شرایط حاکم شایسته از دیدگاه امام علی (ع) در نامه ای خطاب به مالک اشتر

عضو شورای اسلامی شهر اصفهان نامه امام علی(ع) به مالک اشتر در خصوص شرایط حاکم شایسته را قرائت کرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، علیرضا نصر اصفهانی در جلسه علنی امروز شورای شهر اصفهان ضمن تبریک اعیاد قربان و غدیرخم نامه امام علی (ع) خطاب به مالک اشتر را قرائت کرد، متن نامه بدین شرح است:

ای مالک! بدان من تو را به سوی کشوری فرستادم که پیش از تو دولت های‏ عادل و همچنین ستمگری بر آن حکومت داشتند و مردم به کارهای تو همانگونه نظر می‏کنند که تو در امور زمامداران پیش از خود و همان را درباره تو خواهند گفت که تو درباره آنها می‏گفتی.

بدان! افراد شایسته را با آنچه خداوند بر زبان بندگانش جاری می‏ سازد می توان شناخت، بنابر این باید محبوبترین‏ ذخیره در پیش تو عمل صالح باشد، زمام هوا و هوس را در دست گیر و آنچه برایت‏ حلال نیست، نسبت‏ به خود بخل روا دار، زیرا بخل نسبت ‏به خویشتن این است ‏که راه انصاف را در آنچه محبوب و مکروه تو است پیش‏گیری.

قلب خویش‏ را نسبت‏ به ملت‏ خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن و همچون حیوان‏ درنده‏ای نسبت ‏به آنان مباش که خوردن آنان را غنیمت‏ شماری! زیرا آنها دوگروه بیش نیستند: یا برادران دینی تواند و یا انسانهائی همچون توگاه از آنها لغزش و خطا سر می‏زند.

ناراحتی هایی به آنان عارض می شود به دست آنان عمدا یا بطور اشتباه کارهائی انجام می‏ شود(در این موارد)از عفو و گذشت‏ خود آن مقدار به آنها عطا کن، که دوست داری خداوند از عفوش به توعنایت کند زیرا تو مافوق آنها و پیشوایت ما فوق تو و خداوند مافوق کسی است ‏که تو را زمامدار قرارداده است! امور آنان را به تو واگذار کرده و به وسیله ‏آنها تو را آزمایش کرده است هرگز خود را در مقام نبرد با خدا قرار مده!چرا که تو تاب کیفر او را نداری و از عفو و رحمت او بی‏ نیاز نیستی.

هرگز از عفو و بخششی که کرده ای پشیمان مباش و هیچ گاه از کیفری که کرده ای به‏ خود مبال و نیز هرگز نسبت‏ به کاری که پیش می ‏آید و راه چاره دارد سرعت‏ به خرج مده. مگو من مامورم(و بر اوضاع مسلطم)،امر می‏ کنم و باید اطاعت‏ شود که این موجب دخول فساد در قلب، خرابی دین و نزدیک شدن تغییر و تحول ‏در قدرت است.

آنگاه که در اثر موقعیت و قدرتی که در اختیار داری،کبر و عجب و خودپسندی در تو پدید آید، به عظمت قدرت و ملک خداوند که مافوق‏ت  است، نظر افکن! که این ترا از آن سر کشی پائین می‏ آورد و آن شدت و تندی را از تو باز می‏دارد و آنچه از دستت رفته است ‏یعنی نیروی عقل و اندیشه‏ ات‏ که تحت تاثیر این خود پسندی واقع شده، به تو باز می‏ گردد.از همتائی در علو و بزرگی با خداوند بر حذر باش! و از تشبه به او در جبروتش خود را بر کنار دار!

چرا که خداوند هر جباری را ذلیل و هر فرد خود پسند و متکبری را خوار خواهد ساخت.

