به گزارش ایمنا، راستش را بخواهید یکی از چیزهایی که همیشه دلمان میخواست این بود که بچههای دبستانی را با بناهای تاریخی، میراث طبیعی و معنوی ایران آشنا کنیم، اما هیچوقت چیزی که مناسب بچههای پیشدبستانی و سالهای اول دبستان باشد پیدا نمیکردیم. اکنون اما شوق و علاقه بچهها ما را به تکاپو انداخته بود و میدانستیم که کودکان برای اینکه بخواهند از هویت کشورشان مراقبت کنند، باید آثاری که از گذشته باقی مانده است را ببینند و بشناسند. شناساندن گذشته فرهنگی و هنری به کودک باعث میشود تا او بعدها در بزرگسالی به آن افتخار کند.
این ماجرا گذشت تا اینکه ماه پیش، یکی از همکاران فرهنگی که از دغدغه ما با خبر بود گفت: "خوب است خودمان چیزی را برای بچهها طراحی کنیم تا با روایتی کودکانه، بچهها را با بناهای تاریخی، مشاغل، هنجارها و ناهنجارهای حوزه میراث فرهنگی آشنا کند." فکر خوبی بود! دست به کار شدیم و در نهایت یکی از همکاران مجموعه طرحهای فانتزی را ارایه کرد که تخیل در آنها نقش اساسی داشت و در دو دستهبندی کلی در قالب داستانهای کوتاه ارایه شده بودند.
دسته اول مربوط به معرفی میراث ملموس و ناملموس و دسته دوم هنجارها و ناهنجارها و مشاغل فعال در حوزه میراث فرهنگی اعم از مرمتگر، باستانشناس، راهنمای موزه و ... را معرفی کرده بود. در همه این کارها سعی شده بود تا به کمک عنصر جانبخشی، موضوعات را جاندار جلوه دهد تا کودکان از مواجهه با آثار لذت ببرند و با آنها ارتباط برقرار کنند.
در حقیقت در این آثار برای شناساندن مفاهیم حوزه میراث فرهنگی به قدرت تخیل کودکان توجه فراوانی شده است. این طرحها به دلیل قابلیتهای ویژهای که در ایجاد ارتباط با مخاطبانش داشتند، میتوانستند این زمینه را فراهم کند تا کودکان پیامهای فرهنگی را بشنوند و راه حفاظت از آن را در خود بیابند. باید باور داشت که چنین طرح و ایدههایی نقشی موثر در راستای معرفی آثار فرهنگی و بالابردن سطح سواد تاریخی کودکان این سرزمین ایفا میکند.
حالا چند روزی است که با همکاران مدرسه قرار گذاشتیم در سال تحصیلی جدید در قالب یک برنامه مدون در زنگ هنر و تاریخ، این طرحها را به بچهها نشان دهیم و در مورد هر کدام از این موضوعات(به روش داستانگویی) با بچهها صحبت کنیم تا به قول یکی از همکاران هر از چندگاهی «زنگ میراث فرهنگی» داشته باشیم.
گزارش از: سمانه آقائی آبچوئیه، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما