به گزارش ایمنا، یعنی قرار بود ولی نویسندگان و کارتونیست ها از خود بی خود شده بودند و از فرط شور و نشاط محل را چند روز ترک کرده بودند. ولی همین شور و شوق و امید به زندگی باعث شد دوباره برگردند و خطشه را برای شما آماده کنند.
راستی یادم رفت بگویم خوشحالی ما هیچ ربطی به روز نکوداشت اصفهان نداشت. ما از ذوق ۲۰۰ هزارتومن سبد کالای دولت به این وضع و حال افتادیم. الان هم ماندیم با این پول تحریم ها را دور بزنیم؟ دلار بخریم؟ بزنیم به کار و کاسبی؟ اصلا از فرط خوشحالی ذهنمان کار نمی کند. مثل بچه ها ذوق زده ایم؛ بچه که بودم پدرم بعد از عید دیدنی ها زااارت می کوبید پس کله ام و تمام عیدی ها را مصادره می کرد. بعد که می زدم زیر گریه می آمد یک آدامس بادکنکی بهم می داد و آنقدر ذوق مرگ می شدم که کلا همه چیز را فراموش می کردم. چون آدامس بادکنکی هم آدامسش خوردنی بود هم تصویر برگردانش را با تف می کوبیدیم پشت دستمان!
هفتمین شماره از نشریه الکترونیکی «خطشه» را اینجا بخوانید.
طنز از: محمد پوررشیدی، عضو تحریریه خطشه
نظر شما