به گزارش خبرنگار ایمنا، رهبران روسیه، ترکیه، آلمان و فرانسه، روز شنبه- پنجم آبانماه- در نشست چهارجانبه به میزبانی ترکیه و با محوریت اجرای آتشبس در ادلب و تلاش برای یافتن راه حل سیاسی پایدار برای بحران جنگ داخلی سوریه شرکت کردند. این کشورها در پایان نشست، با صدور بیانیهای مشترک، بر حمایتشان از حاکمیت و وحدت سوریه و نیز آمادگی برای مشارکت در برقراری صلح و ثبات در این کشور تأکید کردند، بیانیهای که در عالم سیاست امری معمول و تکراری است و معمولاً به نتایج ملموسی ختم نمیشود.
اما آنچه که این نشست را به مسألهای حساسیتبرانگیز تبدیل میکند، دعوت نکردن از ایران برای حضور در این نشست و در عوض دخیل کردن دو کشور اروپایی فرانسه و آلمان در فرایند صلحی است که مدتها است توسط مثلث ایران، روسیه و ترکیه دنبال میشود. در این راستا گفتو گویی را با سیامک کاکایی، کارشناس مسائل ترکیه انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه مطلب میخوانید:
اهداف ترکیه از برگزاری نشست چهارجانبه چیست و چرا از کشورهای روسیه، فرانسه و آلمان دعوت کرده است؟
اقدام دولت ترکیه در دعوت از این سه کشور نشان میدهد که در این نشست یک نگاه اروپایی به بحران سوریه مد نظر بوده بنابراین، دیگر بازیگران موثر در مسئله سوریه مانند ایران، آمریکا و خود دولت سوریه دعوت نشدند. از این رو در ابتدا بیشتر نگاهها معطوف به دغدغه کشورهای اروپایی در ارتباط با مسائل سوریه، بهویژه مسئله آوارگان و مشکلاتی که در این خصوص برای آنها ایجاد شده، میشود؛ تا جایی که حتی تبعات آوارگان سوری باعث شده آنها به سیاست های آمریکا نسبت به روند پیش آمده برای سوریه اعتراض کنند.
با این وجود، بیانیه پایانی این نشست نشان میدهد آنها اهداف دیگری هم داشتهاند که در بیانیه به مواردی از قبیل مسائل تکمیل روند سیاسی سوریه، تدوین قانون اساسی جدید برای این کشور، بازگشت داوطلبانه آوارگان، جلوگیری و مخالفت با اقدامات جداییطلبانه در سوریه (که این معطوف به نگاه ترکیه و روسیه است)، اشاره شده است.
در نتیجه میتوان گفت نوعی رویکرد سیاسی نیز در نشست چهارجانبه در رابطه با سوریه حاکم بوده هر چند مشخص است که این تصمیمگیریها مورد توجه دولت سوریه قرار نخواهد گرفت.
دعوت نشدن از ایران در این نشست را چگونه ارزیابی میکنید؟
وقتی که قرار است نشستی در مورد سوریه در سطح بینالمللی برگزار شود، باید تمام بازیگران مؤثر در آن چه در عرصه بینالمللی و چه در عرصه داخلی حضور داشته باشند و به ملاحظات آنها توجه شود؛ بنابراین برای اجرایی شدن و تحقق اهداف این نشست ها حضور همه بازیگران اثرگذار الزامی است. طبیعی است که بدون حضور برخی از این کشورها در نشستهای منطقهای، در واقع این نشست ها نیمه تمام است و نمیتواند کامل ارزیابی شود.
به نظر شما در مقطع فعلی سیاست کلی ترکیه در ارتباط با سوریه به چه صورت است؟
سیاست ترکیه در ارتباط با سوریه در هفت سال گذشته با نوسان زیادی همراه بوده است؛ در دورهای ترکیه برای حمایت از مخالفان و شورشیان سوریه کمربندش را محکم بسته بود و آنها را حمایت و تجهیز میکرد که نتیجه آن رضایت عربستان و ترکیه را همراه نداشت. از این رو شرایط در سوریه به گونه دیگری پیش رفت و دولت سوریه موفق به مقابله با شورشیان، آزادسازی مناطق و فراگیر کردن حاکمیت ملی خود بر سوریه شد. این امر باعث شد ترکیه در رفتار خود تعدیلهایی نسبت به دولت سوریه انجام دهد، اما این به معنای تعدیل کامل نیست و ترکیه نگرانیهایی از جانب کُردهای سوریه و نیز حمایت از گروههای مخالف در ادلب دارد.
بنابراین سوریه به دلیل هم مرز بودن با ترکیه یک موضوع مهم برای آنکارا است که خود را درگیر این مسائل میداند، اما این نوع رویکرد تهاجمی نمیتواند به حل مسائل سوریه کمک کند و از طرفی هم ممکن است حل آنها را دشوارتر کند.
ترکیه به دنبال مناطق حائل در سوریه است تا بتواند از طریق آنها در این کشور اعمال نفوذ کند، اما این از منظر سوریه مداخله محسوب میشود و ترکیه را به عنوان یک کشور مداخلهجو در سوریه میداند. علاوه بر این آمریکا هم در داخل سوریه از گروه های کُرد حمایت میکند و این موضوع مورد انتقاد شدید ترکیه است و روسیه هم در این زمینه ملاحظاتی دارد. در کل میتوان گفت پیچیدگیهای زیادی در مسئله سوریه وجود دارد.
تحرکات بینالمللی اخیر ترکیه از جمله تلاش برای میزبانی نشستهایی همچون نشست چهارجانبه اخیر و نیز بازی با کارت عربستان در پرونده قتل خاشقچی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ماجرای قتل خاشقچی مجالی برای اردوغان ایجاد کرد تا به دنبال به دست آوردن اعتبار بینالمللی جدیدی باشد و از این فرصت در راستای تقویت وجهه بینالمللی ترکیه استفاده کند؛ هر چند ترکیه نقش مهمی در پیگیری این موضوع و به سرانجام رساندن آن داشته و دارد.البته به دلیل تیره بودن روابط عربستان و ترکیه به ویژه بعد از کودتا، اردوغان چندان بیمیل برای اعمال فشار بر عربستان نیست، اما بیش از آن به دنبال بهرهبرداریهای سیاسی از این ماجرا است.
منظور از بهرهبرداری سیاسی، تأثیرگذاری بر روابط عربستان و آمریکا نیست، بلکه ترکیه میکوشد با استفاده از این موقعیت، خود را طرفدار حقوق بشر و پیگیر این مسائل نشان دهد. ترکیه به ویژه در دوران پس از کودتا، به دلیل برخورد با روزنامهنگاران و مخالفان سیاسی، از سوی کشورهای اروپایی و افکار عمومی تحت فشار قرار گرفته است، بنابراین میکوشد با فرافکنی و بهرهبرداری سیاسی از مسائلی همچون قتل خاشقچی و گرفتن ژست حمایت از مردم سوریه و پناهجویان، به کسب اعتبار بینالمللی برای خود بپردازد.
نظر شما