به گزارش ایمنا، منظر یک شهر بیان کننده هویت و شخصیت یک شهر است که در این میان نما و بدنه ساختمانها نقش مهمی در شکلگیری هویت و ساختار شهرها دارد در واقع نمای ساختمان یکی از مؤثرترین عناصر تأثیرگذار بر کیفیت بصری، زیبایی بنا و در نتیجه کیفیت فضاهای شهری است از این رو باید نمای شهر به صورت اصولی طراحی شود، زیرا گاهی همه شمول بودن طرح می تواند طراحی نما را از اصولی بودن دور کند، در عوض گاهی لازم است دام سلیقه های زودگذر را شناخته و به پیشنیه، زمینه و معیارهای طراحی نما توجه بیشتری کنیم. "محمد لطیفی، یک کارشناس ارشد معماری" عقیده دارد: «نمای شهری از نظر سلیقه افراد نباید همه شمول باشد.»
به هر حال نمای شهر نباید به گونهای باشد که مخاطب را از خود براند، به همین خاطر لازم است معیارهایی تعیین شود تا نما و جداره شهر بر اساس آنها تحلیل و طراحی شود. در همین راستا همیشه سعی میشده تا معیارها بر اساس فرهنگ بومی و اقلیم محل تعیین شود؛ لطیفی نیز معتقد است: «همانگونه که در گذشته به فرهنگ بومی و محیط زیست توجه میشده، اکنون هم لازم است این موارد در طراحی رعایت شوند. »
اما اگر بخواهیم نمونه کوچکی در رابطه با تأثیر شرایط اقلیمی در طراحی بیاوریم بهتر است اصفهان که اقلیمی گرم و خشک دارد را مثال بزنیم. شهری که اگرچه به شهر گنبدهای فیروزهای معروف است، اما بقای خود را در توجه به رنگ و آب بومی خود میبیند؛ در واقع شهری کویری، رنگی آشنا با خود را میپسندد؛ رنگ کرم و خاکی که نمودش را در آجر میتوان یافت. شاید به همین خاطر است که در ضوابط تعیین شده از "۷۰ درصد آجر در مصالح" یاد شده است و لطیفی، کارشناس معماری مخالفت خود را با برخی موارد موجود بیان میکند: «به کار بردن پانلهای آلومینیومی در مصالح نما نه با شرایط اصفهان جور است نه با اقلیم آن.»
با این حال اگرچه تاکنون معیارهایی برای طراحی نما تعیین شده است، اما مهمتر از آن رعایت و بهکارگیری معیارها است که البته بهکارگیری آنهم بستگی به جامعیت آن دارد؛ همانطور که لطیفی هم بر آن تأکید دارد: «ضوابط موجود، همه معیارها و شرایط را در نظر نگرفته است و دلیل آن اعمال سلیقه کارشناس است که به شفاف نبودن ضوابط بر میگردد».
افزون بر آن همیشه از توجه به هویت و تاریخ شهر صحبت به میان میآمده است، چیزی که طراحی مدرن را نه تنها رد نمیکند، بلکه جایگاه ویژهای برای آن قائل است، " لطیفی، کارشناس ارشد معماری" نیز اعتقاد دارد: «شاید در گذشته برای مصالح نما بیشتر به آجر توجه میشده، اما امروزه مصالح تنوع بیشتری پیدا کرده و بهتر است ضوابط را جامعتر کرد تا با شرایط موجود در تناقض نباشد.»
اما همین معیارها و شاخصهای معروف، برخی مفاهیم پایه را مطرح کردهاند که اگر تنها به همان معیارها توجه شود، قدمهای بزرگی در طراحی اصولی نما برداشته میشود. به عنوان نمونه «خط آسمان» که بالاترین خط ساختمان محسوب میشود با آسمان در ارتباط است و برای ایجاد نقاط عطف در ساختمان و رفع یکنواختی بدنه، رعایت میشود. اما این مفاهیم به تنهایی کافی نیستند و لازم است مفاهیم دیگری به جداره و طراحی شهری اضافه شود تا مفاهیم غنیتر شوند.
با این حال یکی از شاخههای «خط آسمان» به رعایت تناسبات برمیگردد؛ رعایت تناسبات یعنی هر چیزی سرجای خودش و این مسئله تا اندازهای مهم است که برخی کارشناسان تنها روی همین موضوع کار میکنند. اما به گفته لطیفی اهمیت موضوع را میتوان با یک مثال کوچک نشان داد؛ «در طراحی یک صندلی برای کودکان و یک صندلی برای بزرگسالان، تناسبات و اندازههاست که معرف هر کدام است».
اما از دو مفهوم «رنگ و مصالح» و «خط آسمان» که مفاهیم جهانی هستند، بگذریم، همیشه باید چیزی را در پس ذهن نگه داریم «هر شهری شرایط خاص خود را دارد و ضوابط باید نسبت به آنها تعریف شوند»؛ همان چیزی که لطیفی هم بر آن صحه میگذارد و میگوید: «چیزی که در اصفهان رعایت میشود، لزومی ندارد در تهران هم رعایت شود، قوانین طراحی در اصفهان مختص به اصفهان است».
در کل پس از شناخت وضع موجود شهر در زمینه نما، موضوع مهمی که لازم است مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد، ارتباط ساختمان با زمینه آن است؛ موضوعی که در اصول شهرسازی هم از آن یاد شده است و لطیفی هم بر آن تأکید دارد: «حتی اگر ساختمان را خوب طراحی میکنید باید به زمینه و اطراف آن هم توجه کنید. همخوانی با بافت کلی است که کار را فاخر میکند»؛ به این معنا که پس از شناخت محیط، لازم است از خود بپرسیم چه قدر به نماهای موجود توجه شده و یا طراحی آن چه میزان از خط آسمان موجود پیروی کرده است؟ سپس بررسی کنیم که آیا آنچه که طراحی شده است اصولی بوده یا خیر؟ در واقع به گفته لطیفی «توجه به زمینه مهمترین عامل در طراحی است و پس از آن رعایت اصول و مبانی»؛ حال چه در مورد رنگ و مصالح، چه در مورد تناسبات و خط آسمان و چه در مورد رعایت دیگر اصول.
نظر شما