هنر، شهر و معماری از نگاه تَزَرو

پیشنهاد این هفته برای مطالعه از پیشخوان، شماره جدید مجله تزرو است که کافه‌های شهری، هنر گرافیتی و مجسمه‌های شهری تا تصویر شهر در سینما و هنر شهر و ادبیات دوره مشروطه، شعر در مکتب نیویورک، یوتوپیای ادبی تا معرفی و بررسی رمان‌ها و داستان‌های کوتاه شهری و پرسه‌زدن در شهر را روایت کرده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، شماره پنجم "فصلنامه فرهنگی و هنری تَزَرو" به تازگی منتشر شده است و رویکرد این شماره از نشریه تزرو «شهر و معماری، یک بازخوانی مفهومی» و پرونده مفصلی است که در راستای شماره نخست فصلنامه که در تابستان ۹۵ منتشر شد، از چشم اندازی گسترده‌تر، انتقادی و جامع به زندگی انسان درشهر  می پردازد.

"تَزَرو" در شماره نخست با رویکرد «انسان معاصر شهری» کار خود را آغاز کرد. رویکرد این مجله پرداختن به انسان معاصر و شهر است که چنان درهم تنیده‌اند که گویی جز هنر و ادبیات نمی‌توانند تلاشی در راستای آشکار کردن این تنیدگی کند. 

آیا امروزه ما در «یوتوپیا» (آرمانشهر) های خود زندگی می کنیم؟ ما مثل شهروند به ساز و کارهای پیچیده شهر و معماری، احساس تعلق خاطر می‌کنیم؟ آیا نسبت شهروند به شهر و بالعکس دارای تعاملی سازنده و بالنده است؟ و آیا به طور کلی شهرها، انسان را به‌عنوان موجودی فرهنگی و اجتماعی در خود می پذیرد؟ می دانیم که انسان، فضا و کالبد را به نفع گستره منافعش تغییر می دهد و محیط و کالبد هم چنین می کند. ما در میانه این ارتباط دو سویه زندگی می کنیم. خودمان تجربه اش کرده‌ایم و پژوهشگران و اندیشمندان حوزه های مختلف با قاطعیت می گویند، این ارتباط در دوران معاصر جنبه بیمارگونه و تضاد آلودی به خود گرفته است. فضا و کالبد انسان ساخته دست انسان با بیگانگی تمام، هر چه بیشتر سر تعارض با همان انسان برداشته، غریب شده و بی رحمانه، خواست‌های فرهنگی و اجتماعی را در خود می بلعد.

در شماره پنجم، از شهر سخن گفته می‌شود، شهر ی که در مقیاسهای مختلف در آن کالبد و محیط، معماری و شاید هم طراحی شهری می‌شود. شهر امروزی، شاکله‌ای در هم تنیده شده از رویدادهای مختلف است که با فهرست کردن دلایل بسیار، لازم و ضروری است که نسبت آن با انسان/شهروند دوباره و دوباره بازخوانی شود. این بازخوانی باید رویکردی انتقادی را در خود بپروراند، زیرا شهر معاصر با شواهد بسیار دیگر از آن شهروندانش نیست و واضح است که با همدستی معماری، خود را به کالایی مصرفی تبدیل کرده است.

مخاطبان تزرو از هنرمند تا مهندسان وپژوهشگران هنر

 در بخش هنر مخاطبان، هنرمندان، شهرسازان و معماران، پژوهشگران هنر، پژوهشگران حوزه‌های مختلف شهری وحتی مدیران شهری هستند. به نظر می آید که همگی این گروه‌ها، مخاطبان بخش هنر این شماره هستند، ولی شاید هنرمندان کمی بیشتر و کمی ضرورتمندتر. اینکه هنرمندان(به طور عموم) نقشی غیر از خلق آثار در گالری ها و مراکز فرهنگی و هنری دارند و به چه میزان باید در جایی که در آن زندگی می کنند یعنی در شهر و معماری مداخله کنند، جای تامل بسیار دارد. هنرمندان چقدر از ساز و کارهای مدیریت شهر، مسئولیت شهروندی و مشارکت در امور شهر آگاه هستند و به چه میزان این آگاهی موجب می‌شود که بتوانند در محیط زیست‌شان تاثیر بگذارند؟

در این شماره از نشریه تلاش شده در بخش هنر با تعیین محورهایی که کمتر و شاید هم هیچ‌گاه در رسانه های مرتبط، به آنها توجهی نشده است، از زوایای پنهان مانده به شهر و معماری نگریسته شود، زوایایی که ضرورت‌های گشایش آن می‌تواند نسبت «شهر» و «انسان /شهروند» را بازخوانی و تا حدودی باز تعریف نماید.

