سیاست ترکیه پسا کودتا؛ تمسک به اقتدار گرایی و اسلام ابزاری

یک تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: سیاست داخلی و خارجی ترکیه در دوران پس از کودتا بر نوعی اقتدارگرایی و رئالیسم پراگماتیک اسلام گرا مبتنی شده است که بر اساس آن، اردوغان می کوشد با حذف و مهار مخالفان و استفاده ابزاری از اسلام و کارت کشورهای گوناگون ، منافع و جایگاه خود و کشورش را تقویت کند.

خبرگزاری ایمنا- گروه سیاسی- اعظم ملایی: ساعت پایانی جمعه شب ۲۵ تیر (15 جولای) 1395، کشور ترکیه شاهد حضور بالگردها ،هواپیماها و تانک های کودتاچیانی بود که با اشغال چند ساختمان دولتی از جمله  پارلمان و کاخ ریاست جمهوری ترکیه در آنکارا قصد سرنگونی دولت رجب طیب اردوغان را داشتند؛ اما به دلایل مختلف،  تلاش آنها با شکست مواجه شد و دولت ترکیه در سحر گاه شنبه از خنثی شدن کودتا خبر داد. رجب طیب اردوغان اعلام کرد که کودتا در برابر همبستگی و وحدت مردم شکست خورده و فتح الله گولن رهبر مخالفان را که در تبعیدی خود خواسته از سال ۱۹۹۹ در آمریکا بسر می برد را به عنوان عامل پشت پرده کودتا معرفی کرد. کودتایی که به کشته شدن ۲۴۹ نفر و مجروح شدن بیش از ۲ هزار تن انجامید و پس از آن سیاست داخلی و خارجی ترکیه با تحولاتی شگرف روبرو شد. حال با گذشت یک سال از این کودتای پر حاشیه، گفتگویی ترتیب دادیم با مهدی مطهرنیا تحصیلکرده دوره دکترای علوم سیاسی دانشگاه هاوایی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم و نظر وی را در رابطه با تحولات ترکیه، یکسال پس از کودتا جویا شدیم.

ایمنا: آقای دکتر لطفا بفرمایید با گذشت یکسال از کودتای نافرجام در ترکیه، این کودتا چه تأثیری بر عرصه سیاست داخلی ترکیه داشته است؟

مطهرنیا: کودتای سال گذشته در ترکیه یک هدیه گرانبها برای اردوغان در جهت ارتقای قدرت خود در ترکیه بود. اردوغان یک جامعه تک صدایی شخص محور را در ترکیه دنبال می کند و اگر چه گاه از ملی گرایی و دموکراسی صحبت می کند؛ اما در عمل به دنبال یک ساختار انحصار گراست. نمی خواهم بگویم اردوغان یک حکومت دیکتاتوری را دنبال می کند، اما او همواره به دنبال حکومت اقتدارگرا با آرایه های نو عثمان گرایی در جهت تقویت جایگاه خود و دولت ترکیه در منطقه و احیای روزهای طلایی «ملک سلیمان» از حاکمان مشهور خلفای ده گانه عثمانی است. بنابراین اردوغان سعی کرد از کودتا نهایت استفاده را ببرد و آن را تبدیل به فرصت کند. با چنین رویکردی حتی این شک وجود دارد که دولت ترکیه از وقوع کودتا با خبر بوده و مسیر را برای انجام آن باز گذاشته تا بدین وسیله بتواند قدرت خود را به رخ کشیده، مخالفان را سرکوب و فضای مناسبی را برای رفراندوم قانون اساسی و افزایش قدرت رئیس جمهور فراهم کند که همین طور هم شد.

