به گزارش ایمنا، حاشیهها را وصلههای ناجور شهرهای امروزی مینامند، وصلههایی که با فقر، اعتیاد، خشونت، کودکان کار و ... تنیده شده و در بسیاری از موارد در متن شهرها نیز رسوخ میکند.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اعتیاد و خشونت در صف اول آسیبهای موجود در مناطق حاشیهنشین ایران است، آسیبی که روز به روز پایه و اساس خانوادهها را سست کرده و اهل خانه را به مردابی میکشاند که خارج شدن از آن هزاران میلیارد تومان هزینه میخواهد.
زنان و کودکان در نوک پیکان آسیبپذیری قرار داشته و در مناطق حاشیهنشین این معضل رنگ بیشتری به خود میگیرد، رشد جمعیت در مناطق حاشیهنشین چالشی مهم در مسیر توسعه پایدار شهری است و نیاز جدی به سیاستگذاری و برنامهریزیهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را یادآور میشود.
برای آشنایی بیشتر به معضلات پیش روی مردمان حاشیهنشین در شهر اصفهان گفتوگویی را با سمیه یخچالی، کارشناس ارشد روانشناسی و مدیرعامل جمعیت حمایت از حقوق مهر زنده رود انجام دادهایم که متن آن را در ادامه میخوانید.
حاشیهنشینی چیست؟حاشیهنشین کیست؟
به مناطقی از شهر که جزئی از شهر بوده اما نتوانسته به دلایل گوناگون جذب نظام اجتماعی و اقتصادی شهر شود و از خدمات جامع شهری استفاده کند حاشیه گفته میشود و به طبع حاشیهنشین کسی است که در حواشی سکونت دارد اما از مواهب شهری بهرهمند نیست و به تعبیر دیگر میتوان گفت حاشیهنشینان افرادی هستند که در حاشیه سکونت دارند و برای خود ساختار قدرت و سیاست عمومی جدایی داشته و گروه اجتماعی درجه پایینشهری را به خود اختصاص میدهند.
چه عواملی باعث ایجاد حاشیهنشینی میشود؟ و معضلاتی که حاشیهنشینان با آنها روبهرو هستند، چیست؟
عواملی همچون وجود امکانات در تمام سطوح کلانشهرها، فراوانی اشتغال در کلانشهرها، نبود امکانات رفاهی، آموزشی، بهداشتی، اشتغال و نبود زیرساختها در محل سکونتهای اولیه، وجود امنیت نسبی در حاشیه کلانشهرها به نسبت سکونت اولیه و دسترسی به مواهب کلانشهرها به نسبت سکونت اولیه از جمله مواردی است که موجب حاشیهنشینی میشود. در حاشیهنشینی مشکلات گوناگونی وجود دارد که لیست بلندبالایی را تشکیل میدهد، اما اگر بخواهیم به بعضی از آنها اشارهکنیم عدم دسترسی به آب آشامیدنی سالم و بهداشتی، فاصله جغرافیایی تا تأسیسات زیرساختی مانند حمل و نقل عمومی (تاکسی، مترو، اتوبوس)،مرگ و میر کودکان، سوءتغذیه، بالا بودن خشونت و جرم و جنایت را میتوان نام برد.
یکی از گروههای پرخطر و آسیبپذیر در حاشیه شهرها، زنان هستند. ارزیابی شما از وضعیت زنان حاشیه شهرها چیست و چه آسیبهایی آنها را تهدید میکند؟
ازآنجاکه حدود نیمی از جمعیت حاشیهنشینان را زنان تشکیل میدهند که علیرغم تأکیدات زیاد بر مسائل سکونتگاههای غیررسمی، متأسفانه نظام باورهای اجتماعی و فرهنگی این گروه مانند خردهفرهنگ فقر در حاشیهها، باورهای زنان راجع به مشارکت، روابط همسایگی، نگرش به آسیبهای اجتماعی، خانواده، فرزندآوری و سبک زندگی مورد غفلت قرارگرفته است.
زنان حاشیهنشین به دلیل فقر فرهنگی، اقتصادی و عدم دسترسی به مواهب و خدمات شهری بهخصوص وضعیت نامناسب بهداشت محیط و بهداشت فردی از بُعد سلامت جسمی و گاهی روحی شرایط خوبی ندارند. بهخصوص باروری بالا با سطح نازل بهداشت، زنان را در معرض انواعی از بیماریها قرار میدهد.
خشونت علیه زنان با تراکم زیادی در مناطق حاشیهای روبهرو است، چراکه در کنار فقر، فرهنگ سنتی، اجازه این اعمال خشونت علیه زنان را به مردان میدهد. ازدواجهای اجباری و زودهنگام، فروش دختران به اتباع بیگانه، تنفروشی، رواج اعتیاد، فرار دختران، خودکشی، افسردگیهای شدید و وضعیت نامناسب سلامت زنان و دختران ازجمله مواردی است که باید به آنها اشاره کرد و بهطورکلی زنان در مناطق حاشیهنشین به دلیل همجواری با آسیبهای اجتماعی بهطورجدی درخطر قربانی شدن هستند.
