۲۶ تیر ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۴
"امید" آخرین راه است

لنجان- وقتی از در کوچک و سفید سالن وارد شدم احساس عجیبی داشتم در چهره هر یک از حاضران در این سالن امیدواری به فردا نقش بسته بود، افرادی که داستان زندگی هر کدامشان از جایی تکرار سرنوشت دیگری بود...

به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان لنجان، هرکدام روزی را تجربه کرده بودند که برایشان حسی مشترک داشته و شاید فقط پاییز، بهار، تابستان و  زمستانش فرق داشت؛ با شنیدنش گویی زندگی‌شان لحظه ای متوقف شد، اتفاقی که نامش سرطان است. مدت هاست با تمامی دردها و مشکلات دست و پنجه نرم می کنند تا بتوانند دوباره زندگی را از نو شروع کنند. شاید باورش برای بسیاری سخت باشد که روزی باخبر شوند با سرطان دست به گیربان شده اند، اما حاضران در این جلسه با عشق به معبود و زندگی با دردهای خود کنار آمده بودند و با چشمانی پر از امید و لبخندهایی به پهنای صورت به دنبال آن هستند تا سرطان را به زانو درآورده و زندگی خود را از نو بسازند.

میهمان ویژه این جلسه شهناز نوایی مدیر مرکز حمایت از حیوانات بی سرپرست اصفهان بود، فردی که خود یکی از بهبود یافتگان سرطان به شمار می آمد و توانسته بود این بیماری را ازپا درآورده و بار دیگر به زندگی باز گردد.

سرطان فرصتی دوباره برای زندگی

شهناز نوایی با اعلام مجری برنامه و با دستان حاضران به بالای سن می رود، تا از تجربیات، اشک ها و لبخندهای زندگی خود بگوید: «به اعتقاد برخی من یک بیمار بهبود یافته سرطان هستم، اما معتقدم من یک بیمار سرطانی نیستم چون سرطان برایم مانند صدای زنگی بود که یادآوری کرد هنوز فرصتی برای زندگی وجود دارد، اما آدم هایی که تصادف می کنند یک دفعه جان خود را از دست می دهند و زمانی برای فکر کردن به اعمال خود ندارند.»

«بارها شندیده ایم که کوه های صعب العبور زیادی هست که کوهنوردان قله های آن را فتح می کنند، این یعنی بیماری صعب العلاجی وجود ندارد، اگه پیمانه زندگی انسان ها لبریز شود برگشت دیگری ندارد برای همین هر آدمی تا سنی عمر می کند بعضی در کودکی یا جوانی می میرند و برخی در میانسالی و پیری؛ پس نباید ترسی در وجود بیمارانی که با بیماری های مختلف دست و پنجه نرم می کنند، باشد.»

نوایی امیدواری را اولین و آخرین راه می داند «انسان ها یکبار به دنیا می آیند و یکبار هم از دنیا می روند، اما کسانی می توانند در عرصه زندگی موفق باشند که ایمانی قوی داشته و در موقعیت های مختلف ناامید نشوند، اگر انسان از موضوعی مثل بیماری بترسد و ناامیدی شود شاید حتی یک بیماری ساده هم عاملی برای مرگ باشد درحالی که بیمارانی بوده و هستند که امیدی به زنده ماندن آنها نیست، آنها شفا گرفته اند و امروز در سلامتی به زندگی خود ادامه می دهند، نمونه بارز آن خود من هستم.»

نوایی از دردی می گوید که در شش ماه نخست بیماری با آن دست و پنجه نرم کرده است، «در این مدت هر وقت به بیمارستان می رفتم دکتر می گفت "مسمومیت است" ولی چون به شدت به مسایل بهداشتی توجه داشتم این موضوع برایم باور کردنی نبود. در این شش ماه چندین مرتبه در بیمارستان بستری شدم تا اینکه در خواب دیدم که به من می گویند سرطان گرفته ای، وقتی از خواب بیدار شدم حال خوبی نداشتم به بیمارستان رفتم و خودم از دکتر خواستم برایم چکاپ بنویسد. بعد از اینکه آزمایش ها را پیش دکتر بردم به او گفتم "این جواب عکس ها و آزمایشات یکی از اعضای خانواده من است که سرطان دارد، می خواهم بدانم این بیماری چقدر پیشرفته کرده و هزینه درمان آن چقدر است؟»

پس تایید پزشک نوایی نا امید نشده و همین موضوع را عامل بازگشت سلامتی اش می داند «همین طور که پزشک توضیح می داد، می خندیدم حس عجیبی داشتم احساس می کردم این مسئله دروغ است و اگر خداوند بخواهد من شفا پیدا می کنم انگار امیدم بیشتر از همیشه شده بود بخاطر همین بیشتر به خدا توسل کردم و به مردم فقیر و حتی حیوانات آواره و آسیب دیده بسیار کمک می کردم.»

حتی شیمی درمانی هم نوایی را از پا در نیاورده «موقعی که در بدترین حالت بیماری بودم شیمی درمانی می کردم غذا می پختم و برای کمک به فقرا به حاشیه شهر می بردم حتی به حیوانات آواره هم غذا میدادم شاید انجام این کارهای خیر باعث شد خدا به من کمک کند و از این بیماری نجات پیدا کنم.»

«تا مادامی که چشم انسان ها باز و از زیبایی های جهان لذت می برد باید سجده شکر بجا بیاورد و با معبود خود راز و نیاز کند نه اینکه وقتی گرفتار شد با دعا و مناجات و... به خداوند نزدیک شود، شاید کسی باور نکنه که من در زمان بیماری یکبار مرده و دوباره زنده شدم و پس از ۱۵ دقیقه دوباره به زندگی برگشتم و تمام صحنه های زمان مرگ دیدم و آن را به یاد دارم.»
گزارش از حامد سلیمیان، خبرنگار سرویس شهرستان خبرگزاری ایمنا

کد خبر 345714

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.