به گزارش ایمنا، عقربههای ساعت ۸ و نیم صبح را نشان میداد، اتوبوسهای خطوط مختلف در پایانه باقوشخانه برای سرویسدهی به شهروندان آماده بودند. در گوشهای از پایانه ناظران اتوبوسرانی مشغول صحبتکردن با رانندگان بودند و در گوشهای دیگر رانندگان اتوبوسهایی که با رنگ های قرمز، زرد، سبز و سفید خونمایی میکرد در انتظار رسیدن نوبتشان برای رفتن به «خط». دو نفر از رانندگان در حین گوش دادن به برنامه های رادیو، اشعاری را زیر لب زمزمه میکردند و مشغول شستن اتوبوس بودند، گویی لذت میبردند که مردم اتوبوسهای شهرشان را تمیز و زیبا ببینند.
در میان این هیاهو رانندهای را میبینم که سرحال و سرزنده مشغول آماده شدن برای سفری تازه است، سر صحبت را با او که خسته از ترافیک شهر به میعادگاه خودش در پایانه باقوشخانه آمده بود تا نفسی تازه کند و با دستور ناظر ساعت حرکت اتوبوسها، بار دیگر وارد به اصطلاح «خط» شود، باز کردم. در ایام نوروز کار میکنید ناراحت نیستید؟ «نه اصلا چرا ناراحت... عید کار کردن هم حال و هوای خاصی دارد و دلنشین است...»؛ « ۱۸ سال پیش وقتی جوانی ۳۰ ساله و از رانندگی با کامیون خسته شده بودم، با توجه به اینکه یک فرزند دو ساله داشتم و لازم بود بیشتر در کنار خانواده باشم، برای رانندگی در اتوبوسرانی اعلام آمادگی کردم».
اینها صحبتهای «احمد باستانی» است. او که ساکن حوالی بیمارستان چمران است هر روز ساعت چهار و نیم صبح سوار بر سرویس اتوبوسرانی شده و پس از سوارشدن سایر همکارانش به پایانه شهید محرابی می رود، صبحانهای هر چند مختصر میخورد، ساعت ۶ صبح اتوبوس را تحویل میگیرد و وارد خط ویژه میشود.
تا ساعت ۱۳ در خط یک BRT مسافران را جابه جا میکند و پس از آن تعویض شیفت صورت میگیرد، این روال هر روز انجام میشود، احمد البته روزهای جمعه هم یک هفته در میان شیفت است. میگوید: «همسرم خانه دار است، پسرم "محمد احسان" نیز وقتی راننده اتوبوس شدم دو ساله بود، اما او حالا دانشجوی پزشکی است».
او از اینکه هر روز باید ساعت ۴ و نیم صبح آماده رفتن به اتوبوسرانی و رانندگی میشود، احساس خستگی و پشیمانی نمیکند و میگوید: «به هیچ عنوان پشیمان نشدم، من عاشق شغلم هستم و اعتقاد دارم وقتی انسان کار خود را با نام و یاد خدا آغاز کند و به فکر اینکه خدمت صادقانه به مردم داشته باشد، هرگز پشیمان نخواهد شد و خدا نیز به زندگی انسان برکت میدهد؛ حالا هم خدا را شکر می کنم که به من سلامتی داده تا بتوانم رزق حلال به خانه ببرم».
باستانی از روز اول در خط ۶ مسیر میدان قدس تا میدان آزادی مشغول بوده و به مرور که در این مسیر سامانه اتوبوسهای تندروBRT راهاندازی و به طول مسیر آن اضافه شده، در همین خط باقی مانده است تا بازنشسته شود. او اکنون هر روز مسیر ۲۰ کیلومتری پایانه باقوشخانه تا پل یزدآباد را چندین بار طی میکند تا شهروندان را به مقاصد سفرشان برساند.
احمد در مسیر ۲۰ کیلومتری که هر روز از پایانه باقوشخانه تا پل یزدآباد طی میکند، بیشتر شنونده برنامههای رادیو پیام است چون هم آواهای زیبا پخش میکند و هم اینکه هر ۱۵ دقیقه آخرین اخبار را اعلام میکند، او البته ولووم رادیو را زیاد نمیکند زیرا شاید خیلی ها علاقه نداشته باشند در اتوبوس صدا پخش شود.
