به گزارش ایمنا، همزمان با برگزاری سی و یکمین جشنواره بی المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان که در شهر گنبدهای فیروزهای برگزار می شود، تغییراتی در پیاده راه چهارباغ عباسی به چشم میخورد، چهارباغ عباسی نفسی تازه کشیده است و گویی چهرهاش از حصر پارتیشنهای آبی رنگ میانۀ خیابان پاک شده است...
در کنار هیاهوی جشنواره، اگر فیلمی را به تماشا نشسته باشید یا نه، قدم زدن در چهارباغ را نمیتوانید از دست بدهید؛ باید میان آدمهای چهارباغ، زندگی را برای ساعتی به گونهای متفاوت تجربه کنید. گویی حال و هوایی متفاوت بر آدمهای چهارباغ و بر کسانی که از اینجا گذر میکنند حاکم است، همان آدمهایی که "علی خدایی" در داستانهایش از آنها نوشته و حال خوبی که در داستانهایش نقل کرده است...
پیادهراه چهارباغ امروز نه تنها محل کسبوکار و خرید و فروش است، بلکه حال خوب را به مردم هدیه میدهد تا یادگار دوران صفوی را زنده نگاه دارد و پلی باشد میان فرهنگ صفوی و فرهنگی که با فاصلهای دور از آن دوران در خیابانهایمان جاری شده است.
کمی پایینتر از پل اللهوردی خان، از میدان انقلاب به طرف میدان امام حسین(ع) که قدم بزنیم، در میانۀ راه، اصفهان را به گونهای متفاوت مییابیم، مانند سفری به گذشته در میان تاریخ نه چندان دور غرقمان میکند تا به کاخ چهلستون برسد و پس از آن دوباره با دنیایی مدرن رو به رو شویم.
هر چند متر میز و صندلیهایی برای نشستن چیده شده و قدری می توانید خستگی از تن بهدر کرد که البته در چهارباغ خاطره کو جای خستگی! و نشستن بر صندلی های چیده شده در چهارباغ نیز لذتی دوچندان بُردن است؛ کافههای میان چهارباغ را برای پذیرایی مسافران آمادهاند؛ برخی برای سفر در چهارباغ، اشیایی را میخرند تا سوغاتی باشد از حال خوبش، برخی کافههای میان راه را برای صحبت با خانواده و دوستان ترجیح میدهند و عدهای نیز همراه با کارنوالهای شادی جشنواره، سرتاسر چهارباغ را متر میکنند و شادیش را خریدارند تا در هر طرف از این خیابان شاهد پروانههای جشنواره در بدنه غربی و شرقی چهارباغ باشند.
از میان غرفههای جواهرات و نقاشی و خیریهها که عبور کنیم صنایعدستی اصفهان، گاهی چشمهایت را نوازش میدهد و با همین تکرارها است که گاهی غلغلک میشوی که شاید یکی از آنها را با خود به خانه ببری و بشوند همراهت هر وقت نگاهشان کنی خاطره چهارباغ برایت زنده شود و بوی چهارباغ تو را ببرد در میانه پیاده راههایش...
چهارباغ عباسی علاوه بر این که میزبان کارنوالهای شادی است، تعدادی از سینماهای جشنواره را نیز در دل خود گنجانده است؛ انگار برای شرکت در این جشنواره، از ابتدای خیابان که وارد میشوی باید کفشهای غم و غصه را از پا درآوری؛ در میانه راه با چنارهایش همراه شوی و پس از لبخند و هوای تازهای که تعارفت میکند به سینما برسی...
پس از پایان خیابان، به دروازه دولت که رسیدی، سفر تاریخی و خیال خوش و همراهی درختان به اتمام میرسد، اما پس از این سفر، حال خوب و شاید سوغاتی ای از این خیابان میشود یادگار این روزهای چهارباغ، تا زمانی دیگر تو را ناخودآگاه به اینجا بکشاند...
نظر شما