاری را انجام دهند و خودشان را به‌عنوان یک فرد شجاع به دیگران ثابت کنند. از طرز صحبت‌شان با یکدیگر و شوخی‌هایی که با هم می‌کنند و اعتراف به اینکه ما درس‌خوان نبودیم، می‌توان فهمید که آن‌ها فقط می‌خواستند کاری انجام دهند که از آن درکی نداشتند. آدم‌های این‌ تیپ هیچ هدفی برای زندگی‌شان ندارند، پس ممکن است دست به هر کاری بزنند. در دنیای امروز هیچ پسری را نمی‌بینید که بگوید می‌خواهم دختر شوم، در مقابل کم نیستند دخترانی که می‌خواهند پسر باشند. تفاوت امکانات و شرایط سبب این اتفاق شده است. احساس پوچی در دختران در حال افزایش است. در کل از نظر آموزشی بچه‌های‌مان را خوب تربیت نکردیم. یک درس برای‌شان گذاشتیم و گفتیم درس بخوانید. در این سیستم حتی آن‌ها که خوب هم ‌درس می‌خوانند، درنهایت به پوچی می‌رسند که خوب آخرش چه؟ بعد باید در این جامعه چه کنم؟ ما به بچه‌های‌مان هیچ آموزشی ندادیم، هیچ انگیزه‌ای برای‌شان ایجاد نکردیم و هویتی برای‌شان به وجود نیاوردیم. از کتاب خواندن، مسائل دینی و از جلساتی که می‌توانست برای‌شان مفید باشد دور افتادند. آیاچنین جلساتی برگزار می‌شود؟ این آموزش غلط سبب شده دخترها و پسرهای‌مان بعد از ادامه تحصیل و به دلیل اینکه هویت و انگیزه برای‌شان ایجاد نکرده‌ایم به پوچی برسند و شاید خودکشی بعد از این به سرگرمی تبدیل شود تا پایانی برای آن احساس پوچی باشد. ما دچار معضلاتی هستیم که هشداردهنده است. اگر می‌گفتند به خاطر انجام بازی نهنگ آبی خودکشی کرده‌اند، توجیه قابل ‌قبول‌تری داشت. این دخترها در فیلم از کاری که می‌خواستند انجام دهند عصبی‌اند. از نحوه صحبت کردن‌شان و حرف‌هایی که ردوبدل کردند، می‌توان این موضوع را فهمید. جامعه، آموزش‌وپرورش و خانواده‌ها و سیاستمداران ما بسیار کوتاهی کردند و ممکن است به‌زودی شاهد حوادث اینچنینی بیشتری در جامعه باشیم.

چشم‌های نگران

می‌روم تا از نزدیک، پل چمران را ببینم. وقتی پا روی پل می‌گذارم احساس می‌کنم حجم انبوهی از نگاه‌های مضطرب، کنجکاو و نگران تعقیبم می‌کند. انگار همه نسبت به عابران روی این پل نگران هستند. راننده تاکسی در حال عبور فریاد می‌زند: «خودت‌رو نندازی پایین». کاش آن روز هم کسی به نیلوفر و عسل این جمله را گفته بود. کاش کسی پیشتر به مشکل ارتباطی آن‌ها پی می‌برد. کاش...

منبع: قانون

کد خبر 326456

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.