او در خصوص نحوه نظافت و شستشوی اتوبوسها اظهار می کند: رانندگان هفتهای یکبار باید شیشههای داخل و بدنه اتوبوس را تمیز کنند تا هم حس خوبی به مسافران بدهد و هم باعث زیبایی شهر شود. برخی از مردم از اینکه چرا اتوبوسها در مبدأ روشن نگه میدارند ابراز گلایه دارند، اما این در حالی است که استهلاک خاموشکردن خودروهای سنگین بیشتر از روشن نگهداشتن آنها است، البته در خط BRT که فاصله زمان حرکت اتوبوس ها هر یک تا دو دقیقه است، فرصتی برای خاموشکردن اتوبوس ها باقی نمیماند. او ادامه می دهد: «ابتدای راه اندازی خط مشکلات زیادی وجود داشت، اما در حال حاضر تعداد کمی موتورسوار یا خودرو سواری وارد این مسیر میشوند، مردم بیشتر رعایت میکنند، از وقتی خط سه سامانه تندرو در مسیر دانشگاه خوراسگان تا میدانجمهوری اسلامی راه افتاد، با اینکه نردهگذاری نشد ولی مردم با فرهنگ اصفهان وارد این مسیر نمیشوند و رعایت میکنند».
احترام به افراد توانخواه در اتوبوس
باستانی، یادی از بلیتهای کاغذی ۱۵ تومانی ۱۸ سال پیش و نخستین حقوق دریافتیاش میکند و میگوید: خوب به خاطر دارم که اولین فیش حقوقی من ۶۳ هزار تومان بود و حالا هم از دریافتی راضی هستم.
باستانی که هیچ گلایهای از مردم ندارد، میگوید: «هر چه زمان پیش رفته فرهنگ مردم در رعایت نظافت داخل اتوبوس، پرداخت بلیت و احترام به افراد توانخواه در اتوبوس بالاتر رفته است، اما هنوز هنگام سوارشدن به اتوبوس عجله میکنند که در این راستا باید فرهنگسازی انجام شود.» او از اینکه می بیند مسافران به افراد سالمند، روشندلان و دیگر توانخواهان احترام گذاشته و برای نشستن آنها بر روی صندلی ها، از جا بر میخیزند، ابراز خرسندی میکند و تاکید میکند: مردم نیز از اینکه سرفاصله زمانی اتوبوسها در خطBRT یک تا دو دقیقه است، بسیار خوشحال و راضی هستند، زیرا با حمل و نقل عمومی زودتر و ارزان تر به مقصد میرسند.
رانندگی شغلی سرشار از استرس
او از دغدغه هایش میگوید: «به هر حال هر شغلی دغدغههای خاص خودش را دارد، یک ماه حقوق به دلیل مشکلات اقتصادی با تاخیر پرداخت میشودکه این موضوع با مدیریت خوب مسئولان حل میشود، اما مهمترین دغدغه ما استرسی است که در حین رانندگی به راننده وارد میشود، رانندگی آن هم در خیابانهای شلوغ و پر ترافیک اصفهان شغل پر استرسی هست و از نظر روحی و روانی انسان را زود از کار افتاده میکند؛ به همین دلیل سختی کار به آن تعلق گرفته و رانندگان اتوبوس کلانشهرها با ۲۰ سال رانندگی بازنشسته میشوند».
احمد در طول ۱۸ سال رانندگی حتی یکبار هم جریمه نشده، اما یکبار تصادف جزیی با یک خودروسواری داشته است، «خوب به خاطر دارم که وقتی زیرگذر میدان قدس در حال احداث بود یک لاین باریک برای خط ۶ وجود داشت و رفت و آمدها با سختی صورت میگرفت تا اینکه یک روز اتوبوسم با یک خودرو سواری برخورد کرد، ولی خوشبختانه خسارت جزیی بر جا گذاشت.
احمد باستانی که سال آینده بازنشسته میشود، لبخندی به لب می آورد و تاکید میکند: «امیدوارم که بعد از بازنشستگی دیگر راننده نباشم، البته مرد بدون کار بیمار میشود و به همین دلیل دنبال کاری هستم که با آن سرگرم شوم، اما هر چه باشد رانندگی نباشد!».
از دور صدایی به گوش میرسد؛ آقای باستانی نوبت شماست؛ وارد خط شوید...
نظیر "احمد باستانیها" زیاد هستند که از خود و خانواده میگذرند و در ایامی که همه به دید و بازدید و سفر مشغولاند به مردم خدمت رسانی میکنند آن هم در مشاغلی که بیشتر استرسزا است و فرسودگی و سختی بسیار زیادی دارد...
گفت و گو از راضیه کشاورز؛ خبرنگار سرویس شهر
نظر شما