به گزارش خبرنگار ایمنا، حدود ۱8سال از عمر شورای اسلامی شهر اصفهان گذشت؛ نهادی که به دستور امام خمینی(ره) در سال 78 تشکیل شد، البته فرمان امام برای تشکیل شوراها در سال 58 صادر شد اما به دلیل وقوع جنگ تحمیلی این مهم به تعویق افتاد.
شورای اول با استقبال بی نظیر مردم در پای صندوق های رای مواجه شد اما در نخستین دور فعالیت چهارساله خود شکست خورد و در برآوردن بسیاری از خواستهها و توقعات و انتظارات مردم ناکام ماند؛ در واقع نبود فرهنگ و باور فعالیت شورایی حتی میان نخبگان جامعه، کار را به جایی رساند که اختلافنظرهایی که میتوانست به سازوکار بالنده و اتخاذ تصمیمات همهجانبه و کارشناسانه برای اداره شهر منجر شود، به بحث و جدلهای بیانتها و خودرأیی، آن هم در نهادی تبدیل شد که اساس آن بر پایه مدنیت، مشارکت و همرأیی بنا شده بود.
شورای شهر اصفهان اما در دوره های بعدی رویهای دیگر در پیش گرفت؛ تلاش برای تغییر نگرش مردم و رفع ابهامات و تردیدها نسبت به فلسفه وجودی شورا از جمله این اقدامات بود.
درباره اهمیت شوراها همین بس که یکی از فصول قانون اساسی – اصل هفتم – به ضرورت، نقش، اختیارات و چگونگی شکلگیری این نهاد مدنی اشعار دارد. اکنون و در شرایطی که کمتر از دو دهه از شکل گیری شوراهای شهر و روستا می گذرد نگرش های متفاوتی در جامعه پیرامون کارآمدی این نهاد مهم مدنی وجود دارد.
بر این اساس با شکلگیری شوراها دو اتفاق بزرگ رقم خورد؛ نخست افزایش مشارکت مردم در سرنوشت خود با تسری دادن آن به لایههای زیرین جامعه و دیگری افزایش نقش نظارتی مردم بر عملکرد شهرداریها بهعنوان بخش عمومی در مجموعه حاکمیت.
تا پیش از شکلگیری شوراها زمینه مشارکت مردم در ساختار قدرت به انتخاب رئیسجمهور و نمایندگان مجلس شورای اسلامی خلاصه میشد اما پس از آن مردم در اداره امور خود و در واقع ساختار اجرائی کشور به شکل کم سابقهای سهیم شدند و در نتیجه از تمرکز قدرت در چرخهای محدود به شکل معناداری کاسته شد اما بعد دیگر آن یعنی شفافتر شدن عملکرد مراکز تصمصیمساز و تصمیمگیر در چهارچوب حکمرانی محلی با شکلگیری شوراها به مراتب دستخوش تغییرات مثبتتری شد. تا پیش از ایجاد شوراها امکان نظارت بر عملکرد شهرداریها و چگونگی هزینه کرد منابع آنها از سوی مردم تقریبا نزدیک به صفر بود و به همین سبب شاهد افزایش فساد اداری و مالی در این نهاد مهم عمومی حاکمیتی بودیم، زیرا شهرداران جز به مقامات مافوق خود نیاز به پاسخگویی را احساس نمیکردند. با شکل گیری شوراها هم اعضای منتخب نقش محوری را در نظارت بر منابع و مصارف شهرداریها پیدا کردند و هم مردم بهعنوان یک حق به عملکرد شهرداریها حساس شدند و نقش نظارتی پررنگتری پیدا کردند. از این منظر به یقین شکل گیری و نقشآفرینی شوراها را باید از موفقیتهای جمهوری اسلامی دانست.
بر این اساس با توجه به اینکه توجه به موضوع برنامه ریزی و بودجه، ارزیابی و نظارت بر عملکرد و بهبود روشها می تواند در توسعه پایدار تاثیر گذار باشد، شهروندان با انتخاب درست و شایسته سالاری بصورت غیر مستقیم نقش تعیین کننده در این عملکردها و توسعه پایدار شهر دارند.
به زودی دوره چهارم شوراهای شهر و روستا به پایان می رسد و انتخابات پنجمین دوره آغاز می شود، بنابراین با توجه به اهمیت آبادانی و توسعه پایدار شهرها باید حساسیت بیشتری در انتخاب اعضای شورا به خرج داد تا شاهد شهری آباد و توسعه یافته باشیم.
نظر شما