 رویکردهای موجود در رسانه های مکتوب (مجلات و کتاب ها) و رسانه‌های غیر مکتوب حوزه شهر و معماری نشان می‌دهد که آن ها به دنبال مفهوم سازی‌هایی هستند که گفتمان‌های مسلط دیکته می کند. در شماره پنجم این مجله  با طرح رویکرد و نگاه متفاوت، عرصه برای بازخوانی انتقادی این گفتمان‌ها باز شده است.

یکی از مسائلی که از نقاط تمرکز در این پرونده است موضوع «اقتصاد سیاسی شهر» است. چرا که روند شهری شدن سرمایه در ایران به گونه‌ای است که هر تحلیلی از وضعیت شهر، شهرنشینی و حتی سکونت، بدون توجه به اقتصاد سیاسی شهر، ناممکن و گمراه کننده است؛ ضمن اینکه با وجود اهمیت حیاتی رویکرد اقتصاد سیاسی در توضیح رابطه بین فضا، سرمایه، تخصص و عدالت اجتماعی، کمتر نشانی از این رویکرد در رسانه های فراگیر و تخصصی حوزه شهر و معماری وجود ندارد.

رویکرد «شهر و معماری، یک بازخوانی مفهومی» به دنبال خلاف آنچه  رسانه‌های تخصصی حوزه شهر و معماری تمرکزشان را بر روی آن قرار داده اند، است. این تمرکز بر روی کالایی سازی فضا تحت لوای دانش، تخصص و برند سازی از طراحانی است که قرار است برای کالایی‌سازی، توجیهات عملکردی و زیبایی شناختی پیدا کنند.

نگاه ادبی تزرو به فضاهای شهری

 آثار ادبی از دل کوچه پس کوچه ها، بازارها، میادین و خانه‌های شهر خلق شده‌اند. شهر و معماری، کماکان، در متن ادبی وجود داشته و شاید هم خود متن نیز نوعی شهر و معماری است.

آنجا که صحبت از چگونگی رابطه شهر و ادبیات به میان می‌آید، چشم پوشی از حضور فضا و مکان – به عنوان مهم‌ترین عناصر شهر و معماری- در کارکردهای گفتمانی به قصد واکاوی و نقشی که در تولید معنا دارند، انکار نا پذیر است. مکان با هویت سوژه رابطه تنگاتنگ و پر اهمیت دارد، رابطه ای که در صورت انکار آن، کلیت شاکله شخصیت پردازی به یکباره فرو می ریزد. اگر نمونه های شاخص ادبیات داستانی مدرن ایران و جهان را بررسی کنیم، متوجه این نکته می‌شویم که وجوه دراماتیک به سبب تناسب در گزینش مکان تا چه اندازه در سیر تحول شخصیت ها نمود یافته و البته که تنها به این مورد ختم نشده، بلکه نقشی دلالت گر نیز پیدا کرده است.

در بخش ادب، تَزَرو به سراغ شهر و معماری در ادبیات جهان و به عبارتی، مکان در ادبیات داستانی، ادبیات شهری جهان، معماری و ادبیات، شهر و شعر، داستان کوتاه رفته است.

عکس روی جلد این شماره از نشریه از مجموعه «فضای شهری» زنده یاد "بهمن جلالی" بوده که علاوه بر آن سه عکس دیگر از این مجموعه در ورودی بخش های هنر، ادب و گردش چاپ شده است. این مجموعه را  رعنا جوادی (همسر بهمن جلالی) در اختیار نشریه قرار داده است.

به گزارش ایمنا، "مجله تَزَرو" به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی "بهروز لاری پور هرات" و سردبیری "سهند منشی" منتشر می‌شود. دبیر بخش هنر این شماره "پوریا جهانشاد" و دبیر بخش ادب آن "سیاوش گلشیری" هستند.

کد خبر 346466

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.