ایمنا: با توجه به اینکه اردوغان شکست کودتا و حفظ قدرت خود را تا حد زیادی مدیون شبکه های اجتماعی است، به نظر شما در این یکسال پس از کودتا رویکرد وی به این شبکه ها تغییری کرده است؟

مطهرنیا: اردوغان اساساً عقبه حزب عدالت و توسعه و جهت گیری های اعتدال گرایانه این حزب محسوب می شود. مردم ترکیه نیز به او به چشم سروش حزب می نگرند که بالغ بر یک دهه موفقیتهای بسیاری در حوزه های گوناگون خصوصاً در حوزه اقتصادی داشته است. با این وجود رویکرد اردوغان و مردم در قبال شبکه های اجتماعی یکسان نیست. اردوغان جامعه ای تک صدایی می خواهد که در آن شبکه های اجتماعی به نفع او کار کنند؛ اما جامعه به دنبال چند صدایی و آزادی شبکه های اجتماعی هستند. شبکه های اجتماعی نیز همچون شمشیر دولبه هستند که گاهی به نفع اردوغان وارد عمل می شوند و گاهی شخص او را هدف می گیرند. بنابراین اردوغان به دنبال محدود کردن آنهاست و از آنجا که در حال حاضر از قدرت بالایی در جامعه ترکیه برخوردار است می کوشد از جایگاه اقتدارگرایی خود، آرام آرام  شبکه های اجتماعی را محدود کند و به شبکه های موازی دولتی وابسته به شخص خودش شکل بدهد.

ایمنا: با توجه به اقدامات اردوغان در دوره پسا کودتا، به نظر شما دیگر امیدی برای پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا وجود دارد؟

مطهرنیا: اتحادیه اروپا ترکیه را یک چالش جدی در برابر خود می بیند چرا که در عین حال که این کشور در دوره پسا کودتا از استانداردهای اتحادیه فاصله گرفته و دارای مشکلات جدی برای پیوستن به آن شده است؛ اما از نظر ژئوپلیتیک و آینده حوزه های جغرافیایی خاورمیانه و شکل گیری وضعیت تک چند قطبی در عرصه بین المللی،  اتحادیه اروپا به ترکیه در درون خود نیاز دارد تا بتواند پیوند ژئوپلیتیک خود را با خلیج فارس حفظ کند. در مقطع کنونی رقابتهای زیادی برای تسلط بر هارتلند (قلب جهان) وجود دارد و بنابراین اروپا هم مثل روسیه امید دارد که بتواند به آبهای گرم منطقه خلیج فارس دسترسی پیدا کند. با این نگرش، ترکیه برای اروپا یک هدف استراتژیک است و بخصوص فرانسه و آلمان تلاش می کنند با فشار بر اردوغان و حزب عدالت و توسعه، زمینه های بازگشت وی به مسیر مورد قبول اتحادیه اروپا را فراهم کنند.

ایمنا: با این رویکرد به نظر شما تیره شدن روابط ترکیه با برخی کشورهای اروپایی به ویژه آلمان و هلند در دوره پسا کودتا، یک تغییر استراتژیکی است یا تاکتیکی؟

مطهرنیا: به نظر من تغییر استراتژیک روابط این کشورها نه با ترکیه که با شخص اردوغان است. چرا که این کشورها با توجه به سیگنالهای ضعیف و پیش رانهای موجود به این نتیجه رسیده اند که اساسا اردوغان به دنبال رژیم اقتدارگرای متمرکز در ترکیه است که با موازین اتحادیه سازگاری ندارد. اما آنها در عین حال به آینده ترکیه و مردم ترکیه اعتماد دارند و معتقدند مردم ترکیه در یک دهه اخیر تمایل خود را به دموکراسی نشان داده اند. بنابراین این کشورها می کوشند بر شخص اردوغان فشار وارد کنند تا او را به سمت تغییر رویه کنونی اش سوق دهند.

