ایمنا، تاریخ غریبی دارد این هنر شعبده کلمات، از بندگی شاهانه تا غرور ملی، از عرفان تا عشرت. برگی است زرین از تاریخ هنر این آبوخاک و کیست که به هنر فردوسی، سعدی، حافظ، مولانا، خیام، نظامی و دیگر شاعرانی که طبعآزمای این میدان بودهاند؛ نبالد و دل به یکی از آنها نبسته باشد که مونس خلوتگاهش باشد.
تاریخنامه قطور شعر و ادب پارسی اوراق زرینی دارد که هرکدام به گوشهای از این آبوخاک تعلق دارد. در این دفتر تاریخ، اصفهان خود قصیده است که تغزلش هوش از سر میرباید و تخلصش جاودانگی است. اصفهان مهد هنر است و هر گوشه آن را که بنگری روایتی است از تاریخ یک هنر اما هنر شاعری کجای این شهر رخ مینمایند و روایت شاعرانگی این شهر را بیان میکند.
شاید تنها نامی بر خیابانهای اصفهان یادگاری باشد از این میراث معنوی کهن، کمال اسماعیل، صائب، مشتاق، نشاط، آذر و رشحه و... تنها نامی هستند بر صفحات سپید رنگ فلزی بر آستانه یک خیابان، اما مردم این شهر به چه میزان از این نامهای که در قابهای فلزی محصورشدهاند میدانند؟ اگر گردشگری از مردم بپرسد که این نامها به چه معناست چند درصد جواب درست را خواهند گفت؟ شاید بسیار کم بتوانند درباره شاعران اصفهان یک دقیقه صحبت کنند مگر دانشآموخته ادبیات باشند.
چند نفر در این شهر درباره هجویه اصفهان مجیر بیلقانی (شاگرد خاقانی) میدانند و پاسخهای شاعران اصفهان ازجمله جمالالدین محمد اصفهانی به خاقانی و عذرخواهی از مردم اصفهان را میدانند یا نام دیگر سبک هندی که سبک اصفهانی است یا اینکه سبک بازگشت از اصفهان آغاز شد.
چند نفر در این شهر میتوانند نام پنج شاعر اصفهانی را ببرند؟ چند نفر آذر بیگدلی، نشاط اصفهانی، مشتاق اصفهانی و طبیب اصفهانی را میشناسند؟ این موارد شاید در زندگی روزمره مردم نقشی نداشته باشد اما بخش از شناسنامه شهری است که به مهد هنر بودن خود تفاخر میکند و جای برای معرفی این بخش از میراث تاریخی که میراث معنوی و مکتوب است دیده نشده مگر بر تابلوهای شهری. برای گرامی داشت مشاهیر نامگذاری خیابانها امری پسندیده است اما پیش از هر نامگذاری حک کردن نام آنها در دل و ذهن مردم از اهمیت بیشتری برخوردار است.
مسلماً وظیفه آموزش تاریخ بر عهده آموزشوپرورش و دانشگاه است که متأسفانه این دو نهاد جدای از آنکه در جذب کردن دانش آموزان و دانشجویان به سمت ادبیات و شعر موفق نبودهاند محدودیت زمانی و کتابی باعث شده که فقط به شاعران بزرگی چون سعدی حافظ مولانا و ... بپردازند و فرصتی برای پرداختن به ادبیات از زاویه جغرافیای یا محلی نداشته باشند و هیچگاه فرصت نکنند که به دانشآموزشان درباره اینکه رشحه زنی شاعر است و دختر هاتف اصفهانی است و شاعر توانا و یا شعر معروف زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست/هرکسی نغمه خود خواند از صحنه رود صحنه پیوسته بهجاست از ژاله اصفهانی است یا تصنیف معروف به اصفهان رو را ملکالشعرای بهار زمانی سروده که اصفهان تبعیدشده بوده است.
و اینهمه باعث میشود تا شعر اصفهان غریب بماند و مختص دانشآموختگان ادبیات شود درحالیکه شعر اصفهان زیبا و تأثیرگذار بوده است و شاعرانش نباید تنها در میان صفحات کتابهای تاریخ ادبیات باقی بمانند؛ و نگاه میراثی به آن نشود.
اما آنچه به نظر میرسد که میتوان برای مقوله معرفی شاعران اصفهان بهعنوان میراث معنوی این شهر و یک پتانسیل گردشگری انجام داد این است که ابتدا مقبره شاعران مرمتشده و برای آنها برنامهریزی شود که به نظر میرسد در مورد صائب در حال انجام است؛ اما باید از خودمان بپرسیم چرا باید مولانا در ترکیه موزه داشته باشد و سالانه از بازدید از آن درآمد قابلتوجهی داشته باشد اما در اصفهان صائب یا بقیه شاعران اینگونه نباشند؟
نکته بعدی آنکه «اصفهان یک موزه شهر است» فقط یک شعار تبلیغاتی نیست و لازم است در بحث گردشگری افق دید تا انتهای دولتخانه نیست و گردشگری اصفهان در نقشجهان خلاصه نمیشود؛ قطعه پازل میراثی اصفهان خانه شاعران را کم دارد، موزهای اختصاصی که روایتگر تاریخ ادبی اصفهان باشد. فقط کافی است که به فکر کامل کردن پازل تاریخی شهر باشیم تا فقط حفظ همان آنهایی که هست. البته این موزه میتواند مرکزی آموزشی در حوزه آموزش تاریخچه شعر برای نوجوانان و جوانان و فرصتی برای جمعهای شاعرانه باشد.
سومین مکان گذر فرهنگی چهارباغ است که نباید شاعران شهر در آن نادیده گرفته شوند از مجسمه گرفته تا شعرخوانی و...
امروز ۲۷ اردیبهشتماه روز بزرگداشت شعر و ادب پارسی است و چه نیکوست که شاعران این شهر آنگونه که لایق هستند، دیده شوند؛ که اگر امروز ما به انواع مدرک تحصیلی مزین شدهایم در روزهای گذشته مردان وزنانی داریم که به حداقل سواد، دهها بیت شعر در خاطر داشتند و به مدد خواندنش دلشان آرام میگرفت و ذهنشان دچار تنبلی و فراموشی نمیشد و تنها آرزو در این روز این است که کاش شعر دوباره به خانههای ما برمیگشت و بچه با صدای خواندن ادبیات بزرگ میشدند.
یادداشت از: لیلا شکوه فر، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
نظر شما