به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان شهرضا، سرنوشت مردمانی گرفتار در چنگال جنگ که آینده و امیدشان، لگدکوب امیال حاکمان شده است، صورت رنگ پریده دخترکی که تا آن چند جفت جوراب را نفروشد نمیتواند به خانه بازگردد و یا دیدگان افسرده پدری فقیر که در چشم فرزندش مینگرد، همه دست آوریزی است برای هنرمند تئاتر، تا اندیشهها را در محکمه وجدان، محاکمه کند.
هنرمند تئاتر با چشمی میخندد و با چشمی میگرید، صورتش از پریشانی ایام زرد است، اما رنگ بر آن میمالد، تا تو تنها سرخی گونهها و قرمزی لبهایش را ببینی. اما گاه لبخند تلخ تئاتر، از گوشه چشمی است که به آینده این هنر دارد. ثانیههایی که میگذرد و عمرهایی که ماندنی نیست، اما انگار یاریرسانی قدم پیش نمیگذارد.
«ارغوان» موسسه است که امسال تأسیس شده؛ به عنوان نخستین تماشاخانه شهرضا و دومین در استان که مدیریت آن با بخش خصوصی است، اما رنگ ارغوان دیگر ارغوانی نیست، زرد است و دلنگران از آینده.
هنر نیازمند حمایت است، اما این روزها دیگر خبری از آن نیست؛ میگویند خصوصیسازی تئاتر یک ابلاغ سراسری است.
تقابل فرهیختگی و سادهانگاری
بهنام رضایی، هنرمند تئاتر و مدیر تماشاخانه ارغوان شهرضا در گفتو گویی با ایمنا میگوید: مردم شهرضا، تفاوت بین خوب و بد را میفهمند، اما باید ببینیم کسانی که حقوق میگیرند تا خوراک فرهنگی خوب برای مردم تأمین کنند، اوضاع را چگونه مدیریت خواهند کرد.
وی میافزاید: متأسفانه برنامه اجرایی زیادی در تماشاخانه «ارغوان» داشتهایم، اما آنقدر بنرهای جنگ و برنامههای شاد منتشر و نصب میشود که کارهای ما دیده نشد.
خنده بیتفکر، یک مسکن موقتی است
مدیر دومین تماشاخانه خصوصی استان تصریح میکند: شاد بودن خوب است، اما یک مُسکن موقتی است و به همین دلیل، باید کارهایی عرضه شود، که در ذهن تماشاچی فکر یا ایده ایجاد کند.
رضایی تأکید میکند: وقتی سطح فکر تماشاچی بالا برود، اندیشهای شکل میگیرد که در پس آن فرد را از گرایش به سمت معضلات اجتماعی باز میدارد، بنابراین کارهای فاخری که فرد را به تفکر وادار کند، بهتر از کارهایی است که یک شادی مقطعی ایجاد کند.
وی میگوید: برنامههایی با تیترهای فریبنده همچون خندهدارترین، شادترین، بهترین و ... عرضه میشود و مخاطب را به سمت خود میکشد و همین مسئله به «ارغوان» به عنوان نخستین تماشاخانه خصوصی شهرستانهای استان، ضربه زد.
مدیر تماشاخانه شهرضا اظهار میکند: از وقتی تماشاخانه را در شهرضا تأسیس کردم، هیچ حمایت مناسبی انجام نمیشود، بار تئاتر بر دوش بخش خصوصی است و هیچ حمایتی هم از آن نمیشود.
رضایی میگوید: همه تسهیلات دریافت کارآفرینی و اشتغالزایی را داشتیم، اما بعد از ۱۱ ماه از اخذ مجوز، هیچ تسهیلاتی به ما تعلق نگرفت، متأسفانه به دامداریها تسهیلات اشتغالزایی تعلق میگیرد، اما به تماشاخانه وام ندادند، به طور غیر مستقیم میگویند که ما تئاتر دوست نداریم.
قدمهای لرزان بخش خصوصی در صحنه تئاتر
مرتضی نادری، کارشناس هنرهای نمایشی درباره علل افت کیفیت هنر تئاتر میگوید: در این مورد، دو علت از نظر من اهمیت بیشتری دارد، که هر دو تا حدود زیادی در سطوح مختلف کشوری و شهرستانی مشترک هستند.
وی میافزاید: نبود یا کمبود روحیه کار جمعی در میان ما ایرانیان، مشکلی است که هنر تئاتر را هم آسیبپذیر کرده است در هنرهای فردی مثل خوشنویسی، هنرهای تجسمی، شعر و ... وضعیت خوبی داریم، اما در هنرهایی که نیازمند کار و مشارکت جمعی از هنرمندان است، متاسفانه چنان که باید موفق نیستیم؛ حل این معضل نیازمند فرهنگسازی و اصلاحات اساسی در نظام آموزشی است.
