خواننده امروزی، داستان سرراست دوست ندارد

بهار است و فصل هنر و موسیقی و کتاب. همین می‌شود که تا می‌شنوی رونمایی از کتاب «تونل» فرهاد کشوری، توسط سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی واحد اصفهان با همکاری واحد شاهین‌شهر برگزار می‌شود، خودت را به آن می‌رسانی تا نویسنده کتاب «مردگان جزیره موریس»، رمان برگزیده جایزه مهرگان ادب را ببینی.

به گزارش خبرنگار ایمنا، پشت میز نقد، چهره‌های آشنای ادبیات، شاپور بهیان و سیاوش گلشیری به همراه فرهاد کشوری، نویسنده‌ای از دیار جنوب نشسته‌اند. او متولد سال ۱۳۲۸، اهل مسجدسلیمان، ساکن شاهین‌شهر و نامزد چندین جایزه ادبی و برگزیده جایزه ادبی اصفهان و مهرگان ادب است.

سیاوش گلشیری، نویسنده و منتقد ادبی، شروع‌کننده این جلسه است: «فرهاد کشوری، نیاز به معرفی ندارد. فضای وهمی آثار کشوری، از مؤلفه‌های داستان جنوب، زادگاه این نویسنده است. رد پای این مؤلفه در بیشتر آثار این نویسنده دیده می‌شود. کتاب «مردگان جزیره موریس» نیز مؤلفه‌های وهم‌آلود این‌چنینی زیاد دارد. به هر ترتیب، عنصر توهم و وهمی که در قصه‌ها هم هست، یک مؤلفه مشترک در همه داستان‌ها است. عنوان داستان‌ها نیز مؤید این نظر است. کشوری، بین واگویه‌های درونی شخصیت و سوم شخص، فاصله‌ای می‌گذارد تا متن، راحت‌تر خوانده شود و مخاطب با آن، راحت‌تر ارتباط بگیرد.»

در ادامه جلسه، شاپور بهیان وارد بحث می‌شود: «من از خیلی وقت پیش، با اسم کشوری و تصویری که از طریق داستان‌هایش از او داشتم، با این نویسنده آشنا شدم. دلم می‌خواست این فرهاد کشوری را که دارد می‌نویسد، ببینم. دهه شصت، پیدا کردنشان مشکل بود. داستان «استخر» را در مجله «گردون» خواندم و آثار او را دنبال کردم تا این‌که خود نویسنده را دیدم. در جلسات «زنده‌رود» هم او را می‌دیدم و باعلاقه، آثارش را دنبال می‌کردم.»

بهیان به این هم اشاره کرد که نویسنده‌های دوران معاصر با نویسندگان دوره کشوری متفاوت هستند و این موضوع را این‌چنین تشریح کرد: «در حال حاضر، فضای مجازی، موردتوجه نویسنده‌ها است و نویسنده‌های جدید با رونمایی‌ها و مسائل خاص مشهور می‌شوند، اما کشوری، نویسنده‌ای متعهد است، با التزام می‌نویسد و به ارزش‌های خودش پایبند است. وضعیت انسان در جهان آشفته امروز، موردنظر او است.»

بهیان، سبک نویسندگی خاص کشوری را با واژگان بیشتری برای مخاطب ترسیم می‌کند: «کشوری در ادامه همان سنت کتاب‌های قبلی‌اش می‌نویسد. تفاوت دوره قبل و امروز، این است که نویسنده، پایگاه مطمئن و اجتماعی نویسندگی را ندارد. پایگاه مردمی گلشیری و جلال آل‌احمد را ندارد. در دوران پهلوی، نویسنده‌ها به خاطر نوشته‌ها بازجویی می‌شدند، اما همان نویسنده، مخاطبانی داشت که از او حمایت می‌کردند و دلش قرص بود که مخاطبانی حامی دارد، اما در دوره‌های بعد با نویسنده‌ای روبرو هستیم که این پایگاه مردمی را ندارد.»

در ادامه جلسه، سیاوش گلشیری در جواب یکی از حاضران که به ابهام نوشته‌های کشوری انتقاد داشت، گفت: «دغدغه نوشتن همیشه در کارهای کشوری هست. بیشتر داستان‌های او، درباره نویسنده و دغدغه‌هایش است. از طرف دیگر، دو نوع ابهام در داستان‌گویی می‌توان ایجاد کرد، اولی، ابهام معنایی در ادبیات مدرنیستی که اتفاقی عادی است. مگر می‌شود ابهام آثار ویلیام فاکنر را در نظر نگیری و «خشم و هیاهو» را بفهمی؟»

گلشیری این بحث خود را این‌چنین ادامه می‌دهد: «ابهام نوع بعدی، پیچیده‌گویی است. در آثار کشوری، پیچیده‌گویی نمی‌بینیم. او سخت با مخاطب رفتار نمی‌کند و حد وسط را رعایت می‌کند. کشوری، مخاطب را ساده فرض نکرده و از مخاطبش، کوشش ذهنی می‌طلبد. داستان او، راحت‌الحلقوم نیست، چراکه هر نویسنده‌ای، خواننده را به چالش می‌کشد. برای مثال درباره رمان بزرگی مثل «اولیس» جیمز جویس گفته‌اند که محققان باید ۴۰۰ سال بر روی آن کار کنند. او از مخاطب، تلاش می‌طلبد تا خودش هم به حرکت بیفتد، چراکه در دوران مدرن، اثر باید توسط خواننده هم آفریده شود.»

