برای ساختمان‌ها شخصیت قائل شویم

معماری و نمای هر ساختمانی به عنوان عنصر مهم در زیباسازی و ارتقا کیفیت فضاهای شهری جزئی از هویت یک شهر محسوب می‌شود.

به گزارش ایمنا، بر خلاف تصور بسیاری، هویت شهر تنها به تاریخ شهر برنمی‌گردد؛ یکی از عوامل هویت‌ساز، توجه به طراحی ساختمان‌ها است، یعنی باید برای برپاکردن ساختمان‌ها تا طراحی و برنامه‌ریزی شهر، به عناصر زمینه بنا شامل خطوط عمودی و افقی هم توجه کرد، اما باید آن را به گونه‌ای با دیگر عناصر ارتباط دهیم که آشفتگی نیاورد.

باید بپذیریم که طراحی نما از اهمیت ویژه‌ای در معماری ساختمان ها برخوردار است، زیرا نخستین آیتم در منظر بیننده است. در طراحی نمای ساختمان‌ها باید المان های مختلفی نظیر، اقلیم منطقه مورد نظر ، سبک معماری منطقه، نحوه معماری ساختمان های مجاور، ضوابط شهری حاکم در منطقه، شرایط جغرافیایی و فرهنگی و... در نظر گرفته شود. در نمای ساختمان‌ها تاکید بر این است که سلیقه شخصی افراد دخالت داده نشود، البته اگر می‌گوییم سلیقه افراد نباید در طراحی‌ها اعمال شود به این معنا نیست که سلیقه افراد مورد احترام نیست، بلکه طراحی باید به گونه‌ای باشد که افراد را جذب، نیازهایشان را برطرف و نقش خود را به عنوان نما و جداره به بهترین نحو ایفا کند. اگر می‌گوییم هویت شهر عامل بسیار مهمی در طراحی است منظور این نیست که شهر را به موزه تبدیل کنیم، بلکه باید تا جایی که ممکن است تاریخچه و اصل و نسب شهر را در طراحی در نظر گرفته تا شهر هویت‌مندی چون اصفهان در مدرنیته کامل و حتی آشفته غرق نشود که البته هر کدام از موارد گفته شده راه حل‌های به خصوص خود را دارند. به همین دلیل است که هر بار راه حل‌های امتحان شده‌ای را ارائه می‌دهیم تا قدمی در راستای گل‌انداختن صورت شهر برداشته باشیم.

اما همان‌طور که از کلمه «هویت» برمی‌آید، برای توجه به تاریخ شهر و حفظ پیشینه آن لازم است به آنچه که خود را زیر خاک شهر پنهان کرده هم توجه کنیم، چراکه هرچه قدر درخت، شاخ و برگ بیافزاید ریشه خود را فراموش نمی‌کند. حال ریشه شهر، همان زمینه شهر است. زمینه شهر است که هویت را می‌سازد و به آن پر و بال می‌دهد، اگر زمینه تخریب شود پر و بالی هم وجود نخواهد داشت آن‌هم در مورد شهری که پر و بالش به زمینه و تاریخ خود متصل است.

بنابراین حالا که تیشه به ریشه شهر زدن، خشکاندن شاخ و برگ و آن است، بهتر است ریشه را تقویت کرده تا از این به بعد با انرژی بیشتری از شاخ و برگ خود محافظت کند، نه تنها درخت که آدمی هم به تقویت‌کننده احتیاج دارد، شهر هم موجودی زنده است و نمی‌توان همه عناصر شهر را فروریخت و منکر کالبد و روح شهر شد از بناها گرفته تا آدم ها...

این دارویی قوی و قوی‌کننده، «طراحی میان‌افزا» نام دارد، چیزی که کارشناسان بسیاری از جمله "شهره عزتیان؛ دکترای طراحی شهری" هم از آن یاد می‌کند و می‌گوید: «اگر بافتی را طراحی می‌کنیم که ساختمان‌های موجود از نظر نما، تاریخی و ارزشمند هستند باید به خطوطی که آن نماها ارائه می‌کنند، احترام بگذاریم» به عنوان نمونه اگر بخواهیم بدنه چند ساختمان کنار هم را بازطراحی کنیم توجه به نوع طراحی ساختمان‌های موجود، خط مشی طراحی برای بنای جدید را به دست می‌دهد و این همان معنای طراحی به صورت میان‌افزاست؛ همینطور در طراحی نما و جداره شهری.