تمرکز فقر چه به لحاظ اقتصادی و چه فرهنگی در حاشیه شهرها تأثیر زیادی بر این گروهها میگذارد. زنان در این مناطق با مشکلات بسیاری مواجهاند، بسیاری از آنها را زنان سرپرست خانوار تشکیل میدهند که به دلیل بیکاری گسترده مردان، کم درآمدی مردان، معلولیت مردان و نداشتن آموزش و مهارت، در کارهای سخت و درعینحال کمدرآمد شاغل میشوند.
ازدواجهای ثبتنشده، فرزندان بی شناسنامه، وضعیت بد بهداشتی، بیسوادی و رعایت نشدن عدالت در حق زنان از مهمترین مشکلات جامعه زنان در نقاط حاشیهای شهر است.
در مورد خردهفرهنگ توضیحات بیشتری می دهید؟
علاوه بر فرهنگ کلی حاکم بر هر جامعه، طبقات، قشرها و گروههای مختلف جامعه نیز دارای فرهنگ ویژه خود هستند که ریز فرهنگ یا خردهفرهنگ خوانده میشود. در این مناطق هم درواقع نه فرهنگ شهری حاکم است و نه فرهنگ روستایی و باعث به وجود آمدن خردهفرهنگی شده است که آسیبهای اجتماعی متعددی را به همراه دارد.
به خشونت علیه زنان اشاره کردید در این مورد توضیحی بفرمایید؟
خشونت علیه زنان در سراسر دنیا با همه موانع نژادی، اجتماعی و اقتصادی وجود داشته و در تمام گروههای نژادی، اجتماعی و اقتصادی، آموزشی، شغلی و مذهبی رایج است. خشونت علیه زنان در داخل خانواده تا بیرون از ساختار خانواده هر یک بهنوعی عرصه خشونت علیه زنان به شمار میرود. خشونت علیه زنان در محلات حاشیهنشین ازجمله مسائلی است که به نظر میرسد از دامنه و شدت بیشتری برخوردار باشد. متأسفانه خشونت علیه زنان در مناطق حاشیهنشین امری عادی تلقی میشود.
زمینه جرم و افزایش جرائم در مناطق حاشیهنشین به چه صورتی است؟
کارکردها و رفتارهای موجود در حاشیهنشینی جرمزاست و زمینه ایجاد و افزایش جرائم را فراهم میکند، بنابراین از این حیث بررسی این پدیده بسیار مهم و حائز اهمیت است. مناطق حاشیه نشین یکی از محیطها و موقعیتهای بروز ارتکاب جرم تلقی میشود و زمینه، بستر و فرصت ارتکاب جرم را برای عوامل و عناصر دخیل در بروز جرائم فراهم میکند.
جرائم پرتکرار در این مناطق را میتوانید نام ببرید؟
متأسفانه حاشیه شهرها مرکز بسیاری از آسیبهای اجتماعی ازجمله اعتیاد، نگهداری و خریدوفروش مواد مخدر، نزاع فردی و اختلافات خانوادگی، سرقت و...است.
در مورد ارتباط فقر و اعتیاد بانوان حاشیهنشین توضیحی بفرمایید؟
آنچه حاصل سالها فعالیت ما در مناطق حاشیه نشین به دست آمده این است که تنها فقر نیست که به اعتیاد میانجامد بلکه مهمترین عامل، احساس نابرابری و بیعدالتی است که در زنان وجود دارد و به سرخوردگی آنها منجر شده و به دنبال اعتیاد میروند. همانطور که میبینیم اعتیاد تنها در گروههای فقیر و محروم نیست بلکه به زنانی از قشر مرفه هم رسیده است.
احساس تبعیض، سلامت روان این زنان را دچار خدشه کرده و آنها به دنبال راهی برای آرامش یا رسیدن به موقعیت برتر و توانمندی دارند که بهاشتباه به اعتیاد کشیده میشوند. متأسفانه باورهای فرهنگی اجازه پذیرش این مسئله را نمیدهد که بخواهیم صورتمسئله را بپذیریم و به دنبال راهحلی برای آن باشیم.
هاله مقدسی دورزنان کشیده شده درحالیکه آنها نیز انسان هستند و در صورت قرار گرفتن در شرایط نامساعد، ممکن است بهاشتباه بیفتند. به همین منظور نیازمند کارهای فرهنگی هستیم که شرایط موجود زنان را در نظر بگیرد و با انکار و کتمان توانمندیها یا ضعف آنها به بدتر شدن شرایط دامن نزند.
