باید طعم همکاری‌ را به پاکستان جدید بچشانیم

در ماه‌های اخیر با تغییر دولت در پاکستان، مواضع این کشوراسلامی و همسایه به ایران نزدیک تر شده و این امر می تواند نوید بخش فرصتهایی برای جمهوری اسلامی ایران باشد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در انتخابات اخیر پاکستان «حزب تحریک انصاف» به رهبری «عمران خان» توانست اکثریت نسبی کرسی های مجلس را برای تشکیل دولت به دست آورد. عمران خان در کنار فعالیت های سیاسی، یک فعال حقوق بشر، مفسر کریکت و رییس دانشگاه برفورد است که با گرایشی آمریکا ستیز و شعارهایی همچون مقابله با فساد اداری و مالی و ایجاد اشتغال، موفق به جلب نظر مردم پاکستان شد.

پاکستان در سالهای اخیر روابط پرفراز و نشیبی با آمریکا داشته، اما همواره از کمک‌های مالی ایالات متحده برخوردار بوده، کمکهایی که البته با روی کار آمدن ترامپ بخش بزرگی از آن قطع شده است. از این رو جهت گیری خصمانه آمریکا در قبال پاکستان و شخصیت و منش سیاسی عمران خان سبب شده است تا در ماههای اخیر تحولاتی اساسی در رویکرد پاکستان نسبت به کشورهای منطقه و قدرتهای فرا منطقه ای ایجاد شود، مسأله ای که به طور مشخص بر روابط تهران-اسلام آباد تأثیر گذاشته است.  اهمیت این تحولات سبب شد تا گفت وگویی با محمود بلند اختر، کارشناس مسائل بین المللی ترتیب دهیم و نظر وی را در مورد اهمیت مناسبات ایران و پاکستان جویا شود، مشروح  این گفت و گو را ادامه می خوانید؛

به نظر شما روی کار آمدن عمران خان می تواند چه منافعی برای ایران داشته باشد؟

روی کار آمدن عمران خان در پاکستان ناشی از شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روابط خارجی  این کشور است. در واقع مجموع علل وعوامل به ویژه در امور داخلی پاکستان ناشی از افراط وتفریط در دوره «مسلم لیگ »و حزب مردم، باعث شد که پاکستانی ها سراغ فردی بروند که حرف‌های جدیدی برای گفتن داشته باشد.

از آنجا که دولت آمریکا در دوره اوباما وترامپ، سیاست خود در جنوب آسیا را از سمت پاکستان به سمت هند متمرکز کرده، عمران خان در حوزه خارجی بیش از همه بر بازنگری روابط پاکستان با آمریکا تاکید دارد و از منتقدان جدی حملات پهبادی آمریکا به خاک پاکستان در طول سال‌های گذشته است. پیش از این، پذیرش این تغییر و تحولات برای مقامات پاکستان بسیار سنگین بود و دولت «نواز شریف» توانایی و حتی تمایلی برای ابراز نارضایتی از آمریکایی‌ها را نداشت، همین امر عاملی شد تا افکارعمومی پاکستان به سمت عمران خان حرکت کند.

مناسبات پاکستان با عربستان و ائتلاف عربی حاضر در یمن را چگونه ارزیابی می کنید؟

پاکستان در دوره ای از بحران غرب آسیا به سمت ائتلاف با عربستان گرایش داشت که نشان می داد تمایلی به وارد شدن در درگیری های این حوزه دارد، هر چند چنین رویکردی در افکار عمومی پاکستان و در پارلمان پذیرش نداشت. با این وجود انتخاب یک پاکستانی به عنوان فرمانده متجاوز به یمن، بر همگان آشکار کرد که حزب حاکم پیشین پاکستان (مسلم لیگ) بیش از اندازه به سمت وارد کردن این کشور به درگیری های خاورمیانه پیش رفته است.

همزمان با موضوع تمایل پاکستان به سمت جنوب خلیج فارس و کشورهای عربی، در داخل این کشور ابراز نظرهای مختلفی در مورد ایران صورت می گرفت، در همان زمان عمران خان معتقد بود ایران عقبه استراتژیک پاکستان به شمار می رود؛ چرا که نخستین کشوری بود که استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت و همواره در مواقع بحرانی در کنار این کشور بوده است؛ این ابراز نظرها به مذاق مردم پاکستان به خصوص نسل جوان خوش آمد. امروزه پاکستان با معضل جدی انرژی مواجه است و این معضل تنها به دست ایران رفع شدنی است و ایران هم موفق شده خط لوله گاز را تا مرز این کشور انتقال دهد.