از آنجایی که در طراحی نما، توجه به خطوط (افقی و عموی) ساختمان‌های موجود، نقش اصلی دارند، این دکترای شهری را وادار می‌کند تا راه حل‌هایی را به طور شفاف و نه در لفافه ارائه دهد" «می‌توان خطوط عمودی و افقی ساختمان‌های یک سمت بنا را به سوی ساختمان‌های موجود در سمت دیگر بنا هدایت کرد و ترکیب آن را در ساختمان میانی در نظر گرفت. نباید اجازه دهیم خطوط نمای ساختمان جدید بر دو ساختمان مجاور مسلط باشد یا آن را مخدوش کند. لازم است برای بناها ارتفاع طبقاتی تعریف شود و جلورفتگی‌ها و عقب‌رفتگی‌های بنای جدید به نمای تاریخی مجاور احترام بگذارد».

با این حال احترام به بنای با ارزش مجاور مسئله تازه‌ای نیست، گرچه به گفته عزتیان «این مسئله امروزه کمتر رعایت می‌شود، اما در گذشته بنای جدید برای همسایه‌های خود احترام قائل می‌شده است». او نمونه‌های بسیاری را به یاد می‌آورد و وجه مشترک همه آنها را در «ریتم هماهنگ برای ایجاد پیش‌فضا در راستای شاخص کردن ساختمان» می‌داند؛ چیزی که عزتیان بر آن تأکید دارد: «امروزه در شهر اصفهان بسیار کم شاهد هماهنگی نماها هستیم و آشفتگی‌های بسیاری را مشاهده می‌کنیم».

اما اینکه آشفتگی‌ها بسیارند دلیل بر ارائه نکردن راه حل نمی‌شوند و البته ارائه راه حل هم نیازمند شناخت و تحلیل مسئله است. شناخت و تحلیلی که از موارد گفته شده بر آمده و راه حل را به چند دسته تقسیم می‌کند؛ «یک دسته از راه حل برای ساختمان‌هایی است که از قبل موجود بوده‌اند، در این موارد لازم است در هماهنگی برای تک تک ساختمان‌ها شخصیتی را قائل شویم»؛ این یکی از راه حل‌هایی است که عزتیان برای دوری از آشفتگی در طراحی نما در نظر دارد.

با این حال دوری از آشفتگی به موارد بسیاری بستگی دارد، همچون ساماندهی جداره و الحاقات آن؛ این کارشناس ارشد طراحی شهری هم معتقد است: «شهرداری به عنوان متولی بخش عمومی می‌تواند ساماندهی الحاقات را پیگیری کند». اما دسته دیگر از راه حل‌ها، مربوط به ساختمان‌هایی است که قرار است در آینده ساخته شود که البته ضوابط تدوین شده تکلیف را برای آنها تعیین می‌کند؛ همان چیزی که عزتیان هم بر آن صحه می‌گذارد: «شهرداری این مسئولیت را دارد که ضوابطی تعیین کند که میان ساختمان‌ها پیوند ایجاد کند و مالکان ملزم به رعایت آن باشند؛ لازم است ضوابط معماری را به سوی ضوابط فضای شهری تقویت کنیم که البته جای اینگونه ضوابط در میان دیگر ضوابط خالی است».      

افزون بر آن، در نظر گرفتن همه شرایط و رعایت ضوابط اگرچه لازم هستند، اما کافی نیست، بالاخره در نظر گرفتن ضوابط بدون آنکه هماهنگی را میان عناصر ایجاد کنند و یا حتی در صورت ایجاد هماهنگی، آشفتگی را نفی نکرده باشند، سودی ندارد؛ چیزی که کارشناسان آن را به نام «وحدت در عین کثرت» می‌شناسند و آن را یک اصل در شهرسازی می‌دانند. عزتیان نیز معتقد است: « لازم است برخی ساختمان‌ها زمینه باشند، به این معنا که از خود گذشتگی کنند تا دیگر ساختمان‌ها بتوانند نقش خود را ایفا کنند»؛ این راه‌حلی است که این دکترای شهرسازی برای ایجاد وحدت در عین کثرت دارد آن‌هم برای ساختمان‌هایی که به خاطر عملکرد و میزان استفاده‌شان بهتر است شاخص شوند تا همه موارد مورد انتظار را برطرف کند، از ایفای نقش کردن نما تا تقویت هویت نسبت به زمینه شهر.

کد خبر 345426

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.