کارشناس هنرهای نمایشی با بیان اینکه در سالهای اخیر در همه زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری، شاهد کاهش تصدیگری دولت و واگذاری امور اجرایی به بخش خصوصی بودهایم، تصریح میکند: سخن گفتن از درستی یا نادرستی این رویکرد، در تخصص ما نیست، اما در حوزه فرهنگ و به ویژه هنر، شاهد نتایج نامطلوبی از این روند بودهایم.
نادری میگوید: این وضعیت نامطلوب را شاید بتوان منحصر به مرحله گذار از وضعیت قبلی و تاحدودی طبیعی، تلقی کرد، اما شکی نیست که این نتایج تاحد زیادی هم به دلیل اجرای ناقص و نامتوازن برنامه خصوصیسازی، ایجاد شده است.
وی تأکید میکند: اگر بخواهیم این موضوع را، به طور خاص در حوزه هنر تئاتر و هنرهای نمایشی بررسی کنیم، متوجه میشویم که خصوصیسازی در این بخش، فقط از نظر قطع یا کاهش حمایتهای مالی دولت اتفاق افتاده است وگرنه، در زمینه تسهیل فرایندهای نظارتی و جلب مشارکت بخش خصوصی، اقدام چندان موثری صورت نگرفته است.
کارشناس هنرهای نمایشی با بیان اینکه تئاتر، هنری است که با اندیشه و اندیشهورزی سر و کار دارد، تصریح میکند: در همه جای دنیا، حتی در کشورهایی که منطق اقتصادی بر همه چیز حاکم است، دولتها همواره خود را مقید به حمایت از تئاتر میدانند.
نادری ادامه میدهد: مشکل دیگری که در زمینه خصوصیسازی تئاتر وجود دارد، این است که همه برنامهریزیها فقط برای تهران انجام گرفته است و همان نسخهای که برای پایتخت پیچیده شده است، برای کل کشور نیز تجویز شده است.
نسخهای یکسان برای همه دردهای تئاتر
وی میگوید: تردیدی نیست که تئاتر استانها و شهرستانها، حتی پیش از خصوصیسازی نیز با مشکلات فراوانی در زمینه مالی مواجه بوده است و اکنون با قطع حمایتها و یارانههای دولتی و نبود ظرفیتهای لازم در بخش خصوصی، در واقع کورسویی هم که در گذشته وجود داشته، رو به خاموشی رفته است.
کارشناس هنرهای نمایشی تأکید میکند: حتی در تهران هم بسیاری از صاحب نظران بر این عقیدهاند که قطع حمایتهای مالی دولتی باعث رکود تئاتر شده و آشفتهبازاری را به وجود آورده است که هر روز بیش از پیش از معیارهای هنری فاصله میگیرد؛ در چنین شرایطی وضعیت تئاتر در استانها و شهرستانها کاملاً معلوم است.
نادری با اشاره به تئاتر شهرضا، میگوید: همان طور که در شهرستان شهرضا نیز شاهد هستیم در سالهای اخیر فعالیت در عرصه تئاتر و هنرهای نمایشی بدون اندک حمایتهای مالیِ پیشین، هر روز بیش از پیش به کاری پرمخاطره تبدیل شده است.
وی ادامه میدهد: گروههای نمایشی فعال شهرستانها نیز، به ناچار همه فعالیتهای خود را صرفا معطوف به جشنوارههای تئاتری کردهاند که هرچند دستاوردهای خوبی هم در این زمینه وجود داشته است، اما منجر به کمتوجهی به محمل واقعی تئاتر، یعنی اجرا برای مردم، شده است.
کارشناس هنرهای نمایشی تصریح میکند: در چنین شرایط ناگواری تماشاخانه خصوصی «ارغوان» به همت یکی از هنرمندان جوان این شهرستان و با صرف هزینههای زیاد، گشایش یافته است و در همین چندماه نخست فعالیت، با دشواریها و تنگناهای بسیاری مواجه شده است.
نادری تأکید میکند: تئاتر و تماشاخانه در همه جای دنیا و به ویژه در ایران و به ویژه در شهرستانها نیازمند حمایتهای دولتی است و حتی بخش خصوصی که به دلیل دغدغههای فرهنگی وارد این عرصه پرمخاطره شده است، نیز نیازمند حمایتهای دولتی و اعطای تسهیلات مناسب است، تا بتواند گلیم خود را از آب بیرون کشد.
گزارش از:عباس صادقی خبرنگار سرویس شهرستان ایمنا
نظر شما