نسبت ‏به خداوند و نسبت ‏به مردم از جانب خودو از جانب افراد خاص‏ خاندانتو از جانب مردمی که به آنها علاقمندی، انصاف بخرج ده! که ‏اگر چنین نکنی ستم کرده ای و کسی که به بندگان خدا ستم کند، خداوند پیش‏ از بندگانش دشمن او خواهد بود و کسی که خداوند دشمن او باشد دلیلش را باطل می‏ سازد و با او به جنگ می‏ پردازد تا دست از ظلم بردارد یا توبه کند.(و بدان!)هیچ چیزی در تغییر نعمت های خدا و تعجیل انتقام و کیفرش، از اصرار بر ستم سریع تر و زودرس ‏تر نیست چرا که خداوند دعا و خواسته مظلومان را می‏شنود و درکمین ستمگران است.

باید محبوبترین کارها نزد تو اموری باشند که حق با عدالت موافقتر و با رضایت توده مردم هماهنگ‏ تر است. چرا که خشم توده مردم، خشنودی‏ خواص را بی‏ اثر می‏ سازد، اما ناخشنودی خاصان با رضایت عموم، جبران پذیراست.(این را نیز بدان که)احدی از مردم از نظر هزینه زندگی در حالت صلح‏ و آسایش، بر والی سنگین ‏تر و به هنگام بروز مشکلات در اعانت و همکاری‏ کمتر، و در اجرای انصاف ناراحت‏ تر و به هنگام در خواست و سؤال پر اصرارتر و پس از عطا و بخشش کم سپاس‏تر و به هنگام منع خواسته‏ ها دیر عذرپذیرتر و درساعات رویاروئی با مشکلات کم استقامت‏ تر، از«گروه خواص‏»نخواهند بود ولی پایه دین و جمعیت مسلمانان و ذخیره دفاع از دشمنان تنها«توده ملت‏»هستند! بنابراین باید گوشت‏ به آنها و میلت‏ با آنان باشد.

باید آنها که نسبت‏ برعیت عیبجوترند از تو دورتر باشند زیرا، مردم عیوبی ‏دارند که والی در ستر و پوشاندن آن عیوب از همه سزاوارتر است. در صدد مباش‏ که عیب پنهانی آنها را به دست آوری، بلکه وظیفه تو آن است که آنچه برایت‏ ظاهر گشته اصلاح کنی و آنچه از تو مخفی ست‏ خدا درباره آن حکم می‏ کند بنابر این تا آنجا که توانائی داری عیوب مردم را پنهان ساز! تا خداوند عیوبی راکه دوست داری برای مردم فاش نشود، مستور دارد.(با برخورد خوب) عقده‏ آنها را که کینه دارند بگشا و اسباب دشمنی و عداوت را قطع کن! و از آنچه ‏برایت روشن نیست تغافل کن!به تصدیق سخن چینان تعجیل مکن! زیرا آنان گرچه در لباس ناصحین‏ جلوه‏ گر شوند خیانت می‏ کنند.

بخیل را در مشورت خود دخالت مده! زیرا که ترا از احسان منصرف و از تهی دستی و فقر می‏ ترساند و نیز با افراد ترسو مشورت مکن! زیرا درکارها روحیه‏ات را تضعیف می‏ کنند. همچنین حریص را به مشاورت مگیرکه حرص را با ستم گری در نظرت زینت می‏ دهد.(همه آنچه درباره این‏ افراد گفتم) بخاطر این است که بخل و ترس و حرص و غرائز و تمایلات متعددی‏ هستند که جامع آنها سوء ظن بخدای بزرگ است.

