به گزارش خبرنگار ایمنا، فریدون فراهانی متولد شهر فراهان اراک است که پس از قبولی در رشته معماری دانشگاه هنر اصفهان در سال ۷۳ در اصفهان ساکن شد و اکنون مدرس دانشگاه است. وی شاعر، آهنگساز، آوازخوان و نوازنده سازهای سهتار و دیوان است. به اعتقاد او هنر، امری سلیقه ای است و از سلیقه جامعه تاثیر می گیرد و بخش از جامعه در زمینه موسیقی دچار کج سلیقگی شده است.
خبرنگار ایمنا گفت و گویی با این خواننده و نوازنده موسیقی در خصوص مشکلات و وضعیت موسیقی کرده است، که در ادامه میخوانید:
وضعیت موسیقی در کشور به چه صورت است؟
موسیقی در ایران به سمت ابتذال حرکت نمیکند، بلکه از آن گذشته است. بعید میدانم موسیقی در هیچ جای دنیا شرایط بدتری نسبت به ایران داشته باشد. قصد سیاهنمایی ندارم اما اوضاع موسیقی ایران تنها از دیدگاه هنری مبتذل نشده، بلکه در تمام ابعاد مدیریتی و اقتصادی نیز به این معضل دچار است.
آیا این وضعیت بر روی برگزاری کنسرتها نیز تاثیری گذاشته است؟
بله، مسئولان برگزاری کنسرتها صرفا برای درآمدزایی و مسائل مالی کنسرت برگزار میکنند و این افراد مشابه بساز بفروشها عمل میکنند و بهرهبری آنها نیز به این صورت است که هر چه سطح سلیقه مردم پایینتر باشد، سودشان بالاتر میرود.برگزارکنندگان کنسرتها در حال حاضر به سراغ هنرمندان واقعی نمیروند بلکه تنها به ساختن سلبریتیها اکتفا میکنند.
به نظر شما موسیقی امروز سلیقهای شده است؟
نه تنها موسیقی بلکه هنر سلیقهای است. اما باید توجه داشت که سلیقه یک امر اجتماعی است و خوب و بد دارد، همان طور که میگوییم کسی کجسلیقه است یعنی هر چیز بدی را هم میپسندد. این کجسلیقگی در جامعه ما به شدت رونق یافته است و مردم به آن عادت کردهاند.
موسیقی سنتی در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟
در حال حاضر به هر ژست و ادای موسیقی سنتی، فاخر گفته میشود در حالی که آن هم از ابتذال مصون نمانده است. حتی گاهی در موسیقی سنتی نیز تکرار، تکنیکزدگی، کمبود نوآوری و همچنین نوآوریهای سطحی دیده میشود، که البته هنوز آنقدر بغرنج نیست. اخیرا نوازندههایی پدید آمدهاند که سعی میکنند مثلا با بهکارگیری سرعت در نواختن ساز قدرتنمایی کنند، در صورتی که در دهه پنجاه و با وجود عوامل گروه چاووش، نظیر استاد شجریان و آقایان لطفی و علیزاده، تکنیک وجود داشت، اما نه به این صورت. اگرچه تا دهه هفتاد موسیقی سنتی و پاپ، پا به پای هم حرکت میکردند، اما از دهه هشتاد به بعد، راه موسیقی پاپ به سمت مصرفی شدن رفت، به گونهای که حتی بسیاری از خوانندگان خوب پاپ از این شرایط شاکی شدند.از آن به بعد و با روی کار آمدن فضایی به نام موسیقی مصرفی، چیزی که آن را به سختی میتوان موسیقی نامید، کارهای خوب کمتر دیده شدند.
مشکلات حوزه موسیقی چیست و چه انتظاری برای رفع این مشکلات دارید؟
موسیقی در ایران متولی ندارد. نباید در موسیقی هر کاری مجوز بگیرد، البته مجوز بر اساس ممیزیها هم نباشد بلکه کیفیت باید مدنظر باشد علاوه بر آن نهادهای رسمی کشور در زمینه موسیقی باید تقویت شوند، موزیسینهایی که کار خوب و جدی میکنند باید مورد حمایت دولت قرار بگیرند و برای استفاده از سالنهای کنسرت به آنها کمک شود.
متاسفانه در حال حاضر قشری به جان موسیقی افتادهاند که پولهای کلانی به دست میآورند، در شهرهای مختلف خوانندگان سطح پایینی را به روی صحنه میبرند، مردم هم که خلا شادی دارند و افسردهاند، برای بیقیدی و آسودگی به این کنسرتها میروند و در این میان، موسیقی جدی قربانی میشود. تا زمانی که به موسیقی توجه نشود سود به کسانی میرسد که تنها به فکر پول در آوردن از موسیقی اند و از بی سلیقگی و همچنین خلا شادی در جامعه بهره میبرند.
نظر شما