۱۹ آذر ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۷
سرنوشت یک تصادف

صدای زنگ تلفن، خبر خوبی را در بر نداشت، نگهبان کارخانه خبر از سرقتی می‌داد که دیشب و به محض به خواب رفتن او به احتمال زیاد توسط کارگران کارخانه انجام شده  بود...

به گزارش خبرنگار ایمنا،‌ سعید، صاحب کارخانه پس از دریافت این خبر ساعت پنج صبح روز سه شنبه آماده رفتن به محل کارخانه که اندکی دورتر از اصفهان و در شهرستان نائین بود، شد تا ماجرا را از نزدیک بررسی کند.

او که هراسان و با اضطراب زیاد آماده رفتن می‌شد، دریافت که قدرت رانندگی ندارد و به قدری خسته و خواب آلود است که باید کسی را به همراه داشته باشد. تنها کسی که در خانه حضور دارد پسر ارشد خانواده محمد جواد است که در محدوده زمانی مطالعه آزاد برای امتحانات خرداد ماه قرار دارد.

سعید از پسرش محمدجواد می‌خواهد که به دلیل خستگی و خواب آلودگی در طی کردن مسیر اصفهان تا نائین او را همراهی کند و در صورت لزوم و تشدید خواب آلودگی پدرش رانندگی کند تا هر چه سریع‌تر به کارخانه برسند. محمدجواد هم که در آستانه امتحانات خود قرار دارد و در برنامه ریزی امروز قرار است کتاب فیزیک را بخواند، از همراهی کردن پدر سر باز می زند و می‌گوید که به دلیل لزوم مطالعه درس‌هایش قادر نیست با او به شهرستان برود. سعید دوباره از فرزندش خواهش می کند که برای حفظ جان پدر او را همراهی کند و محمدجواد ناگزیر با برداشتن کتاب فیزیک با پدر همراه می‌شود تا در راه با صحبت کردن از خواب آلودگی هنگام رانندگی جلوگیری کند.

در راه سعید مدام خمیازه می‌کشد و محمدجواد هم مشغول مطالعه شده و چشم از جاده بر می‌داردسعید سعی می‌کند تا برای جلوگیری از سنگینی پلک‌هایش در جاده‌هایی که صاف و یکنواخت هستند اندکی چشم برهم بگذارد تا خواب آلودگی خود را که متأثر از دیر وقت بیدار ماندن شب گذشته است جبران کند.

محمد جواد هم که مشغول درس خواندن است اصلاً متوجه خواب آلودگی پدر نمی شود و به جاده نگاه نمی‌کند وقتی متوجه می‌شود پدر خواب است و سرعت ۱۲۰ کیلومتری، آن‌ها را در فاصله یک متری یک تریلر ۱۸ چرخ قرار داده که دیگر دیر شده است...

مردم مشغول بیرون کشیدن ماشین از زیر ۱۸ چرخ هستند؛ یک نفر از دور می‌گوید واقعاً مرگ چقدر سخت است و دیگری زنده ماندن سرنشینان خودرو را امری محال می‌داند تا اینکه ماشین از زیر تریلر بیرون کشیده می‌شود و مردم حاضر در محل در کمال تعجب، متوجه فریادهایی از درون ماشین مچاله شده می‌شوند و بلافاصله با آتش نشانی تماس می‌گیرند تا با حضور در محل و بریدن تکه آهن‌های خودرو، دو مصدوم این حادثه که با مرگ تنها قدمی فاصله داشته‌اند را نجات دهند و سریعاً به بیمارستان منتقل کنند.

 پزشک جراح پس از خروج از اتاق عمل عنوان می‌کند، سعید ضربه مغزی شده و ضربات وارده به محمد جواد منجر به بیهوشی وی شده که پزشک معالج معتقد است با انتقال سریع مصدومین به بیمارستانی مجهز در اصفهان، از مرگ آنها جلوگیری می شود.

 قطع نخاع، از دست دادن بینایی، معلولیت دائم دستها و پاها، عدم کنترل ادرار و مدفوع و مشکلات تنفسی و... ره آورد این سفر برای پسری ۱۷ ساله‌ ای است که دو روز دیگر برای مطالعه به جهت موفقیت در امتحانات خرداد ماه ۸۴ فرصت داشته است.  پس از یکماه پدر و پسر در حالی از بیمارستان مرخص شدند که پدر هیچ غمی نداشت ؛ چراکه حافظه خود را از دست داده بود و پسر در حالیکه قادر به حرکت دادن ویلچر خودش نبود به رویاهای از دست رفته اش فکر می کرد.

