خبرگزاری ایمنا - گروه سیاسی - اعظم ملایی: انتخابات 29 اردیبهشت امسال از زوایای مختلفی قابل توجه و شگفتی ساز بود؛ اما در این میان ابزار های تبادل اطلاعات انتخاباتی بین مردم و نیز تبلیغاتی نامزدها از همه جالب تر و به روزتر بود. در این انتخابات، همراه با تحولاتی که در عرصه فرهنگ سیاسی جامعه اتفاق افتاده بود، فرهنگ ارتباطی مردم و نامزدها نیز مطابق با شرایط روز دگرگون شده بود و شبکههای اجتماعی به نبض تپنده انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری و دور پنجم انتخابات شوراهای شهر و روستا تبدیل شده بود. از زمان اعلام نامزدی داوطلبان تا تایید صلاحیتها، از مناظرهها و برنامهها، کمپینهای نامزدها و واکنشهای لحظه به لحظه تا چگونگی حضور ایرانیها پای صندوقهای رای، شبکههای اجتماعی بستری شدند نه تنها برای اعلام مواضع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کاربران که برای پیگیری دقیق و لحظه به لحظه آنچه در فضای سیاسی کشورمان اتفاق میافتاد.
هر 6 نامزد رقیب به میزان نفوذ اینترنت و ابزارهای ارتباطی به ویژه تلفنهای هوشمند در بین مردم آگاهی داشتند و بنابراین تمام تلاش خود را کردند تا بیشترین و بهترین استفاده را از این شبکهها بکنند. علاوه بر نامزدهای ریاست جمهوری، نامزدهای شوراهای شهر و روستا بویژه آنها که تمکن مالی لازم برای انجام تبلیغات گسترده شهری را نداشتند و یا اینگونه تبلیغات را اسراف و هدر دادن منابع می دانستند نیز از شبکه های اجتماعی برای معرفی خود به جامعه استفاده کردند. به این ترتیب بود که گیفها، عکسها و کلیپهای سخنرانیها، موضع گیریها و دیدارهای نامزدهای رقیب با شخصیتهای برجسته و معروف، دست به دست در میان کاربران فضای مجازی می چرخید و تنور انتخابات را داغ تر می کرد.
روز جمعه نیز فضای مجازی پر بود از عکس انگشتهای جوهری، برگههای رای ، مراجعه کنندگان به شعب اخذ رای و کاربرانی که با برگه رأی خود عکس گرفته بودند و آن را برای دوستان خود ارسال می کردند و یا به عنوان عکس پروفایل خود بر می گزیدند. با پایان رأی گیری نیز خبرنگاران حاضر در وزارت کشور عکسها و فیلمهایی منتشر میکردند که حاکی از خستگی، انتظار و بیخبری بود. با اعلام نتایج نهایی انتخابات نیز سیل هشتکهای تبریک و انتقاد از روحانی به راه افتاد و کاربران فضای مجازی اعم از کسانی که به حسن روحانی رای داده بودند و یا نداده بودند، در توییتهای خود نوشتند که به انتقاد و مطالبهگری خود از رئیسجمهور منتخب ادامه میدهند.
به این ترتیب به نظر می رسد فرهنگ ارتباطی ایرانیان در طی یک دهه اخیر دچار تحولات اساسی شده و به سمت کاربرد گسترده فضای مجازی سوق پیدا کرده است. شیوع این ابرازهای نوین ارتباطی در وهله اول به دلیل نوپدید بودن و فقدان فرهنگ کاربرد صحیح، سبب بروز برخی مشکلات می شود که دروغ پردازی و شایعه پرا کنی از جمله مهمترین آنها هستند و طبیعی است که در فضای انتخاباتی این مشکلات چند برابر می شود. در انتخابات اخیر نیز بعضا با انتشار اطلاعاتی از نامزدها و یا حامیان آنها در قالب تصویر و فیلم مواجه می شدیم که دستکاری مطالب و یا پخش بخشهای از یک سخن و حذف جملات قبل یا بعد از آن، موجب برداشت های متفاوت کاربران فضای مجازی از محتوای آن و ایجاد شایعه های گوناگون می شد.
البته با وجود همه انتقاداتی که از نحوه کاربرد فضای مجازی در ایران می شود، نباید از این نکته نیز غافل بود که این ابزارهای ارتباطی به افزایش آگاهی های سیاسی مردم، داغ شدن تنور انتخابات و کاهش هزینه های تبلیغاتی نامزدها کمک شایانی کردند و نشان دادند که می توانند ابزارهایی کارامد و مفید در راستای اهداف اجتماعی و ملی نیز باشند. حال که استفاده از فضای مجازی در ایران به چنین سطوحی رسیده، به نظر می رسد بازگشت به گذشته و برخوردهای حذفی و فیلتر دیگر راهکار مناسبی برای کاهش عوارض منفی شبکه های اجتماعی و فضای مجازی نیست. بلکه در عوض، افزایش مهارت ها و سواد رسانه ای کاربران فضای مجازی است که این افراد را در برابر شایعات مقاوم و مصون می سازد و قدرت تحلیل اطلاعات و کارکرد رسانه ها و همچنین انتخابی آگاهانه در تولید پیام در فضای مجازی را برای آنها به ارمغان می آورد. حسن روحانی رئیس جمهور منتخب نیز در پیام تشکر خود از ملت ایران، از کاربران فضای مجازی نیز تشکر کرد و این نشان می دهد که رویکرد او به فضای مجازی مثبت است. با این وجود باید منتظر ماند و دید که مشی عملی او در قبال این فضای رو به گسترش در کشورمان چیست و ایرانیان تا پایان دولت دوازدهم، از چه سطحی از انتشار و ازادی فضای مجازی و البته سواد رسانه ای برخوردار خواهند شد.
نظر شما