اجرای اکسپرسیونیستی یک نمایشنامه رئالیستی

«سلف دیس‌کلوژه»، یا به فارسی «خودافشایی»، نمایشی با داستانی نسبتا ساده؛ اما در فضایی سرشار از تشویش، التهاب و احساساتِ به عمد غلو شده است؛ فضایی که از ذهن مغشوش کاراکتری بیمارگونه در داستان برآمده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، اگر نمایش یافت‌آباد را پسندیده باشید، احتمالا علاقه‌مند به دیدن اجرای «سلف دیس‌کلوژه» هم هستید؛ نمایشی که بر اساس نمایشنامه یافت‌آباد، اما با تغییرات عمده و با سبکی بسیار متفاوت روی صحنه می‌رود. البته این بدین معنا نیست که «سلف دیس‌کلوژه» را تنها باید در کنار یافت‌آباد دید، چرا که همانطور که کارگردان اثر می‌گوید، "این دو نمایش کاملا از هم فاصله دارند و به شیوه‌ متفاوتی اجرا می‌شوند."

اگرچه نمایشنامه اصلی حرف آن‌چنانی برای گفتن ندارد، اما بازی‌های نسبتا قابل قبول در کنار شیوه کارگردانی لیلا پرویزی، با تاکید بر بکارگیری خلاقانه یکایک عناصر نمایش، همچنین استفاده از سبک هنری اکسپرسیونیسم، به جای شیوه رئالیستی بیان نمایشنامه‌ای که این نمایش بر اساس آن اجرا می‌شود، می‌تواند از عوامل ترغیب کننده برای تماشای تئاتر «سلف دیس‌کلوژه» باشد.

لیلا پرویزی، کارگردان اثر، با خبرنگار ایمنا درباره «سلف دیس‌کلوژه» گفت‌وگو داشته است که آن را در ادامه می‌خوانید:

چطور شد که این موضوع و نمایشنامه را برای اجرا انتخاب کردید؟

زمانی که نمایش رئالیستی یافت آباد به نویسندگی محمد مساوات را تمرین می‌کردیم، در گروه به این فکر افتادیم که سبک دیگری را هم تجربه کسب کنیم و تصمیم گرفتیم که در روزهای پایانی نمایش یافت آباد، تئاتر دیگری را با قصه‌ای که خودمان بر اساس نمایشنامه پیشین روایت می‌کنیم، از نگاه اکسپرسیونیستی روی صحنه ببریم و به این ترتیب، نمایش سلف دیس کلوژه در دل تمرین‌های یافت‌آباد شکل گرفت.

برای اجرای سلف دیس کلوژه تا چه حد، دیدگاه‌های شخصی نمایشنامه را دستخوش تغییر کرد؟

این نمایش، یک برداشت آزاد و روایتی شخصی بر اساس نمایشنامه محمد مساوات است و در واقع متن نوشته شده‌ای هم ندارد، تا آن جا که حتی بخش‌هایی از متن در دل تمرین‌ها شکل گرفت؛ این در صورتی است که یافت‌آباد یک نمایشنامه کامل و با تم رئالیستی داشت و بر این اساس می‌توان گفت که این دو نمایش کاملا از هم فاصله دارند. در واقع سلف دیس کلوژه، بیشتر به عنوان تجربه جدیدی در سبک، کارگردانی، نورپردازی و شیوه بازیگری اهمیت داشته است.

با توجه به سبک خاص نمایش، به نظر می‌رسد نورپردازی کار اهمیت بسیاری داشت. درباره این موضوع توضیح دهید.

به دلیل اکسپرسیونیستی بودن نمایش، لازم بود که از نوع خاصی نورپردازی استفاده کنیم. باید به سایه و روشن‌های تند و تضاد میان رنگ‌پردازی نورها توجه ویژه‌ای می‌شد و آن‌ها را با توجه به سبکی که در آن اجرا می‌کردیم، نمایش می‌دادیم؛ در نتیجه شیوه نورپردازی را جزئی از سبک نمایش می‌دانم که متمایز و جدا از آن نیست.

از آنجایی که موسیقی در اجرا اهمیت زیادی داشته و در برخی صحنه‌ها به عنوان جزء و برخی دیگر به عنوان مکمل، بکار برده شده بود؛ درباره چگونگی انتخاب و پیاده‌سازی آن توضیح دهید.

بسیار علاقه‌مند بودیم که برای این کار موسیقی ساخته شود، اما از آن‌ جا که نمایش موسیقی سختی داشت و در اصفهان کسی را نمی‌شناختم که بتواند از پس این سبک برآید، به ناچار تصمیم گرفتیم موسیقی‌ها را از جای دیگر انتخاب کنیم. عوامل اجرایی موظف شدند که در سبک و سیاق مورد نظر موسیقی‌های پیشنهادی خود را ارائه کنند و در نهایت هم به نتیجه‌ای رسیدیم که تمامی صداها به خوبی با اجرا هماهنگ شدند.

سختی‌های استفاده از بازیگر خردسال در نمایش چطور بود؟

بازیگر خردسال بسیار باهوشی داشتیم و تقریبا هیچ سختی خاصی متحمل نشدیم. حتی یک‌باری که ناگهان تصمیم گرفتم صحنه‌ای را به نمایش اضافه کنم، به قدری این بازیگر، ژوان نوژن، باهوش و روان عمل کرد که به سرعت صحنه آماده شد.

تجربه کارگردانی دو اجرای همزمان روی صحنه تئاتر را چگونه توصیف می‌کنید؟

بسیار سخت، آن قدری که دیگر هرگز حاضر نیستم چنین چیزی را تجربه کنم و این اولین و آخرین باری خواهد بود که دو نمایش را همزمان روی صحنه بردم.

در پایان، درباره سختی‌های کلی اجرای تئاتر در اصفهان بگویید.

کار تئاتر در اصفهان تا حدی به شوخی شبیه است. از ابتدا تا انتهای این کار، همه دشواری است. گاهی شش ماه، کار بی اجر و بی مزد می‌کنی و به شدت هم برای هر لحظه تاوان پس می‌دهی. به علاوه با این همه سختی، نه‌تنها هیچ دست‌مریزادی نمی‌شنوی بلکه بسیار هم آزار می‌بینی. کار تئاتر آن‌قدر دشوار است که اگر واقعا عاشق آن نباشی، حتی یک لحظه هم نمی‌توانی در دنیای نمایش دوام بیاوری.

سختی‌های این مدت نیز برای من دو برابر بود، چرا که همزمان دو تئاتر را کارگردانی می‌کردم و هیچ حمایتی نشدم؛ در حالی که قرار بود از سوی شهرداری و دفتر فنی تئاتر، این اجراها به صورت کامل حمایت شوند، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد. البته اطلاع دارم که شهرداری نیز شرایط اقتصادی خوبی ندارد و به عنوان یک شهروند، اوضاع را می‌بینم و درک می‌کنم.

کد خبر 361233

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.