حال با وجود چنین پتانسیلها و فرصتهایی، دولت ایران باید چه اقداماتی انجام دهد تا عمران خان مواضع خود را از دست ندهد و به سمت آمریکا و عربستان کشیده نشود؟

پاکستان کشوری خاصی است، در واقع برای ارزیابی قدرت در این کشور برخلاف کشورهای دیگر، فقط نباید به دولت آن توجه شود؛ چرا که همه قدرت دست دولت نیست؛ ادامه مواضع عمران خان تنها در صورت تحکیم روابطش با جریان های قدرت میسر است و مهم ترین جریان قدرت در داخل پاکستان «ارتش» است.

آنچه که از نگاه ایران مهم است، این است که به سمت علایق و مسیرهای مشترک پیش برویم وظرفیت های مغفول مانده را احیا کنیم که متناسب با خواسته افکار عمومی دو کشور باشد و منافع هیئت ها حاکمه دو کشور را تامین کند. شاید یکی از مهم ترین مولفه ها در این عرصه که عملیاتی نشده، بحث انرژی است. امروزه باید در داخل پاکستان ۴۰ تا ۵۰ درصد ظرفیت برق افزایش پیدا کند تا خاموشی های آن برطرف شود. در شهرهای مهم این کشور بیش از ۱۲ ساعت قطعی برق وجود دارد.

همکاری برای مقابله با تروریسم یکی دیگر از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های همکاری دو کشور است؛ ایران حدود هزار کیلومتر مرز مشترک با پاکستان دارد، بنابراین می تواند برای مقابله با تروریسم، همکاری خود را با ارتش این کشور را بیشتر کند،  در این صورت ارتش پاکستان نیز به همکاری با ایران دلگرم می شود و دولت این کشور را به همکاری با ایران ترغیب و از سنگ اندازی در روابط اقتصادی و ...  خودداری می کند.

ایران و پاکستان دو وزنه مهم در منطقه هستند ومی توانند روابط مدون‌تر وپیشرفته‌تری در جهان اسلام داشته باشند، ما امروز دولتی را در پاکستان داریم که دیدگاه نزدیکی به ایران دارد و معتقد است آمریکایی ها باید از افغانستان خارج شوند.  قرن ۲۱، قرن آسیا است و پاکستان در این دهه جدید اهمیت بیشتری پیدا کرده و با توجه به اینکه در سال های آینده تعاملات ما با آسیا بیشتر خواهد بود، بنابراین باید طعم این همکاری‌ها را به پاکستان بچشانیم. دوره جدید پاکستان فرصتی است که ظرفیت های نهفته دو کشور بیدار شود.

آیا پاکستان توانایی مقاومت در برابر فشارهای آمریکا در پروژه خط لوله گاز را دارد؟

پاکستان جزو کشورهایی است که به طور مستقیم قابل پیش بینی نیست؛ از یک طرف در داخل ارتش و دولت این کشور، چهره های اصلی آموزش دیده غرب هستند و تمایل به غرب دارند و از طرف دیگر فشارهای آمریکا در سالها و ماه های اخیر به سطح بی سابقه ای رسیده و مقامات این کشور خواستار همراهی پاکستانر در مسئله افغانستان هستند. پروژه خط لوله گاز نیز از جمله پروژه هایی است که به روابط پاکستان و آمریکا گره زده شده است، هر چند پاکستانی ها بعد از دهه‌ها با آمریکا به مشکل اساسی برخورده اند که به راحتی قابل رفع نیست.

اگراین معضل و مسئله تروریسم، در ماه‌های آینده رفع شود، پروژه خط لوله نیز حل خواهد شد، اما اگر عمران خان بخواهد مانند حزب قبلی، برای تنش زدایی از در دیگری وارد شود، به نظر نمی رسد این خط لوله نیز به نتیجه مطلوبی برسد.

کد خبر 352273

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.