۶ دی ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۰
سقوط از دره بی‌مسئولیتی

چند روز بیشتر از سوختن دانش‌آموزان زاهدانی در شعله‌های آتش نگذشته بود که عواقب بی‌مسئولیتی‌ها، این‌بار جان دانشجویان را در پیچ جاده دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات گرفت؛ حادثه‌ای که آتش خشم و غم را در دل ایرانیان شعله‌ور کرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، طبیعی است که فوت هر انسان خانواده‌ای را غمگین و داغدار کند، اما مرگ دانش‌آموزان و دانشجویانی که تنها دلیل مرگ‌شان ضعف امکانات و بی کفایتی برخی مسئولین است، نه تنها آشنایان آن‌ها را آزرده‌خاطر می‌کند، بلکه جامعه را در غم فرو می‌برد.

در پی منتشر شدن خبر واژگونی اتوبوس در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران و کشته و مصدوم شدن چندین نفر از دانشجویان، فضای شبکه‌های اجتماعی بار دیگر ملتهب شد و کاربران، برای رهایی از بار غمی حقیقی در دنیای مجازی به نوشتن روی آوردند.

یکی از کاربران در اعتراض به اعلام این خبر که "سکته راننده دلیل واژگونی اتوبوس دانشجویان بوده است،" اینگونه می‌نویسد: "یک اتوبوس فرسوده  با 30 سرنشین دانشجو ترمز بریده و چپ کرده، اولین اقدام مسئولین انداختن تقصیر به گردن راننده اتوبوس بوده که فوت شده و نمیتونه از خودش دفاع کنه. مسئولین به جای پیدا کردن مشکل، به دنبال این‌اند که چطوری خودشون رو تبرئه کنند."

اما او تنها کسی نبود که اعلام این خبر را غیرواقعی می‌دانست. عارف نیز توییت می‌کند: "دوستان من که دیروز سوار اتوبوس دانشگاه آزاد علوم تحقیقات شده بودند، اطلاع دادند که دیروز دقیقا همین اتوبوس ترمز خالی کرده و با جدول تصادف کرده. مسئولین دانشگاه آزاد پول تعمیر اتوبوس ندارند؟"

البته مقایسه تصاویر انتشار یافته از اتوبوس واژگون شده با تصویر اتوبوسی که روز قبل از حادثه ترمز بریده بود، نشان می‌دهد که این دو متفاوت هستند؛ اما نمی‌توان نتیجه گرفت که علت حادثه لزوما سکته راننده بوده است؛ همانطور که یکی از مصدومین حادثه شب گذشته به شبکه خبر، می‌گوید: "آخر اتوبوس که بودیم بعضی از بچه ها گفتند که راننده ترمز بریده. اومده بودند عقب اتوبوس که بنشینند و پناه بگیرند."

درباره همین موضوع، نعیم در توییتر می‌نویسد: "عذر بدتر از گناه یعنی اعلام سکته راننده به عنوان علت حادثه. انجام طب صنعتی پیش از استخدام، معاینات دوره‌ای و موردی در حین کار و نظارت بر سلامت رانندگان به عهده کارفرماست. به فرض محال که علت حادثه این [سکته] باشه، باز دانشگاه آزاد مقصره."

اما همان طور که به گفته شاهدان عینی و بر اساس باور عمومی، علت حادثه فرسودگی اتوبوس به نظر می‌رسد، یکی از کاربران به این موضوع اعتراض می‌کند که "ترمی سه چهار میلیون شهریه میگیری از دانشجوها بعد با اتوبوس اسقاطی جابه‌جاشون می‌کنی؟"

طاهره پیرامون همین موضوع در حساب توییتر خود می‌نویسد: "دانشگاه دولتی اتوبوس‌هاش قدیمی و داغونند میگید بودجه نداریم، پس پول دانشجوهای دانشگاه آزاد کجا میره؟" و بهار نیز اضافه می‌کند: "کاش یک هزارم شهریه‌ها رو صرف رسیدگی به زیرساخت‌ها می‌کردند."