پس از مدتی مادر محمد جواد که از بهبودی همسر وفرزندش ناامید شده بود برای گرفتن دیه اقدامات خود را شروع کردبا توجه به اینکه خودرو همسرش بیمه شخص ثالث داشت خوشحال بود از اینکه در این شرایط بد مالی و بیکاری همسرش بخشی از هزینه ها از طریق دریافت دیه جبران خواهد شد و از همه مهمتر اینکه شاید بتواند با جراحی فرزند خود در یکی از کشورهای اروپایی توانایی‌های از دست رفته اش را به او بازگردانند و با مراجعه به دفتر بیمه پرونده دریافت دیه خود را کلید می‌زنند.

در کمال تعجب با منع قانونی برای دریافت دیه پسر خود مواجه می‌شوند و در کسری از زمان درمی یابند که هیچ دیه‌ای به آنها تعلق نمی‌گیرد و شرکت بیمه طبق قانون این موارد از تصادفات را پشتیبانی و جبران نمی‌کند.چرا که راننده مقصر امکان اخذ دیه نداشته و پسر نیز به دلیل قرابت نسبی با راننده مقصر مشمول  بیمه ثالث نمی شود.

 ۱۰ سال بعد، مادر محمد جواد برای تهیه داروهای فرزند یتیم اش که اکنون ۲۷ ساله است و قادر به انجام فعالیت‌های شخصی خود نیست به داروخانه‌ای در حاشیه اصفهان مراجعه می‌کند و در این مراجعه به صورت ناخواسته متوجه صحبت‌های متصدی داروخانه و یکی از مشتریان می‌شود که در مورد دفتر حقوقی صحبت می‌کنند که در موضوع مطالبه دیه ناشی از حوادث تبحر داردمادر محمدجواد از متصدی داروخانه آدرس و شماره تماس دفترحقوقی را می‌گیرد تا بار دیگر نسبت به احقاق حق فرزند ۲۷ ساله‌اش اقدام کند و بعد از ظهر یکی از روزهای آذر ۹۴ به همراه دختر بزرگش به این دفتر مراجعه می کنند تا با وکلای مجرب در حوزه تصادفات مشورت کند.

بدو ورود چیزی که برای مادر محمد جواد جالب بود اینکه از آنان هزینه مشاوره دریافت نشد وکیل موسسه حقوقی آزاد اندیشان با بررسی پرونده متوجه می‌شود که علت عدم دریافت دیه طی این سالها بی اطلاعی محمد جواد و خانواده وی نسبت به مباحث قانون بوده است اما در نهایت به مادر محمدجواد قول می‌دهند تا پرونده فرزندش در دادگاه را پیگیری کنند.

 پس از تشکیل جلسات دادگاه و استناد به قوانین مربوط، دادگاه با تعیین ٥٨٤ درصد دیه، صندوق تامین خسارت های بدنی را محکوم به پرداخت دیه  به نرخ روز در  حق محمد جواد کرد.

خانواده محمد جواد که در زمان مراجعه به دفتر موسسه تقاضای دیه  زمان تصادف را داشتند ، تصور نمی کردند بعد از ده سال در حالی که وکلای متعدد و نماینده حقوقی شرکت بیمه آنها را کاملاً مأیوس نموده بودند بتوانند مبلغ  یک میلیارد و اندی از طریق صندوق تامین خسارت های بدنی دیه دریافت کنند

به گزارش ایمنا، در بسیاری از موارد در بروز حوادث ناگهانی افراد به دلیل جهل به قانون و شوک ناشی از حادثه  برای  احقاق حق خود اقدامی نمی کنند و گذر زمان بعضاً موجب تضییع حقوق شان می گردد
 

احقاق حق مانند بسیاری از موضوعات نیاز به تخصص، تبحر، تجربه و آگاهی دارد که در بسیاری از موارد، افراد از طریق مشورت با افراد  ناآگاه موجب تضییع حقوق خود می گردند.شما مخاطبان گرامی نیز اگر با مشکلاتی حقوقی از این دست رو به رو هستید می‌توانید با شماره  ۰۹۱۳۱۱۲۱۳۹۵  با دفتر حقوقی آزاد اندیشان عدالت‌خواه سپنتا تماس بگیرید و از مشاوره رایگان با وکلای مجرب و متخصص در حوزه تصادفات بهره مند شوید.

کد خبر 360978

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.