در ادامه بحث، فرهاد کشوری درباره مجموعه داستان «تونل» گفت: بسیاری از مطالب را باید نویسنده، کم بگوید یا اصلاً نگوید. زیاده‌گویی به داستان آسیب می‌زند و امروزه داستان را نباید سرراست تعریف کرد و نباید فکر کنیم نویسنده، بالا است و خواننده، پایین. نباید این‌طور باشد، بلکه خواننده باید فعال باشد.»

او ادامه داد: «زندگی امروزی دچار دگرگونی شده و مخاطب هم باید فعال باشد. ما داستان می‌نویسیم که خواننده، کنجکاو شود. درواقع داستان‌نویسی امروز، سرراست و گزارشی نیست، ضمن این‌که جامعه ما، جامعه خوانندگان تحصیل‌کرده است و خوانندگان امروز با خوانندگان پنجاه سال پیش تفاوت دارند، اطلاعات عمومی آن‌ها زیاد است و با خواننده عامه روبرو نیستیم، بلکه با قشر فرهیخته روبرو هستیم، خواننده‌ای که می‌خواهد دریافت‌هایی از محیط داشته باشد و چیزهایی در اثر می‌جوید که شاید خود نویسنده هم به آن‌ها نرسیده است.»

کشوری همچنین در جواب سیاوش گلشیری که از او خواست برای نویسندگان جوان حاضر در جلسه بگوید که رمان بنویسند یا داستان کوتاه، گفت: «همیشه از همان اول به ذهن ما به‌عنوان نویسنده این سؤال خطور می‌کند که داستان کوتاه بنویسیم یا رمان. این‌ را که چطور بنویسیم، آن چیزی که در ذهن می‌آید، خودش مشخص می‌کند. رمان، حوادث متعدد دارد و هرم‌های متفاوت و از اول، در ذهن ما شکل می‌گیرد و تا پایان آن را متصور می‌شویم، اما داستان کوتاه، برشی است که شروع می‌شود و تمام می‌کند و اوج و فرود دارد، اما هر داستانی، گنجایش رمان شدن ندارد.»

پس از پایان نقد و بررسی این کتاب، فرهاد کشوری، قسمتی از آن را خواند. شنیدن داستان با صدای نویسنده، حس و حال دیگری دارد. بعدازآن، جلو می‌روی و نویسنده، کتاب را برایت امضا می‌کند و تو با خاطره خوش یک عصر اردیبهشتی و دیداری با اهل‌قلم به خانه می‌روی.

درباره مجموعه داستان تونل

 مجموعه داستان «تونل»، مجموعه‌ای است که در ۱۲۴ صفحه توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده و حکایت از سبک و سیاق نویسنده‌ای دارد که شخصیت‌هایش را در موقعیت‌هایی رازآلود به تصویر می‌کشد و مخاطب را با لایه‌های دیگری از زندگی روزمره آشنا می‌کند. توجه به زبانی ساده و روان، از مهم‌ترین ویژگی‌های این نویسنده است که در داستان‌های «تونل» به اوج می‌رسد.

«تونل»، دوازده داستان دارد. داستان «کابوس»، روزهای آخر زندگی غلامحسین ساعدی در بیمارستان سنت آنتوان پاریس است. او در وهم و خیال، از روی تخت بلند می‌شود، از بیمارستان بیرون می‌زند تا خودش را به آپارتمانش برساند، سراغ دست‌نوشته‌هایش برود یا چمدانش را بردارد و برود فرودگاه. او هر بار ناچار می‌شود برگردد بیمارستان. «داوود»، داستان کشتی زیبای میکل‌آنژ است که آن را به آهن‌خرها فروخته‌اند. از کشتی میکل‌آنژ، مجسمه نقره‌ای کوچک داوود به ناصر رخشا می‌رسد. مجسمه همدمش می‌شود و نمی‌گذارد شب‌ها بخوابد. در «انکار»، ایساک بابل در روزهای آخر عمرش، گرفتار زندان و تصفیه‌های استالینی و بازجویی و فشارهای روانی است. او که بی‌گناه است، براثر شکنجه و بی‌خوابی ناچار می‌شود به جاسوسی و خیانت اعتراف کند.

داستان «تونل»، نیز داستان گروهی از کارکنان شرکتی ژاپنی است که به حفر تونل دوم آب کوهرنگ مشغول‌اند. ماجرای این داستان، وقایعی است که در طول کار شبانه در تونل، بر آن‌ها می‌گذرد. «قلعه» هم ماجرای مردی است که برای دیدن قلعه پرتغالی‌ها به جزیره هرمز می‌رود. راوی، بعد از بازدید روزانه‌اش از قلعه، شبانه به آنجا برمی‌گردد. داستان دیگر این مجموعه، آخر زندگی صادق هدایت است، روزی که از پله‌های میدان تِرترِ شروع می‌شود و در آشپزخانه ساختمان شماره ۳۷ مکررِ خیابان شامپیونه، با باز کردن شیر گاز به آخر می‌رسد. «سنجه»، «تحقیر»، «آواز ققنوس مجنون»، «یاور»، «سایه» و «عروسکم»، شش داستان دیگر این مجموعه‌اند.

کد خبر 344337

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.