ایمنا: به نظر شما موضع ایران در محکوم کردن کودتا و ایستادن در کنار اردوغان تا چه حد درست بوده و آیا به بهبود مناسبات دو کشور در یک سال گذشته کمک کرده است؟

مطهرنیا: ایران در برخورد با کشورهای مختلف از جمله ترکیه، در برزخ میان واقعیت بینی و رئالیسم سیاسی متکی بر منافع ملی ایران آینده و ایدئولوگ گرایی مقاوم و انقلابی در عرصه سیاست خارجی درگیر است. مرزهای میان مصالح ملی و و منافع دینی در سیاست خارجی ایران اعواج پیدا کرده در حالیکه از منظر فلسفه سیاست خارجی متکی بر قانون اساسی  مصالح دینی اقتضاء می کند که بیشتر به فکر منافع ملی تهران و جمهوری اسلامی ایران باشد.

با این حال، جهت گیری های دستگاه دیپلماتیک ایران تحت تأثیر سپهر ایدئولوژیک حاکم قرار گرفته و در مقاطعی مثل کودتای ترکیه بیش از اینکه به فکر منافع ملی باشد، در چارچوب قطبی شدن نظام بین الملل در ارتباط با محوریت ایدئولوژیک، تحت تأثیر مسائل عمده بین المللی در چارچوب نبرد ایدئولوژیک قرار گرفته است. با چنین رویکردی، هر چه در کشورهای اسلامی رخ می دهد بدون توجه به مسائل پشت پرده و یا خروجیها و تأثیرات این امر بر منافع ملی کشور، در چارچوب مصالح دینی و حمایت از دولت های اسلام گرا عمل می شود؛ حمایتهایی که در برخی موارد به چالشی برای ما تبدیل می شود. در مورد ترکیه نیز ما شاهد حمایت ایران از اردوغان بودیم، در حالیکه اردوغان در دوره پس از کودتا همواره ایران را دور زده و در مواردی مثل بحران سوریه ، بحران قطر، رابطه با روسیه و آمریکا نیز همواره مواضعش با ایران اصطکاک داشته است. دلیل این امر نیز این است که در ترکیه رئالیسم پراگماتیک اسلام گرا حاکم است و اردوغان از اسلام به عنوان ابزاری برای دستیابی به منافع کشورش استفاده می کند.

ایمنا: با توجه به رویکرد انتقادی شما نسبت به سیاست ایران در قبال کودتای ترکیه، به نظر شما سیاست درست در قبال این کودتا چه می توانست باشد؟

مطهرنیا: به هر حال ایران باید به تمامیت ارضی ترکیه و دولت حاکم بر این کشور که با رای مردم انتخاب شده احترام بگذارد؛ اما با اهتمام جدی برای حمایت از شخص اردوغان، زمینه های واگرایی کشورهای منطقه و اپوزیسیون داخلی این کشورها را برضد خود  فراهم نکند. ایران با حمایت از اشخاص،  هزینه های شخصی شدن روابط را تحمل می کند و ممکن است با این رویه ملتها را از دست بدهد. به گفته آیت الله خمینی(ره)، ملت محوری باید مورد توجه باشد نه دولت محوری. ما باید بتوانیم بین آرمانهایمان در داخل با واقعیتهای نظام بین الملل در خارج از مرزهایمان پل بزنیم و در این فراگرد منافعمان را تأمین کنیم.

ایمنا: با توجه به رویکرد دولت آمریکا به کودتای ترکیه و عدم تحویل فتح الله گولن، شما آینده روابط دو کشور را چکونه ارزیابی می کنید؟