جالب است بدانید که به سبب موقعیت نامناسب دانشگاه علوم تحقیقات، پیش از این و در تابستان سال 96 قرار بود برای این واحد دانشگاهی تله‌کابین تاسیس شود، اما این پروژه نیمه‌تمام ماند. نیلوفر همین را موضوع توییت خود می‌کند: "چرا طرح جایگزینی تله کابین با اتوبوس‌های فرسوده علوم و تحقیقات نیمه‌کاره مونده؟ طرحی که مسیر 7 کیلومتری اتوبوس‌ها را به 1800 متر کاهش می‌داد و امروز می تونست این اتفاق وحشتناک نیفته. همیشه فقط تونستیم تسلیت بگیم!"

علیرضا نیز می‌نویسد: "با تغییر مدیریت دانشگاه آزاد، پروژه حمل و نقل کابلی در واحد علوم و تحقیقات که سال 94 شروع شده بود، با پیشرفت فیزیکی 80 درصدی متوقف شد و همان سیستم اتوبوس‌های فرسوده و ناایمن و پرهزینه استفاده شد تا فاجعه‌ای با جان باختن 8 نفر [تا کنون به 10نفر افزایش یافته] به وجود آمد."

مهسا جزینی، روزنامه نگار شرق نیز به نقل از «حمید میرزاده» رئیس سابق دانشگاه آزاد توییت می‌کند: "پیش بینی کرده بودیم ممکنه اتوبوس‌ها به‌خاطر نقص فنی از بالای دره‌ها سقوط کنند. با حدود 45 میلیارد بودجه تله‌کابین را با اجازه مرحوم هاشمی ساختیم و اوایل 96 راه‌اندازی آزمایشی شد اما آقایان به‌خاطر اینکه طرح به اسم ما تمام نشود، از راه اندازی آن خودداری کردند." البته جماران در سایت خود از قول میرزاده، دلیل توقف پروژه را دیدگاه مدیر بعدی دانشگاه آزاد مبنی بر اینکه "این تله‌کابین جنبه تفریحی و فانتزی دارد" ذکر می‌کند.

فارغ از جنبه‌های کارشناسی علل حادثه، که البته نباید از آن‌ها غافل شد و مسئولین باید آن‌ها را پیگیری و برای رفع مشکلات موجود تلاش کنند، برخی کاربران نیز به هم دردی و ابراز ناراحتی خود پرداختند. یک نفر با انتشار تصویری از ورقه‌های خون آلود پایان‌نامه یکی از قربانیان حادثه، در توییتر می‌نویسد: "رفته بود از پایان‌نامه‌اش دفاع کند، نمی‌دانست با زندگی وداع می‌کند."

امیر نیز با بیان اینکه توییت خود را زمانی نوشته که در دانشگاه حاضر بوده، می‌گوید: "فاجعه است... خانواده‌ها با چشمانی اشکبار و پریشان، نیروی انتظامی اجازه ورود به داخل دانشگاه نمی‌دهد. دانشجویان می‌گویند که تعداد کشته‌ها بیشتر است. یکی‌شان گفت همان اول روی ده دوازده نفر پارچه سفید کشیدند... رستاخیزی است اینجا."

سینا با لحنی طعنه‌آمیز می‌نویسد: "از این به بعد مامان باباها به جز اینکه باید نگران باشند تو دانشگاه بچه‌شون معتاد بشه، باید نگران باشند تو مسیر دانشگاه نمیرند." فرهاد نیز توییت می‌کند: "چقدر دلم گرفت. این دانشجوها که جونشون رو از دست دادند فقط عزیز دل خانواده‌هاشون نبودند، این‌ها سرمایه مملکت هم بودند."

در واقع، خانواده‌ها با هزاران امید و عشق فرزندان خود را می‌پرورانند و آن‌ها را راهی کلاس‌های درس و دانشگاه می‌کنند تا از منابع کشور در جهت رشد آن‌ها استفاده شود، در نتیجه رخ دادن چنین حوادثی در اندازه یک فاجعه ملی است، فاجعه‌ای که خیلی زود باید به ابعاد مختلف آن رسیدگی، در جهت رفع مشکلات موجود کوشش و کلیه روند پیگیری و حل آن‌ مشکلات برای مردم شفاف‌سازی شود تا حداقل التیامی بر بخشی از ناراحتی و رنج آنان باشد.

کد خبر 362805

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.