۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۶
در سوگ ماهی بزرگ برکۀ کوچک ما

اینجا آرامستان ارامنۀ اصفهان است، جایی که زاون قوکاسیان بزرگ‌مرد سینمای ایران در آن خفته است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، سنگ قبر تیره رنگی میان دیگر قبرها که غبار زمان به کهنگی‌شان کشانده خودنمایی می کند و تکه سنگی که بر قبر عمود شده، نشان دهندۀ تصویر مردی است که روزگاری تنها تکیه گاه سینماگران و سینمادوستان اصفهان بود. زاون قوکاسیان، هم او که قرار نیست داغ مرگ زودهنگامش در سینه ها سرد شود و خاطرات حضورش در ذهن و دل دوستدران بی شمارش کم رنگ. این را جمعیتی می گویند که نخستین روز از آخرین ماه سال ۱۳۹۶ برای پاسداشت یاد و خاطرۀ او به آرامستان ارامنه آمده اند و لحظه لحظه بر تعدادشان افزوده می شود. مردمی که در جوار مزارش ایستاده اند و به لبخند او لبخند می زنند. مردمی که می دانند زاون به سه چیز در زندگی عشق می ورزید: مادرش، سینما و اصفهان و عشق زایدالوصفش به سینما هرگز موجب نشد که آن دو دیگر را رها کند و به جرگۀ بی شمار پایتخت نشینان بپیوندد.

به حرمت همۀ رنج هایی که زاون برای ارتقای سینمای اصفهان متحمل شد، امروز و درسالگرد درگذشتش، آرامستان ارامنۀ اصفهان پر بود از قدرشناسانی پیر و جوان. یکی از دانشجویان زاون قوکاسیان که در این مراسم حضور داشت به خبرنگار ایمنا گفت: مرگ او هنوز برایم واقعه ای تازه و باورنکردنی است. هنوز بعد از گذشت سه سال در خیالم با او دربارۀ سینما و فعالیت هایم حرف می زنم، از او برای آغاز کارهای جدیدم اجازه می گیرم و دوست دارم نظرش را در این باره جویا شوم. یکی از مهم ترین دغدغه های زاون در سال های، اخیر هر چه بهتر برگزار شدن جشنوارۀ ملی فیلم کوتاه حسنات بود. زاون برای این جشنواره زحمات زیادی کشید و آنچه امروز برای این جشنواره اتفاق می افتد می تواند باعث شادی یا رنجش روح او شود.

وازگن قوکاسیان، عموی زاون، جمعیت حاضر بر سر مزار او را خطاب قرار داد و گفت: امروز برای زاون عزیز آمده ایم و زاون سه سال است که از میان ما رفته. خواهر و برادر زاون، از لطف همۀ دوستان تشکر کردند و می دانم که همۀ شما زاون را می شناسید. او عاشق سینما بود و دو خصلت عمده داشت؛ یکی اینکه تا آخرین لحظۀ زندگی به دنبال آموختن بود و دیگر اینکه بسیار صادق و بی ریا بود. زاون انسانی موحد بود و اگر مشکلات مالی باعث نمی شد درمان خود را دیر آغاز کند این بیماری او را از پا در نمی آورد.

وی ادامه داد: زاون برای برکۀ ما، ماهی بزرگی بود، معلومات جهانی داشت و چقدر صحبت کردن دربارۀ او سخت است. سختکوش و وارسته بود و هیچوقت نتوانستیم از او برنجیم. نامش جاودان و یادش به خیر.

غلامرضا مهیمن، کارگردان اصفهانی نیز گفت: فکر می کنم پس از گذشت سه سال از فوت زاون، زمان برخورد عاطفی با مرگ او گذشته و وقت آن است که از او بیاموزیم. در دبیرستان ادب دبیری به نام محمد حقوقی تدریس می کرد و زاون در سال ۱۳۴۵ دفترش را به این مرد داد تا برای او خاطره بنویسد. آقای حقوقی در دفتر او نوشت: "من چه بنویسم که در دل تو بنشیند؟ من چه بگویم که در تو همهمه ایجاد کند؟ دنیا در حال حرکت است و جوانی که تو باشی، معیارهایش دگرگون می شود. چه سود از این همه حاصل که اشتیاق گمشده اش حاصل کرد؟ همچنان که نوشته من" زاون، با خواندن این مطلب مرید محمد حقوقی شد، با او به سینما رفت و سینما را از او یادگرفت. سال ها بعد نیز که خودمان شاگرد آقای حقوقی شدیم همین تجربه را با او داشتیم.

وی افزود: چند ماه از فوت زاون گذشته بود که با تعدادی از دوستان او دور هم جمع شدیم و اساسنامه ای را تنظیم کردیم تا بنیادی به نام زاون تاسیس کنیم. همایون اسعدیان گفت اول باید مکانی را تعیین کنیم و بعد دنبال دیگر کارها برویم، اما هنوز که هنوز است همۀ آن کارها به خاطر نداشتن یک مکان ناقص مانده و به جایی نرسیده است. اینجا و بر سر مزار او اعلام می کنیم که به مکانی برای تاسیس این بنیاد نیازمندیم و هر کس که قدمی برای او پیش بگذارد کار ارزشمندی انجام داده است.

کد خبر 337856

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.