از اظهارات «تتلو» تا همدردی مردم در شبکه‌های اجتماعی!

۲۹ خرداد خبری مبنی بر گم شدن دختر ۷ ساله پارس‌آبادی به نام آتنا همراه با عکس او در فضای مجازی منتشر شد. توجه افکار عمومی به آتنا تا جایی زیاد شد که چهره‌ای ملی به او داد، آتنا تصویر پروفایل هزاران گروه و کانال در فضای مجازی شد و کمپین‌های مختلفی برای یافتنش به راه افتاد...

به گزارش گروه جامعه خبرگزاری ایمنا، بعد از آن، سیل پیام‌ها، اظهارنظرها و حتی شایعات در این زمینه در  فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی سرازیر شد.

برخی شایعات مدعی این مسئله بودند که آتنا توسط داعش ربوده شده و برخی دیگر خانواده‌اش را مقصر می‌دانستند و معتقد بودند یکی از طلبکاران پدر آتنا، او را دزدیده است، چند روز بعد از انتشار خبر گم شدن آتنا خبر دیگری در فضای مجازی منتشر شد که نه تنها کمکی به پیدا شدن او نکرد بلکه موجب تجمع عده‌ای از مردم پارس‌آباد مقابل منزل خانواده آتنا شد و پریشان‌حالی آن‌ خانواده را بیشتر کرد.

تا اینکه خبر جان باختن مظلومانه آتنا و پیدا شدن قاتل او، در راس اخبار کشور قرار گرفت چیزی طول نکشید تا فضای مجازی از متن‌های احساسی و خشم‌مآبانه پر شد، شهروندان پارس‌آبادی در واکنشی به مغازه رنگرزی و خانه مادری قاتل حمله‌ور شدند و آن را سنگباران کردند و در شعارهایی خواستار اعدام قاتل شدند.

همه ایران برای آتنا گریان شدند و انواع متن‌ها همراه با عکس آتنا از طرف چهره‌های اجتماعی و سیاسی در فضای مجازی نقش بست و با خانواده آتنا همدردی کردند، تعدادی از شخصیت‌ها هم فرصت را غنیمت دانستند و  ماجرای آتنا را برای بازدید و لایک بیشتر صفحه شخصی‌شان انتخاب کرد.

این ماجرا تا جایی پیش رفت که برخی از کاربران اینترنتی و اخیرا بازیکنان تیم سپاهان اصفهان به اظهار نظر تند خواننده زیرزمینی در مورد تأثیر «بدحجابی» بر آزار جنسی و قتل کودکان واکنش شدید نشان دادند، این خواننده زیرزمینی در صفحه ایسنتاگرام خود، کشته شدن آتنا اصلانی را گردن پدر و مادر او و «بی حجابی» خودش انداخته بود.

اما مسئله مهمی که این قضیه و ماجراهای مشابه آن نشان می‌دهد این است که به جای اینکه این اتفاق‌ توجه بیش از پیش و ریشه‌یابی برخی از آسیب‌های اجتماعی و حوادث مشابهی که شاید در گوشه و کنار کشور در حال اتفاق است را تسهیل کند، به جنجال‌های سیاسی و تحلیل‌های ساده‌مآبانه و غیرکارشناسی در شبکه‌های مجازی و رسانه‌ها تبدیل شده که نه تنها حال خانواده اصلانی و موارد مشابه را خوب نمی‌کند بلکه با انتشار تصاویر آتنا و فضاسازی رسانه‌ای، احساسی و ساختن داستان‌های دروغین از این اتفاق، آن‌ها را پریشان‌تر و داغدارتر هم می‌کند و مطمئنا قضیه همدردی با این خانواده و سوزناک‌تر کردن این اتفاق تا دو سه ماه دیگر ادامه دارد و بعد از آن به فراموشی سپرده خواهد شد.

در واقع افراد مختلف در ارتباطات روزمره و فضای واقعی تنها اطلاعات یا اخبار اندکی را به اشتراک می‌گذارند اما تنها با یک گوشی موبایل و دسترسی به یکی از شبکه‌های اجتماعی می توانند به بیش از صدها نفر پیام بفرستند بی‌توجه به آنکه اطلاعات حساس در انتقال روابط چهره به چهره دقت و وسواس خاصی دارند اما در شبکه‌های اجتماعی با کمترین دقت و نگرانی بازنشر می‌شوند و موضوع و خبر ساده‌ای را به بحران ملی تبدیل می‌کنند و چه بسا موضعی با حساسیت زیاد را تبدیل به بی‌اهمیت‌ترین مسئله برای پیگیری کنند.

در لابه لای این اطلاعات منتشر شده، متن‌های احساسی و تحلیل‌های سطحی که اتفاقا کارشناسانه هم نیست و بازار نشر شایعات و اخبار کذب نیز داغ است و ضریب نفوذ آن‌ها از انتشار دهان به دهان بیشتر است. معمولا سرعت نشر و ضریب تکرار و نفوذ شایعات آنقدر زیاد است که فرصتی برای صحه‌گذاری آن‌ها نیست و افکار عمومی را خلع سلاح می کند.

حضور بی‌پروای افراد جامعه در فضای مجازی و شهوت دیده شدن به هر وسیله‌ای همه و همه خبر از تغییر الگوی زندگی برخی از افراد جامعه می‌دهد، تغییری خطرناک که شاید تاثیر وحشتناکی در تربیت نسل آینده کشور داشته باشد.

وقتی فیلم ادای خودکشی فلان دختر برای جلب ترحم یک خواننده در شبکه‌های اجتماعی با استقبال گسترده کاربران مواجه می‌شود، وقتی یک بیمار روانی عکس‌های دختران را منتشر می‌کند و با قرار دادن عکس‌ها و فیلم‌هایی از رقص و خوشگذرانی‌اش سعی دارد به هر نحوی دیده شود یا وقتی برهنگی به عنوان ارزش و روشنفکری در جامعه شناخته می‌شود، نگاه‌ها تغییر می‌کند و کسانی که اسیر این فرهنگ شده‌اند برای بیشتر دیده شدن در شبکه‌های اجتماعی به انتشار هر متن و عکسی بدون توجه به عواقب آن دست می‌زنند.

باید دانست حریم خصوصی و حریم اجتماعی دو مقوله جدا از هم هستند که باید آن‌ها را از یکدیگر تفکیک کرد و فرهنگ این مهم را به جامعه آموخت وگرنه ایران دچار انحطاط اجتماعی خواهد شد.

کد خبر 312132

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.