مطهرنیا: آمریکا بسیار عملگراست و در سیاست خارجی از فلاسفه ای همچون «ویلیام جیمز» و «جان روگی» پیروی می کند و بنابراین هیچ گاه تخم مرغهایش را در درون یک سبد قرار نمی دهد. آمریکا در عین حال که با اردوغان همکاری می کند، در همان حال بر او فشار هم می آورد. از سوی دیگر اپوزیسیون حاضر در آمریکا یا درون ترکیه از گولن حمایت می کند. بنابراین دولت آمریکا گولن را تحویل نمی دهند و با نهادهای حقوق بشری تمام تحرکات اردوغان را زیر نظر دارند و در مواردی همچون سانسور مطبوعات، فیلترینگ  شبکه های اجتماعی و از بین بردن مخالفان حساسیت زیادی نشان می دهند. در غرب و شرق جهان، ایدئولوژی حاکم بر سیاست خارجی دایره ایست که اصل در آن را توسعه و پیشرفت کشورها  و منافع ملی تشکیل می دهد و ایدئولوژی هدف آنها نیست بلکه رسیدن به همه اینها ایدئولوژی است و در این زمینه نوعی تعادل به وجود آورده اند.

ایمنا: با این رویکرد به نظر شما روابط ترکیه و آمریکا در دوران ترامپ بهبود خواهد یافت یا به سمت سردی بیشتر پیش می رود؟

مطهرنیا: دکترین ترامپ متکی بر پارادایم آشوب و دکترین بازیگر دیوانه است و هدف وی نیز افزایش قدرت بین المللی آمریکا در عرصه جهانی است. بنابراین مناسبات او با دولت ترکیه هم به این صورت است که اگر اردوغان در نزدیک مدار سیاستهای آمریکا قرار بگیرد، از او حمایت می کند و اگر کنشهای منطقه ای و فرا منطقه ای ترکیه به گونه ای باشد که خلاف جهت آمریکا حرکت کند، ترامپ رودربایستی نخواهد داشت و در مقابل او خواهد ایستاد، همانگونه که در ارتباط با رهبران دیگر کشورها نیز با زبان بسیار شفاف و روشن سخن می گوید.

ایمنا: به نظر شما کودتای ترکیه چه تأثیری بر مناسبات ترکیه و روسیه داشته است؟

مطهرنیا: روسها تلاش کردند در قضیه کودتای ترکیه بی طرفی خود را حفظ کرده اما با اعوجاجهای رفتاری و کنشی ترکیه نسبت به روسیه و آمریکا اساسا تعامل با این کشور تا حدی دشوار است. هرگاه مناسبات ترکیه و همچنین تلاویو با آمریکا دچار اصطکاک می شود، رهبران این دو کشور به مسکو سفر می کنند تا با برگ روسیه، از آمریکا امتیاز بگیرند؛ اما در عمل هر دو کشور در نهایت در کلونی آمریکا فعالیت می کنند.  در چنین شرایطی روسها هم می کوشند با حفظ وضع موجود، زمینه های نفوذ بیشتر خود در ترکیه را فراهم کنند و حداقل در ظاهر با اردوغان همراهی می کنند.

ایمنا: به  عنوان سؤال آخر، آیا می توان از تغییر سیاست خارجی ترکیه متاثر از کودتا صحبت کرد؟ یا از یک الگوی جدید در سیاست خارجی این کشور نام برد؟

مطهرنیا: سیاست خارجی ترکیه  با قدرت گرفتن اردوغان یک سیاست خارجی متکی بر رهبر اقتدارگرا و نفوذ ترکیه در منطقه با استخوان ماهی اصلی شخص اردوغان است. ترکیه یک زمانی داوود اوغلو را در سیاست خارجی خود داشت که هم به دنبال همکاری و هماهنگی با کشورهای منطقه و هم در صدد گسترش تعاملات فرا منطقه ای ترکیه بود. سیاست خارجی او در واقع متکی بر نوعی سیاست  داخلی بود که هدف آن توسعه اقتصادی و جلب رضایت مردم بود. اکنون نیز ترکیه به دنبال آن است که بتواند در عرصه منطقه ای و بین المللی به عنوان بازیگری مؤثر عمل کند؛ با این تفاوت که اکنون این اردوغان است که نه تنها در عرصه سیاست داخلی، بلکه در سیاست خارجی نیز به دنبال دیکته کردن منویات خویش است.

کد خبر 311342

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.