به گزارش خبرگزاری ایمنا، همان شخصیت بذلهگو، که در فرهنگ عامیانه ایرانیها نقش زیادی داشته و دارد و هیچ ایرانی نیست که لااقل یک حکایت از ماجراهای ملانصرالدین را نشنیده باشد.
اما چرا این جشنواره آن هم برای سیوهشت دوره در ترکیه برگزار شده است؟ جستجوهای بیشتر نشان میدهد که موضوع به اینجا ختم نمیشود، بلکه در کشور ترکیه جشنوارهها و مسابقات مختلفی با الهام از شخصیت ملانصرالدین برگزار شده و میشود. شخصیتی که نهتنها در ایران بلکه در مناطق دیگر هم از محبوبیتی خاص برخوردار است به نحوی که در افغانستان، ایران و جمهوری آذربایجان او را "ملانصرالدین"، ترکیهایها "نصرتینهوجا" یا "خواجه نصرالدین" و در عربستان "جُحا" یا "خواجه" مینامند. شاید بتوان او را با کمی اغماض به عنوان میراث ناملموس مشترک چند کشور در نظر گرفت، اما بهطور یقین نمیتوان و نباید قبول کرد که او یک شخصیت ترک بوده است.
تلاش ترکیه برای ثبت ملانصرالدین
چند سال قبل نیز خبری مبنی بر کشف قبر ملانصرالدین در روستایی در "اسکی شهیر" ترکیه در نزدیکی قونیه منتشر شد. بنا به روایتی ملانصرالدین در سال ۱۲۰۸ در خراسان و در زمان حکومت سلجوقیان متولد شد. برخی منابع هم او را همدوره عصر امیرتیمور در سمرقند و بخارا دانسته و معتقدند او هیچ وقت به ترکیه نرفته و حالا چطور بعد از سالها مزارش در ترکیه پیدا شده الله و اعلم! این ترکیه کشور عجیبی است. آنها از هر فرصت و ابزاری برای گسترش و معرفی ویژگیهای فرهنگی خود استفاده میکنند و در گام اول هم چه جایی بهتر از ایران... و شاید مسئولان در خوابند تا وقتی که نام ملانصرالدین در دفتر ثبت شخصیتهای فرهنگی جهان به نام ترکیه ثبت شد، آنوقت همه از خواب بیدار میشویم و بر سر میکوبیم که ای داد و ای فغان ملانصرالدین ترک نبوده است این هم سندش!
باید این را بدانیم که کشورهای همسایه سعی دارند اندیشمندان، شاعران و نویسندگان ایرانی نظیر مولانا، رودکی، عبدالرحمن جامی، نظامی، خاقانی، ملانصرالدین و بسیاری دیگر را به نام گنجینههای فرهنگی خود ثبت کنند. بهراستی که موضعگیریهای ما در خصوص مباحثی این چنینی را میتوان در قالب این ترانه به تصویر کشید "شبها که ما میخوابیم، همسایهها بیدارن، ما خواب خوش میبینیم، اونا دنبال شکارن..."
میراث فرهنگی ناملموس
موضوعاتی مانند ملانصرالدین در گروه میراث فرهنگی ناملموس مطرح میشوند. موضوعاتی که با گذشت زمان و از نسلهای گذشته باقی مانده است و مباحثی چون ترانه، موسیقی، رقص، درام، مهارت، آشپزی، صنایعدستی و جشنوارههای گوناگون را شامل میشود؛ چیزهایی که قابل ثبت و ذخیره در محل فیزیکی مانند موزه را ندارند. طبق گزارش سازمان میراث فرهنگی ایران، تا کنون ۱۰ اثر از ایران در یونسکو با این موضوع به ثبت رسیده است که نوروز، قالی فارس، قالی کاشان، ورزش زورخانهای، تعزیه، دانش ساخت لنج، نقالی ایرانی، موسیقی سنتی ایرانی، موسیقی نواحی خراسان، مراسم قالیشویان را شامل میشود.
ثبت گنجینههای ایران به نام دیگر کشورها
توجه به میراث ناملموس فرهنگی، شناسایی و ثبت این میراث یکی از وظایف مهم مسئولان فرهنگی کشور است. مسئولان و فعالان حوزه فرهنگی باید بدانند اگر به فکر نباشیم و اقدامی عاجل انجام ندهیم بعید نیست که سعدی و حافظ نیز عرب شوند! آیا در ایران یک جشنواره در سطح جهانی با نام رودکی، مولوی، ابن سینا و دیگر مفاخر فرهنگیمان برگزار کردهایم؟ چیزی که به واسطه آن بخواهیم ایران را به جهانیان بشناسانیم. اینکه بگوییم جامعه جهانی ما را میشناسد تمام واقعیت نیست. باید دید چه تعداد از هنرمندان، محققان و پژوهشگران جوان خارجی با این مفاخر آشنا هستند، آیا آنها میدانند که مولوی حتی یک بیت شعر به زبان ترکی ندارد یا اینکه به واسطه تبلیغات فراوان و برگزاری جشنوارهها مراسمهای مختلف در ترکیه، فکر میکنند مولوی ترک است؟ تاکنون به دلیلی غفلتی که داشتیم تعدادی از این گنجینهها که از ایران بوده را از دست دادهایمولی بهتر است حواسمان باشد تا دوباره به یکباره متوجه نشویم که سند شب یلدا، قهوهخانه، جنگلهای هیرکانی، بادگیر، فارابی، شهرزاد و موارد متعدد دیگر به نام همسایه زده شده است.
نظر شما