به گزارش گروه جامعه خبرگزاری ایمنا، طبق عادت چند سال گذشته روزشماری میکردم اول ذیالقعده تولد حضرت معصومه (س) فرا برسد و جسم و جان تشنهام ا ز کادوهای جور و واجور سرشار شود.
هر چه به این روز پر از شادی فکر میکردم خون در رگهایم بیشتر جریان میگرفت.
خاله شهلا و ژیلا قرار بود امروز به روستایمان بیایند و با ما دخترها جشن و سوروساتی به پا کنند.
هر سال به مناسبت روز دختر ما را مهمان یک ناهار خوشمزه میکردند و بعد از پذیرایی میوه و شیرینی به تکتک دختران روستا هدیهای زیبا میدادند.
آن روز هم قرار بود که بیایند و من از صبح زود پشت پنجره کوچک اتاقم نشستم و به جادهٔ خاکی بی انتهای روستا چشم دوختم که با دیدن ماشین خاله شهلا و ژیلا به استقبالشان بروم.
نمیدانم چرا اضطراب داشتم به قول مامانبزرگم انگار در دلم رخت و لباس میشستند، اضطرابی شدید باعث شده بود طول و عرض اتاق کوچکم را بالا و پایین بروم و دستهایم را به هم بمالم.
ساعت از ۱۲ ظهر گذشت اما تا چشم کار میکرد خبری از ماشین خالههای عزیزم نبود.
مادرم برای غذا خوردن صدایم کرد هیچ چیز از گلویم پایین نمیرفت.
خودش هم نگران بود و زیر لب آیت الکرسی زمزمه می کرد از طرفی وعدههای خوب میداد می گفت احتمالا ماشینشان خراب شده که دیر کردند.
خورشید با بی رحمی تمام در حال غروب بود اما خبری از خاله شهلا و ژیلای مهربونم نبود.
نزدیک اذن مغرب یکی از اهالی روستا به برادرم گفته بود چند ساعت قبل ماشینی که سرنشین و رانندهٔ آن خانم بودند از جاده منحرف شده و به ته دره سقوط کردند.
با شنیدن این خبر دردناک قلبم در سینه فروریخت، بعد از فوت پدرم تنها امید و پناه خانه و خانوادهٔ سه نفرمان خاله شهلا و ژیلا بودند که از طرف کمیته امداد حامی ما شده بودند.
حس تلخ یتیمی را بازهم زیر زبانم مزه کردم؛ نمیدانم چرا خدا همیشه دست میگذارد روی بهترینها و آنها را گلچین می کند.
اهالی روستا میگفتند یکی از خانمها در جا فوت شده ولی دیگری را با حال وخیمی به بیمارستان منتقل کردند.
از خدای مهربان میخواهم که حداقل یکی از خاله های مهربان را برایم نگه دارد و امیدم را ناامید نکند.
بنا بر این گزارش شهلا قنبری و ژیلا غزنوی از حامیان و نیکوکاران اصفهانی بودند که به ایتام و نیازمندان کمک کرده و یاریرسان روزهای سختشان بودند.
آنها در روز دوشنبه دوم مردادماه به منظور برگزاری جشن میلاد حضرت معصومه (س) دریکی از روستاهای جرقویه علیا در طول مسیر به علت انحراف به چپ ماشین دچار حادثه شدند و یکی از آنها در دم جان خود را از دست داد.
حال دیگر بانوی خیّر هم وخیم گزارش شده و نیازمند دعای خیر مردم است.
نظر شما