محمد بن سلمان؛ ولیعهدی با جاه طلبی های زیاد و مشروعیت اندک

ولیعهد جدید عربستان که با دور زدن فرایند انتقال قدرت در عربستان به این جایگاه رسیده، اهدافی بلند پروازانه برای کشورش در سر دارد و این امر چشم انداز تیره ای برای اینده خاورمیانه به تصویر می کشد.

خبرگزاری ایمنا -سرویس سیاسی- اعظم ملایی: خاندان آل سعود از سال ۱۹۳۲ میلادی بر عربستان حکمرانی می کنند. ملک عبدالعزیز، به عنوان اولین پادشاه عربستان منشوری داشت که در آن آمده است: « تازمانی که پسران من زنده اند قدرت به نوه هایم نخواهد رسید.» از این حیث برخلاف نظام های سلطنتی دیگر که قدرت از پدر به پسر می رسد، درخاندان سعودی قدرت به برادران پادشاه انتقال می یابد و به همین علت است که در این کشور قبیله ای، شاهزاده ها با پادشاهان سعودی اختلاف سنی زیادی ندارند. با این وجود در حالیکه هنوز 13 تن از فرزندان ملک عبد العزیز زنده اند، ملک سلمان کوشیده است این فرایند انتقال قدرت در کشورش را تغییر دهد. پادشاه پیر و فرتوت عربستان، دو سال پیش با برکناری «مقرن بن عبدالعزیز»، کوچکترین فرزند در قید حیات ملک عبد العزیز از ولیعهدی و انتخاب برادر زاده خود «امیر محمد بن نایف» به عنوان وارث تاج و تخت، کوشید اذهان عمومی عربستان را برای پذیرش ولیعهدی نوه های ملک عبد العزیز فراهم کند. حال در روزهای اخیر نیت اصلی ملک سلمان از این جابجایی های پیچیده مشخص شده چرا که او باز هم در تغییری اساسی، برادر زاده خود را برکنار و جوانترین پسرش امیر محمد بن سلمان را به ولیعهدی برگزیده است.

البته این تنها و اولین ارتقای قدرت شاهزادی جوان سعودی نیست؛ در دو سال اخیر، او با گرفتن پست های کلیدی وزارت دفاع، ریاست شورای اقتصادی و توسعه، ریاست شورای سرمایه گذاری عام و مدیریت شرکت آرامکو، زمام امورات مالی، قضایی و اجرایی عربستان را یک‌جا قبضه کرده بود. همچنین ارائه برنامه چشم انداز توسعه با عنوان «چشم انداز 2030» عربستان نفوذ مستقیم بر رسانه های بزرگ کشور و جذب گروهی از مشاوران بزرگ سیاسی و اقتصادی و رسانه ای نیز در کارنامه او قرار دارد.

در سطح منطقه نیز او برنامه ریز و فرمانده حمله به یمن بوده و با تشکیل ائتلافی غیر منسجم از کشورهای عربی، جنگی فرسایشی، خونین و بی نتیجه را بر علیه فقیرترین کشور عربی منطقه به راه انداخت. سلمان از دشمنان جدی و سرسخت جمهوری اسلامی ایران است و با ابزارهای مختلفی همچون رایزنی با قدرتهای فرامنطقه‌ای و حمایت از گروه‌های تروریستی می کوشد زمینه تحریم‌های بیشتر علیه کشورمان و نقض برجام را فراهم کرده و «نبرد را به درون مرزهای ایران بکشاند». او جوانی غرب گراست که به دنبال روابط تنگاتنگ با ایالات متحده آمریکاست و موفق شده است ترامپ را که در دوران تبلیغات ریاست جمهوری اش به شدت از عربستان انتقاد می کرد، به سمت دوستی و هم‌پیمانی با عربستان سوق دهد. 

محمد بن سلمان به اقتضای جوانی ، فردی ماجراجو و فاقد دور اندیشی های لازم برای یک رهبر سیاسی است و این امکان وجود دارد که با پیشرفت بیشتر وی در عرصه قدرت و دستیابی به مقام پادشاهی، منطقه پر آشوب خاورمیانه بیش از پیش به سمت نا آرامی و بی ثباتی به پیش برود. او خواستار تبعیت بی چون و چرای کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس از سیاست‌های عربستان است و می کوشد با ترفندهای سیاسی، نظامی و حتی تحریم و محاصره اقتصادی، رهبری خود را بر این کشورها تحمیل کند.

خریدهای عمده تسلیحاتی عربستان نشان می دهد که سیاست سالهای آتی این کشور نیز تلفیقی از قدرت طلبی با کمک قدرت سخت افزاری و افزایش دادن نقش و مداخله قدرتهای فرا منطقه ای در سیستم امنیتی خلیج فارس خواهد بود. چنین رویه ای می تواند به معنای ادامه تنش‌های منطقه ای بین کشورهای حوزه خلیج فارس، تشدید رقابتهای تسلیحاتی و عقبگرد اقتصادی کشورهای منطقه باشد. ضمن اینکه دشمنی و تنش فزاینده در روابط کشورهای منطقه سبب استفاده برخی از آنها از گروه‌های تروریستی افراط گرا به عنوان ابزاری برای صدمه زدن به سایرین می شود و بنابراین به ادامه و تجدید حیات افراط گرایی در آینده میان مدت منجر می شود.

با وجود چشم انداز تیره ای که ولیعهدی محمد بن سلمان پیش روی خاورمیانه قرار می دهد، به نظر می رسد مسیر پادشاهی وی چندان نیز هموار و بی دردسر نخواهد بود. اعتراضات پراکنده ای که در حال حاضر به ولیعهدی محمد بن سلمان صورت گرفت حکایت از آن دارد که در صورت پادشاهی محمد بن سلمان، او با چالش مشروعیت از طرف رقبای مدعی قدرت مواجه خواهد شد. ولیعهد جوان با پشت پا زدن به سنت های نظام قدرت در عربستان که ولایت عهدی فرزند بزرگتر بود، تعداد زیادی از عموزادگان و حتی برادران بزرگتر خود را کنار زده است. بنابراین کارشکنی آنها در دستیابی وی به جایگاه پادشاهی و مقاومت و ایستادگی آنها در مقابل سیاستها و خط مشی های تندروانه او در عرصه داخلی و منطقه ای دور از انتظار نیست.

در عرصه خارجی نیز ادامه روند کاهش قیمت نفت، موضع گیری فعال و مستقل سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری علیه اقدامات ضد انسانی عربستان سعودی و محکومیت این کشور در دادگاههای بین المللی از جمله دیوان بین الملل دادگستری و دیوان کیفری بین المللی، در کنار کاهش حمایتهای بین الملی از این کشور یاغی و نافی حقوق بشر از جمله راهکارهایی هستند که پتانسیل مهار جاه طلبی های منطقه ای عربستان را دارند و می توانند سیاست این کشور را در بلند مدت به سمت میانه روی و تعدیل سوق دهند. با این وجود، سابقه عملکرد آمریکا و اروپا و سازمانهای بین المللی نشان می دهد چندان نمی توان روی سیاستهای صلح طلبانه آنها حساب باز کرد. بنابراین راهکار عملی تر شاید تلاش های درون منطقه ای برای وارد کردن عربستان به جریان گفتگو و مذاکره به جای رویارویی و همچنین مهار همزمان این کشور با مؤلفه های قدرت سخت و نرم باشد.

کد خبر 308411

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.