حاشیهنشینی در شهرها بهعنوان آسیب اجتماعی عوارضی در پی داشت که به برخی از آنها اشاره شد، اما پرسشی که به ذهن خطور میکند این است که آیا این آسیب راه درمانی دارد یا خیر؟ آیا این پدیده از بین رفتنی است؟
برخی پدیدهها و آسیبهای اجتماعی ازجمله طلاق، جنگ و حاشیهنشینی از بین رفتنی نیستند، بنابراین راه درمانی برای محو آن وجود ندارد. درعینحال اعتقاد راسخ داریم که میتوان آسیبهای اجتماعی را تا حد توان تعدیل کرد. به دو راهکار در این زمینه میتوان اشاره کرد یک راهکار فرهنگ رسمی و دیگری راهکار فرهنگ غیررسمی. راهکارهای رسمی همان راهکارهای نظارتی، قهری، پلیسی و قانونی است که از صبح مأموران نظارتی و پلیسها در حاشیه شهرها حضورداشته باشند و مکانهای استقرار پلیس در محله بیشتر شود. منظور از راهکار فرهنگ غیررسمی نیز کم کردن فاصله فرهنگی بین مرکز شهر و حاشیه شهر است. همه فعالیتهای فرهنگی که در سطح شهر و مرکز شهر انجام میشود به حاشیه شهر نیز کشیده شود و احداث سینما، سالن تئاتر و فرهنگسرا در این امر بسیار مفید است.
در حوزه اقتصادی ایجاد کارگاهها و کارخانههای تولیدی با توجه به نیروی انسانی فعال جوان ساکن حاشیه شهر را پیشنهاد میکنیم و از گسترش کارآفرینی بهعنوان امری حیاتی در این حوزه یاد میشود. حوزه سیاسی نیز توجه سیاستمداران و سیاستگذاران را به این مناطق خواستار و سیاستمداران ما باید عملکرد بهتری در زمینهٔ نگاه به این مناطق (حاشیه) داشته باشند.
در کنار اقتصاد تولید محور، ما نیازمند برنامهریزی مدون هستیم. برنامهریزی توسعهای، برنامهریزی که مبتنی بر اصول علمی باشد، نه تجربیات شخصی که این مستلزم پرداختن به مقوله آمایش سرزمینی است.
برای کاهش این آسیبها چه پیشنهادهایی ارائه میدهید.
راهکارهایی ازجمله لزوم قوانین حمایتی از زنان، بهرهمندی زنان آسیبپذیر از بیمه و مراقبتهای سلامتی، بهرهمندی فرزندان آنها از شناسنامه، افزایش مراکز کاهش آسیب، فراهم کردن امکان وام و اشتغال برای زنان بهبودیافته از اعتیاد، بهرهمندی از مراکز مشاوره باکیفیت رایگان یا ارزانقیمت و توجه به تبعات مختلف اجتماعی شهرکسازی و جادهسازی را میتوان به کار گرفت.
انجمن مهر زنده رود تاکنون برای بانوان در مناطق حاشیه نشین چه اقداماتی را انجام داده است؟
جمعیت حمایت از حقوق مهر زنده رود درسال ۱۳۸۷ تأسیس شد و تاکنون مشغول انجام مأموریت خود است.این جمعیت در مأموریت خود سه هدف را دنبال میکند، هدف اول ترویج فرهنگ حقوق کودکان و بانوان از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی،هدف دوم تلاش برای برقراری عدالت آموزشی و رفاه اجتماعی از طریق حضور در مناطق حاشیهای و ایجاد پایگاههای آموزشی و مددکاری و هدف سوم مطالبه بهداشت و درمان و آموزش رایگان برای همه کودکان و بانوان .حدود ۱۰۰۰مادر در یک برنامه پنجساله مدون از آموزشها و خدمات (بهویژه دارو از مناطق حاشیهای شمال شرق اصفهان)بهرهمند شده است.
سخن آخر؟
مشکل ما مشکل جامعه مدنی است یعنی حقوق و تکالیف شهروندی. جامعه به آن مرحله از رشد رسیده که از روابط ارباب - رعیتی به روابط شهروندی ارتقا یابد. بنابراین وضع و اجرای مفاد منشور حقوق شهروندی بهصورت عملی و نه در شعار، یک ضرورت است. استفاده از تجارب جهانی و طرحهای موفق داخلی برای تدوین برنامهای جامع باهدف بهبود اوضاع را ضرورتی دیگر در این امر میدانیم. میتوان با تفویض اختیارات و منابع در سطح اجرایی به گروههای مردمنهاد، مشارکت مردم مناطق حاشیه را جلب کرد، یعنی همان تجربه موفق که برخی کشورهای جهان در این زمینه انجام دادهاند و نتیجه گرفتهاند.
نظر شما