بدترین وزراء کسانی هستند که وزیر زمامداران بد و اشرار پیش ازتو بوده‏ اند، کسی که با آن گناهکاران در کارها شرکت داشته نباید جز و صاحبان سر تو باشد آنها همکاران گناهکاران و برادران ستمکارانند، درحالی که تو بهترین جانشین را از میان مردم به جای آنها خواهی یافت: از کسانی‏ که از نظر فکر و نفوذ اجتماعی کمتر از آنها نیستند و در مقابل، بار گناهان آنها را بر دوش ندارند، از کسانی هستند که با ستمگران در ستمشان همکاری نکرده و در گناه شریک آنان نبوده‏ اند. این افراد هزینه ‏شان بر تو سبکتر، همکاریشان با تو بهتر، محبتشان با تو بیشتر، و انس و الفتشان با بیگانگان کمتر است.

بنابر این آنها را از خواص و دوستان خود و راز داران خویش قرار ده!

سپس(از میان اینان)افرادی را که در گفتن حق از همه صریحتر، درمساعدت و همراهی نسبت‏ به آنچه خداوند برای اولیایش دوست نمی‏ دارد، به توکمتر کمک می ‏کند، مقدم دار، خواه موافق میل تو باشند یا نه، با اهل ورع و صدق و راستی بپیوند، و آنان را طوری تربیت کن که ستایش بی حد از تو نکنند و تو را نسبت‏ به اعمال نادرستی که انجام نداده‏ ای تمجید ننماید. زیرا مدح‏و ستایش بیش از حد عجب و خود پسندی ببار می آورد و انسان را بکبر و غرور نزدیک می‏ سازد.

هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت مساوی باشند زیرا این ‏کار سبب می‏ شود که افراد نیکوکار در نیکی هایشان بی رغبت‏ شوند، و بدکاران درعمل‏ بدشان تشویق شوند ،هر کدام از اینها را مطابق کارش پاداش ده! بدان که‏ هیچ وسیله‏ ای برای جلب اعتماد والی، به وفاداری رعیت، بهتر از احسان به آنها و تخفیف هزینه ‏ها بر آنان و عدم اجبارشان به کاری که وظیفه ندارند نیست، در این راه آن قدر به کوش تا بوفاداری آنان خوشبین شوی(و بر آنان اعتماد کنی‏ که)این خوشبینی بار رنج فراوانی را از دوشت‏ برمی‏دارد.

سزاوار است ‏با آنها که بیشتر مورد احسان تو قرار گرفته ‏اند خوشبین تر باشی ‏و به عکس آنها که مورد بدرفتاری تو واقع شده ‏اندبدبین‏تر.

هرگز سنت پسندیده‏ ای را که پیشوایان این امت‏ به آن عمل کرده ‏اند و ملت‏ اسلام با آن انس و الفت گرفته و امورمردم  ‏به وسیله آن اصلاح می‏ شود، نقض مکن! و نیز سنت و روشی که به سنتهای گذشته زیان وارد می‏سازد احداث منما که اجر، برای کسی خواهد بود که آن سنتها را بر قرار کرده و گناهش بر تو که ‏آنها را نقض کرده ای،«با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین‏»و با حکماء واندیشمندان نیز بسیار به بحث‏ بپرداز این گفتگوها و بحث ها باید در باره اموری ‏باشد که به وسیله آن وضع کشورت را اصلاح می‏ کند و آنچه موجب قوام کار مردم‏ پیش از تو بوده.

هیچ گاه خود را در زمانی طولانی از مردم پنهان مدار!چرا که دور بودن زمامداران از چشم مردم، خود موجب نوعی محدودیت و بی اطلاعی نسبت‏ به‏ امور مملکت است، و این چهره پنهان داشتن زمامداران،آگاهی آنها را ازمسائل نهانی قطع می کند. در نتیجه، بزرگ در نزد آنان کوچک و کوچک بزرگ، کار نیک زشت و کار بد نیکو و حق با باطل آمیخته می شود. چرا که زمامدار بهر حال بشر است و اموری که از او پنهان است نمیداند.

مهروزی و مدارا با مردم را رعایت کن و بپرهیز از اینکه کار خود را پیش از آنچه که هست وانمود سازی و یا به وعده ای که به آنان می دهی وفا نکنی.

کد خبر 317916

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.